به گزارش خبرگزاری بسیج از مازندران،دکتر هادی ابراهیمی استاد علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشگاه در نامهای خطاب به مولوی عبدالحمید به انتقاد از اقدامات و اظهارات اخیر وی پرداخته است.
متن این نامه به شرح زیر است:
جناب مولوی عبدالحمید سلام علیکم
جنابعالی در موضع گیریهای سیاسی از ابتدای روی کار آمدن تاکنون، آنگونه رفتار کرده اید که گویی اغتشاشگران مورد ظلم قرار گرفته اند، در حالیکه شعله ور شدن آتش کینه نسبت به انقلاب اسلامی و ایجاد تفرقه بین اقوام ایرانی یکی از نقشههای فریبکارانه ضد انقلاب و عوامل استکبار در آن منطقه است که به فضل الهی تاکنون نتوانسته است در اراده پولادین مردم غیور سیستان و بلوچستان تزلزلی در دفاع از حاکمیت اسلامی و یکپارچگی ملی ایجاد کند البته اراده خدای متعال نیز دستهای پشت پرده جریانات فرصت طلب را رسوا خواهد ساخت.
شما همیشه ادعا میکنید که پشتیبان نظام هستید در حالیکه به اذعان مردم خصوصا در یکسال اخیر مواضع علنی شما نسبت به برخی از خطوط قرمز نظام سوالات فراوانی را در افکار عمومی از خود بر جای نهاده است، مثلا اینکه از شما مرزبندی دقیقی با جریان تکفیری داعش مشاهده نشده است، یا اینکه در برابر گروهک تروریستی جیش الظلم که خون دهها و صدها نفر ازمردم مظلوم و بیگناه آن منطقه را بر خیابانها ریختند سکوت کردید و این باعث شد چهرۀ منفی از این استان در ذهن مردم ایجاد شود در حالیکه مردم سیستان و بلوچستان از اصیلترین مردمان این مرز و بوم بوده و حماسه سراییهایی شاهنامه خود گواه بر این مطلب است.
حتما تاریخ ایران را مرور کرده اید و میدانید سرنوشت افرادی که قوۀ تشخیص و درک حقایق را از دست داده اند و مانند گم شدهای در بیابان هستند که نه فریاد راهنما را میشنیدند و نه چشمشان علائم راهنمایی را میبیند و بواسطۀ کثرت مواضع، قدرت سره از ناسره را از دست داده بودند، آنها در نهایت سقوط کردند، البته شاید توانسته بودند طرفدارانی را به سمت خود جذب کنند، اما بمحض درخشش متوقف شدند، چون نه ایمان بدون عمل صالح اصالت و دوام دارد و نه عمل صالح بدون ایمان منشاء اثر و رشد است. فراموش نکنید این نتیجۀ اعمال خود انسانهاست یعنی خدای متعال به کسانی توفیق هدایت میدهد و یا از کسانی توفیق را سلب میکند.
قطعاٌ تاریخ اسلام را نیز مطالعه کردید وقتی ارتباط منافقین با گروههای مخالف در صدر اسلام فاش میشد و به آنها اعتراض میکردند که با این کارتان فساد بوجود میآورید، منافقین در پاسخ به آنها، تمام روابط مفسدانه آشکار و پنهان خود را با یک جمله توجیه میکردند: " ما اصلاح گر و اصلاح طلب هستیم" در حالیکه اقدامات آنها هیچ وقت به صلاح جامعه اسلامی نبود.
آقای مولوی عبدالحمید در اتفاقات اخیر زاهدان مواضع خود را نسبت به نظام تند کردید و این بحث را مطرح نموده اید که اهل سنت در ایران آزادی مذهبی ندارند و آنها را در نماز خانهها مورد ضرب و شتم قرار میدهند در حالیکه برای ادعای خود هیچ مصداق عینی نداشتید و همه میدانند برادران اهل سنت همیشه مورد احترام نظام بوده و هستند، گواه آن نیززندگی مسالمت آمیز برادران شیعه و اهل تسنن در جای جای ایران اسلامی است.
آقای مولوی عبدالحمید! تحلیلها و مواضع شما در موضوعات مختلف مانند انقلاب اسلامی، قانون اساسی، مجلس خبرگان رهبری و ولایت فقیه واژگونه است، حتما تاریخ انقلاب اسلامی را بخاطر دارید که منافقین و گروههای تجزیه طلب گمان میکردند برنامههای براندازانه آنان مفید و اصلاحی است در حالیکه در دراز مدت مشخص شد اعمال و رفتاری که در پوشش حق، صلاح و خیر خواهی انجام میدادند برای نفوذ به حوزههای کلیدی و ضربه زدن در موقع مناسب به پیکره انقلاب بود، آنها محبوب دشمنان ما درهشت سال دفاع مقدس شدند، نکند این روزها نیز شبکههای ضد ایرانی نظیر بی بی سی فارسی، صدای آمریکا و اینترنشنال بدنبال محبوب سازی و قهرمان سازی باشند.
قطعا شما از سابقه شرارت و جنایاتهای خونین عبدالمالک ریگی اطلاع داشته اید، از راه بندان خونین در جاده زابل به زاهدان که در آن ۲۲ بی گناه و مظلوم پرپر شدند، از جنایت جمعه سیاه زاهدان که در آن برادران سپاهی، بسیجی و مردم بیگناه قربانی جنایت اشرار مسلح شده اند، از شهادت حجت الاسلام سجاد شکوهی امام جماعت مسجد مولای متقیان زاهدان، از کشتار تاسوکی توسط گروه شبه نظامی جندالله و انفجار تروریستی مسجد زاهدان و دهها مورد تروریستی دیگر که مظلومیت را فریاد میزد.
آقای مولوی عبدالحمید! نمیتوان دو رویی و نفاق را دلیل برهوش و عقل و درایت شمرد و یا نمیتوان رفتارهای غیر اصولی و دشمن شاد کن را برای اصلاح اوضاع آن منطقه و کشور مفید دانست، قرآن کریم درمورد داستان نجات بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان و خلافت آنها در روی زمین و سپس فراموش کردن پیمان الهی اشاره کرده است که علمای یهود برای گمراه ساختن مردم به دو شیوه عمل کردند، از یک طرف حق را با باطل در هم میآمیختند تا حق را بپوشانند از طرف دیگر حق را کتمان و پنهان میساخته اند، این شیوه گمراه سازی چه تفاوتی با دفاع از فرقه انگلیسی بهاییت دارد که جز اسرائیل غاصب مأمنی ندارند، هم کتمان حق، جرم است و هم آمیختن حق و باطل گناه است نتیجه این میشود که امروز اینترنشنال، بی بی سی، صدای آمریکا و ضد انقلاب هورا میکشند و پایکوبی میکنند.
ایکاش مواضع فقیه و حکیم مجاهد مرحوم آیت الله شهید سلیمانی را که بیش از ۱۸ سال در آن منطقه مسئولیت نمایندگی، ولی فقیه را داشته اند مرور میکردید، شخصیتی که هرگونه اختلاف و تشتت را از بین میبرد و همه را بسوی وحدت واقعی دعوت میکرد، او تریبون نماز جمعه را تجلی وحدت برادران اهل تشیع و تسنن میدانست، روح مساوات و برادری را ترویج میکرد، دچار وسوسۀ مقام و ریاست و منافع مادی نگردید، در مقابل مشکلات و ناگواریهای مردم منطقه مطابق عادتها، امیال و احساسات منفعت طلبانه عمل نکرد، بهترین تصمیم را در سایۀ اتکال به خدای بزرگ اتخاذ کرد، شهید آیت الله سلیمانی میدانست در ازای از دست دادن مقامهای ظاهری میتواند مقامهای عالی تری در نزد خدا متعال که همان شهادت بود بدست آورد، بله او برای رسیدن به سعادت واقعی به دوچیز فکر میکرد، چه کارهایی باید انجام دهد یا ندهد و دوم صاحب قدرت تشخیص بود و در شرایط فتنه میدانست چه کاری را باید انجام دهد.
آیت الله شهید سلیمانی نه تنها مرد میدان مبارزه فرهنگی بود بلکه پاسدار سنگرهای ایدئولوژیک بود، سفیر توحید در خطه سیستان و بلوچستان و چشمه زلال برای تشنگان حقیقت که هنوز مردم عزیز آن منطقه در فراغش داغدار هستند، آیت الله سلیمانی پردههای ضخیم هوی و هوس و منافع شخصی را از پیش چشم خود کنار نهاد لذا حقیقت و باطن قضایا را درک میکرد.
آقای مولوی عبدالحمید ما با دو اسلام روبرو هستیم، اسلام انقلابی و اسلام آمریکایی، اسلام آمریکایی که پایه و اساس آن مکتوم ساختن و تحریف حقایق است و سرسپردگی در برابر طاغوت، اما اسلام انقلابی کمال عبودیت و تسلیم محض در مقابل پروردگار و جانشین امام زمان (عج) و نائب برحقش یعنی مقام معظم رهبری است، شناخت توطئهها و ترفندهای دشمن و برخورداری از بصیرت انقلابی از ویژگیهای این اسلام است که انتظار میرود جنابعالی با توجه به ظلم فاحشی که دشمنان نسبت به آرمانهای انقلاب اسلامی و خانوادههای مظلوم شهدای آن دیار کرده اند با درک درست از آن موقعیتهای حساس سکوت نکنید، چونکه هدایت و ضلالت هر فرد هم به مشیت الهی بستگی دارد هم به رفتار فرد و در عالم تشریع نیز کسی هدایت مییابد که خودش تقاضای هدایت را داشته باشد و الا کسی که خودش از هدایت یافتن روبرگردانده از جانب خدا هدایت نخواهد شد.
انتهای پیام/