رویارویی با تهدیدات معاصر در اندیشۀ امام خمینی(ره)
در آستانه سی و چهارمین عروج ملکوتی بنیانگذار انقلاب اسلامی بر آنیم تا بخشهایی از بیانات و رهنمودهای بنیانگذار انقلاب اسلامی و نقش کلیدی آن را بر سرنوشت ملتهای جهان تبیین نماییم. در تاریخ انقلابهای مردمی جهان، پیوسته نام شخصیتهایی میدرخشد که در حقیقت تجسّم زنده و تبلور حقیقی ارادۀ تودههای مردم میباشند. در صفحاتِ تاریخِ جنبشهای اسلامی، نام امام خمینی (ره) به روشنی میدرخشد چرا که ایشان نشانهای آشکار از آزادی و آزادگی بوده اند. بررسی تاریخ ملّتها نشان میدهد، شخصیتهایی که موضع مخالفت در برابر وابستگی و استعمار داشته اند، اندک بوده اند و دستیابی به چنین اهدافی تنها با اتکا بر نیروی ایمان و عقیده و بیداری ملتها میسر است. در اینجا مواضع امام خمینی و دیدگاه ایشان دربارۀ نقش ملّتها در اجرای تغییرات و اصلاحات در جهان اسلام بررسی خواهد شد تا تأثیر انقلاب اسلامی به رهبری ایشان را در عزّت بخشیدن به ملتها تبیین نماید.
دیدگاه امام خمینی دربارۀ نقش ملتها در جهان اسلام و مبارزه با حکومتهای استبدادی
ایمان به خدا، رهبری بی نظیر امام خمینی (ره) و بیداری ملت، سه ضلع طلایی و حیاتی در پیروزی انقلاب اسلامی محسوب میگردند. بدون شک، بیداری و خیزش مسلمانان، بر پایۀ نیروی مردم و بسیج عمومی و آگاهانه قرار دارد و در هر کشوری، حالت خاصی پیدا میکند. با توجه به هماهنگی و همگونی غیر مستقیم میان نهضتها، همۀ رهبران و سردمداران آنها، با استبداد سیاسی مخالف بوده و برای پرده برداری از چهرۀ واقعی و رسوا کردن اهداف و ماهیت آن تلاش میکنند. این نوع استبداد سیاسی، عامل اصلی عقب ماندگی در کشورهای اسلامی است و سردمداران حکومتهای برخی از کشورهای اسلامی، علت اساسی این استبداد هستند. تاریخ ملتهای مسلمانی که برای دفاع از حقوق ملی خویش به پا خاسته اند، شاهد فداکاریها و تلاشهای خالصانۀ رهبران و نیروهای مردمی نهضتهایی است که در برابر استبداد قیام کرده و جان خود را در راه دفاع از حقوق مسلمانان و جامعه اسلامی و سرنگونی حکومتهای مستبد، فدا کرده اند.
امام خمینی (ره)، با درک و بینش آگاهانه خود، نقشههای استعمارگران و دسیسههای آنان در ایران و جهان اسلام را به خوبی دریافته بودند و همواره در برابر استعمارگران و سران امپریالیسم، مواضعی تند و محکم اتخاذ میکردند که نشانۀ شایستگی و صلاحیت بی نظیر ایشان برای رهبری انقلاب اسلامی در راه پیروزی و غلبه بر یکی از محکمترین ارکان استکبار جهانی بود. همچنین، ایشان به نقش ملتها، بخصوص ملتهای مسلمان در روند تحولات جهانی پی برده و همواره توجه و اهتمام خاصی به مسایل مسلمانان معطوف میداشتند به طوریکه حرکت و جنبش مسلمانان را سنگ بنای استراتژی و سیاست نظام اسلامی میدانستند. حضرت امام (ره)، با نگاهی گسترده و فراگیر به موضوعات مختلف مینگریستند و نه تنها مسایل مختلف، بلکه مقدمات و عوامل به وجود آورندۀ آنها را نیز با دیدی فراگیر مورد بررسی قرار میدادند و این یکی از ویژگیهای بارز رهبری امام خمینی (ره) بود. ایشان کسی بود که توانست با در اختیار گرفتن ابزار فکری، نظری و عملی با تکیه بر اخلاص و نیروی ایمان، به نتایج بزرگی در روند نهضت دست یابد. کسانی که افکار حضرت امام (ره) را مورد مطالعه قرار دهند، در مییابند که نخستین مسألهای که مورد توجه و عنایت ایشان قرار گرفت، مسأله بیداری ملتهای اسلامی بود تا در برابر حالتی از رخوت و رکود حاکم بر جوامع اسلامی، به پا خاسته و نیروهایی را که صرف مسایل جزئی و حاشیهای میشد، در راه پیشرفت کشورهای خود به کار گیرند. از آنجا که برخی از مسلمانان، اسلام را در محدودۀ عبادتها و اصول اخلاقی فردی قرار داده و آن را از صحنۀ مسایل روزمرۀ زندگی، مانند سیاست و جهاد و اجتماع دور کرده بودند، امام (ره)، ضمن اعلان مخالفت خود با این افکار، نهضت سیاسی اسلام را جهت دهی و برنامه ریزی نمودند تا اسلام را به عرصههای فکری، عملی و مبارزاتی زندگی عامۀ مردم بازگردانند. این نهضت اسلامی نو پا، فرصت مناسبی برای فعالیت مسلمانان در ابعاد سیاسی و فکری کشورهای مختلف اسلامی فراهم آورده، تا جاییکه جنبشهای اسلامی، با وجود تفاوتهایی که در راهکارها و اندیشههای بنیادین سیاسی با یکدیگر دارند، در اصول اسلامی اولیه با هم در اشتراک بوده اند.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) – که توانست با محیط جغرافیایی و فرهنگی اطراف خود، ارتباط دو جانبه و گستردهای برقرار کند – زلزلهای در سراسر جهان به وجود آورد، چرا که این انقلاب، دلیل قاطعی بر توانایی اسلام در ایجاد نهضت و تحولات مثبت سیاسی و اجتماعی بود. از سوی دیگر، انقلاب اسلامی، ثابت کرد که اسلام، قدرت رویارویی با تهدیدات و قدرت طلبیهای دشمنان اسلام را دارد و این نقطه عطفی در بازگرداندن اعتماد به نفس به ملتهای مسلمان و توجه دوبارۀ آنها به اسلام است که شعور سیاسی منسجم و فعال آنان را به شعور دینی و اسلامی، متصل میسازد. بدین ترتیب، دیدگاه منفی نسبت به سیاست که همواره در مسلمانان وجود داشت، از میان رفته و به تحولی تبدیل شد که تحت عنوان «انقلاب»، منافع استکبار جهانی را مورد تهدید جدی قرار داد. در چنین موقعیتی، جنبشهای اسلامی مختلفی نیز در گوشه و کنار جهان اسلام به راه افتاد تا این روحیۀ جدید مبارزاتی را که اسلام را به جریانی تأثیرگذار تبدیل کرده بود، گسترش دهد. انقلاب اسلامی ایران، مبنا و پایۀ مستحکم این حرکتهای اسلام گرایانه بود و بخصوص پس از آنکه به حکومتی مشروع تبدیل شد، تأثیر مستقیم و گستردهای در فضای کشورهای اسلامی ایجاد کرد. به عقیدۀ امام خمینی (ره)، «این انقلاب در درجۀ اول، به منظور بیداری جهان اسلام و در مرحلۀ بعد، برای آزادی تمامی مستضعفان و محرومانی بود که برای آزادی تلاش میکنند ...».
اما هدف نهایی آن، بر مبنای توحید عبارتست از «تحکیم و جایگزینی ارزشها و اصول اسلامی»
اینگونه بود که حضرت امام (ره)، یقین حاصل کردند که انقلاب ایران، الگو و الهام بخش سایر مسلمانان خواهد بود چرا که «جامعۀ ایران و دیگر جوامع اسلامی، نه تنها از لحاظ تاریخی و فرهنگی و مشکلات ناشی از استعمار با هم شباهت دارند، بلکه از نظر واقعیتهای اجتماعی موجود و نیروهای بالقوه و بالفعل نیز دارای اشتراک و تشابه هستند ...»
امام خمینی (ره)، با آگاهی کامل از جنایتها و نقشههای شوم استعمارگران و صهیونیستها و با توجه به مفهوم عدالت الهی و اصل آزادی قدس شریف، همۀ ملتهای مسلمان و غیر مسلمان را به بیداری و قیام فرا میخوانند، تا ملتها بتوانند سرنوشت کشورهای خویش را در دست گیرند، ظلم و ستم را در همۀ جا ریشه کن کنند و عدالت را در ابعاد سیاسی، حقوقی، اجتماعی و انسانی متحقق سازند:
«ای مسلمانان عالم ...ای مستضعفان زمین، بشتابید به سوی نظامی که از سوی خداوند متعال آمده است تا شما را به پیشرفت و تکامل برساند و مظلومان جهان را برای نابودی ستمگران یاری دهد ...».
این جملات، خلاصهای از نظریات امام خمینی (ره) دربارۀ نقش ملتها در روند تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که دیدگاه ایشان را دربارۀ یاری حق و برپایی عدالت در سراسر جهان، بیان میکند.
ایشان در پیام دیگری، همۀ ملتهای مسلمان را به الهام گرفتن از ملت ایران در رویارویی با دشمنان فرا میخوانند. امام (ره) از ملتهای مسلمان میخواهند که به خیابانها بریزند و از دولتهای خود بخواهند که در برابر اسراییل موضع گیری کنند».
امام (ره) این مطلب را به شکل خاص در وصیتنامه سیاسی – الهی خود بیان کرده اند:
«به ملتهای اسلامی توصیه میکنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومتهای جائر خود را در صورتی که به خواست ملتها که خواست ملت ایران است، سر فرود نیاوردند، با تمام قدرت به جای خود بنشانید، که مایۀ بدبختی مسلمانان، حکومتهای وابسته به شرق و غرب میباشند ...»
حضرت امام (ره) در جای دیگری از وصیتنامه خویش میفرمایند:
«وصیت من به همۀ مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شما نباید بنشینید و منتظر آن باشید که حکام و دست اندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند».
امام خمینی (ره) با توجه به نقش نیروهای سیاسی سازمان یافته در تحقق اهداف ملتها در راه استقلال، آزادی و عدالت، خطاب به جنبشهای آزادیبخش جهان فرمودند: «ای جنبشهای آزادیبخش وای ملتهای مبارز در راه آزادی و استقلال! به پا خیزید و به ملت خود و تمامی ملتهای مسلمان هشدار دهید که پذیرش ظلم، بدتر و زشتتر از ظلم است و حکومتها را متوجه سازید تا گرد و غبار ذلت و بدبختی را از خود دور کنند».
راه امام خمینی (ره)؛ راه مبارزه و مقاومت:
امام (ره) به اهمیت و نقش عوامل تاریخی و روحی اصول و مبانی اسلام روند بیداری جهان اسلام و خیزش ملتهای مسلمان پی برده بودند. اولین مبنایی که در روند نهضت مورد توجه امام (ره) قرار گرفت، مساجد بودند که امام (ره) آنها را «دژهای مستحکم اسلام» نامیدند و نقش مبارزاتی و تأثیر مساجد در اتحاد امت اسلام و توجه به مسایل مسلمانان را متذکر شدند. دومین موردی که امام (ره) آن را در فراخوان گستردۀ خود در سراسر جهان اسلام مورد توجه قرار دادند، مراسم عبادی سیاسی «حج» بود. ایشان همه ساله در موسم حج، پیامی خطاب به حجاج بیت الله الحرام ارسال داشته و در آن، مشکلات و مسایل مهم مسلمانان را مورد بررسی قرار میدادند و مسلمانان را به حرکت و تلاش برای حل آن فرا میخواندند. ایشان در پیام خود خطاب به حجاج میفرمایند: «ابر قدرتها، ثروتهای مادی و معنوی ما را غارت میکنند و ما را در فقر و وابستگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی قرار داده اند. به خود آیید و شخصیت اسلامی خود را بازیابید و هوشیارانه، نقشههای شوم جهانخواران را – که در رأس آنها امریکاست – افشا کنید.» موسم حج، فرصت مناسبی بود تا امام (ره) با استفاده از آن، پیام بیداری را در آن اجتماع عظیم و مقدس، به گوش جهانیان برساند، چرا که هیچ شخص یا حکومتی نمیتواند چنین اجتماع مهم و بزرگی را بر پا کند.
همچنین امام (ره) در راه بیداری ملتهای اسلامی بر مبانی دیگری از جمله ماه محرم و نهضت امام حسین (ع) علیه ظلم و طغیان، با هدف بیداری مسلمانان و تشویق آنها به قیام و فداکاری در راه دفاع از اسلام و منافع مسلمین تأکید کردند.
از آنچه راجع به دیدگاه امام خمینی پیرامون نقش ملتها در روند اصلاح و تغییر به شیوۀ اسلامی و عملی بیان شد نکات ذیل استنباط میشود:
۱- راه مقابله و مقاومت در برابر استکبار و قدرتهای ستمگر تنها راه موجود پیش روی ملتهای جهان اسلام و تمام ملتهای جهان میباشد.
۲-امام خمینی، جهان را به دو بخش، یعنی جهان استکبار و جهان استضعاف تقسیم کردند.
۳-مفهوم وابستگی با سلطۀ دولتهای بزرگ بر دولتهای ضعیف در ارتباط است، پس هرکجا نفوذ ابر قدرتها به وجود آید، وابستگی و سلطه نیز وجود دارد.
۴- امام (ره)، با تأکید بر خیزش و حرکت مستمر ملتهای مستضعف جهان، بخصوص جهان اسلام، خواهان جایگزینی نظامی جهانی به جای نظام موجود بودند، به طوری که از میان برداشتن نظام موجود و جایگزینی ساختار جدید را وظیفهای شرعی و غیرقابل اجتناب میدانستند.
«معاونت بین الملل سازمان بسیج مستضعفین»