رازهایی‌‌ست میان من و او، «چادرم» تاج بهشتی است که بر سر دارم

چادر پوشش اعتقادی بسیاری از ما ایرانی‌هاست، خانم‌ها آن را مقدس می‌دانند و آقایان برایش حرمت قائلند،ارتباط عاشقانه و عارفانه‌ای با چادرشان برقرار کرده و به هیچ وجه حاضر نیستند آن را بردارند.
کد خبر: ۹۵۳۲۸۰۸
|
۲۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۳

به گزارش خبرگزاری بسیج از کرمان،آمنه شهریاری - چادر پوشش اعتقادی بسیاری از ما ایرانی‌هاست، خانم‌ها آن را مقدس می‌دانند و آقایان برایش حرمت قائلند، به رنگ مشکی آن توجه نمی‌کنند چراکه برای همه آنها مسلم است که از این سیاهی، نور مطلق بیرون می‌زند و زن را به والاترین درجه می‌رساند.

فرقی نمی‌کند زن باشند یا مرد، چادر برایشان عزیز است، از کودکی «یا زهرا» گفته‌ و برای چادر سوخته اشک ریخته‌اند، وقتی هم بزرگ شدند، دیدند که زنان آن را روی سرشان انداخته و مردان به احترامش دست روی سینه گذاشته‌اند.

در گلزار شهدا کرمان و در میان خیل عظیم زائران و عزاداران حاج‌قاسم نشسته‌ام، وقتی گروه‌گروه از بانوان را می‌بینم که در گرمای هوا چادر سر کرده و آن را محکم گرفته‌اند، ناخودآگاه یاد ماجرای اعزام شهید بادپا می‌افتم که زرنگی کرد و حاج‌قاسم را به چادر همسرش قسم داد، به راستی چه رازی در این پارچه هلالی شکل نهفته شده است؟

کسی چه می‌داند شاید حاج‌قاسم هم برات شهادتش را از همین چادر گرفته باشد، وقتی که شب‌های فاطمیه برای مادر سادات اشک می‌ریخت و به چادری که با میخ در شکافت متوسل می‌شد، مراد دلش را هم گرفت و لبخند رضایت زد.

تصمیم می‌گیرم به جمع چادری‌ها بروم و از آنها درباره انتخاب چادر سوال کنم، بپرسم چه رازی هست که در این گرمای هوا اینطور چادر را زیر گلو محکم گرفته‌اند تا مبادا اندکی آنطرف‌تر برود.

 پای عهدم با حضرت فاطمه‌زهرا(س) می‌مانم

خانمی که بالای مزار شهید علی ماهانی نشسته توجهم را به خودش جلب می‌کند، نامش فرشته حسنی است، از هفت سالگی چادر سر کرده و بین‌شان عاشقانه‌ها شکل گرفته است.می‌گوید ابتدا به دلیل شغل پدرم شهرستان بودیم، مادر و خاله‌ها و همه اطرافیانم چادر داشتند و شوق پوشیدن آن در دلم جوانه زد، علاقه زیادی به او داشتم و عضو لباسم شده بود، وقتی هم راهنمایی رفتم، پوشش مدرسه بود و با خیال راحت آن را پذیرفتم.

وی اضافه کرد: اما ارتباط عاشقانه من با چادر از دوران دانشجویی شکل گرفت، دیدم برخی دختران مخصوصا کسانی که از شهرستان می‌آمدند کم‌کم چادرشان را بر می‌دارند، اینجا بود که رفتم درباره چادر تحقیق کردم، چندین کتاب ازجمله کتاب‌های شهید مطهری را خواندم و با اساتید گروه معارف نشست‌ها و بحث‌هایی داشتم.

حسنی ادامه داد: نتیجه آن یک پشتوانه دینی و اعتقادی برای من بود و چادر در وجودم رنگ قداست گرفت، از همان روز چادرم را محکم‌تر کردم، آن اتفاق را لطف خدا می‌دانم.

وی از یک رسالت بزرگ سخن به میان آورد و با تاکید بر اینکه درباره چادر با حضرت زهرا(س) معامله کردم، گفت: به حضرت گفتم چادر را از سر شما کشیدند، اما من آن را حفظ می‌کنم، شما هم در روزهای سخت زندگی هوای مرا داشته باشید، واقعا هم این اتفاق افتاده و در زندگی‌ام معجزه‌ها دیده‌ام.

حسنی ابراز داشت: در دوران دانشگاه دوست خیلی صمیمی داشتم که پوشش خوبی نداشت، بارها می‌گفت هر وقت با تو هستم احساس امن‌تری دارم، من چادر می‌پوشیدم اما چتر امنیتش روی سر او هم انداخته می‌شد.

 با همین چادر از زندگی خود گره‌ها باز کرده‌ام

وی اضافه کرد: هیچ وقت مستقیم به او توصیه نمی‌کردم خب تو هم چادر بپوش تا مزاحم نداشته باشی، سعی کردم تا خودش به این نتیجه برسد و رسید، روزی که درسمان در دانشگاه شهید باهنر تمام شد، هرکدام‌مان کارشناسی ارشد را در دانشگاه دیگری قبول شدیم، من زاهدان رفتم و الهه وارد دانشگاه رفسنجان شد، روزی با هم قرار گذاشتیم تا همدیگر را ببینیم دیدم چادر سر کرده و حجاب کاملی دارد.

وی با اشاره به اینکه با همین چادر از زندگی خود گره‌ها باز کرده‌ام، گفت: خیلی از خطرات از من دور شده، هیچ وقت پیش نیامده کسی مرا تحت فشار بگذارد.

حسنی با تاکید بر اینکه هرگز حاضر نیستم چادرم را کنار بگذارم، تصریح کرد: پای عهدم با حضرت فاطمه‌ ازهرا(س) می‌مانم، حسابداری خواندم خیلی از شرکت‌های مهم و بزرگ با پیشنهادات خوب سراغم آمدند اما حاضر نشدم چادرم را بردارم، خیلی سختی کشیدم تا بالاخره حضرت جوابم را داد و یک شغل دولتی خوب نصیبم شد.

اغتشاشات اخیر ارتباط من و چادرم را محکم‌تر کرد

اسما بهادر هم یکی دیگر از بانوان چادری بود که به سراغش رفتم، او هم بعد از پایان دبستان چادر سر کرده بود، می‌گفت: هیچ اجباری نداشتم که چادری باشم اما آن را انتخاب کردم تا احساس امنیت و آرامش بیشتری داشته باشم.

وی اضافه کرد: قبلا هر وقت گرمم می‌شد یا سختم بود و وسیله‌ای داشتم کمی با خودم غر می‌زدم اما باز هم دلم نمی‌آمد آن را کنار بگذارم و می‌پوشیدم.

هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم چادرم را بردارم

بهادر با تاکید بر اینکه اغتشاشات اخیر چشمان مرا به روی واقعیت‌ها باز کرد، گفت: آن روزها خیلی کتاب خواندم، با برخی از دوستان و نزدیکانم بحث کردم و در نهایت اعتقادم به چادر و پوشیدن آن بیشتر شد، هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم آن را بردارم.

وقتی می‌پوشم حس غرور و امنیت دارم

سعیده خواجه دیگر بانوی محجبه نیز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: از بچگی چادر پوشیدم، از آن روز تا حالا ۲۵ سال می‌شود.

وی اضافه کرد: چادر سر کردن را خودم انتخاب کردم، وقتی می‌پوشم حس غرور و امنیت دارم، هیچ وقت آن را بر نمی‌دارم.

حجاب و چادر پشت و پناه من است

فهیمه ابراهیمی دختر جنوب کرمان نیز در این گفت‌وگو شرکت کرد و گفت: آن روزها مرسوم بود چادر بپوشیم، من هم پوشیدم اما رفته‌رفته به گنج درون آن پی بردم و آن را محکم در دستانم فشردم.

وی خاطرنشان کرد: ده سال است که در کرمان تنها زندگی می‌کنم اما به واسطه همین چادر هیچ وقت کوچکترین ناامنی سراغم نیامده است.

ابراهیمی چادر را پوشش عفت و حیا خواند و تاکید کرد: مهمتر از همه چادر یادگار حضرت فاطمه‌الزهرا(س) است و هیچ وقت آن را کنار نمی‌گذارم.

وی از سختی‌ها سخن به میان آورد و با تاکید بر اینکه هرکسی به موقعیت و موفقیتی رسیده از یک تلاش و یک سختی گذشته است، گفت: چادر نسبت به فواید بی‌نظیری که دارد، سختی‌هایش اصلا به چشم نمی‌آید و حجاب و چادر یک پشت و پناه است.

چادر یک پوشش سرتاسری به حساب می‌آید، بیشتر یک تمدن ایرانی است و ایرانیان از دوران هخامنشیان این سبک پوشش را به اسم شنل هخامنشی استفاده می‌کردند. اما با ظهور اسلام رنگ قداست گرفت و با تأیید قرآن کریم و سخن خدا فصل‌الخطاب شد، به خدا اعتماد کنیم چراکه او خیر ما را می‌خواهد.

گلزار شهدا مملو از خواهران چادری بود، با توجه به وقتی که داشتم سراغ چند نفر رفتم، سخنانشان را نوشتم و به اینکه نخواستند عکسشان منتشر شود احترام گذاشتم، اما مطمئنم که از هرکدام‌شان مصاحبه می‌گرفتم، فحوای کلام‌شان همین چند بیت شعر بود...

چادرم تاج بهشتی  است که بر سر دارم یادگاری است که از حضرت مادر دارم

تیرها بر دل دشمن زده با هر تارش من محال است که آن را ز سرم بردارم

فارس

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار