به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، نسرین ژولای نویسنده، امدادگر پزشکی دوران دفاع مقدس، فعال فرهنگی و از راویان استان البرز، در یادداشتی آورده است:
شنیده بودم که مانند مولایش امام حسین (ع) سر از تنش جدا کرده و او را به شهادت رساندند، آری محسن اعتقاد داشت، بالاترین درجه بندگی شهادت است.
در کربلا روز عاشورا دشمن خواست که سر از حقیقت جدا و آن را محو کند، ولی قیام امام حسین (ع) با ریختن خونش جاودانه شد. حضرت پیام خود را با خونش ویاران با وفایش بر صفحه کربلا نقاشی کردند، تا این نقاشی برای همیشه ماندگار شود.
(غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند)
یکبار دیگر داعش خواست سر از حقیقت جداوان را محو کند، ولی همگان در برابر هیبت او (شهید محسن حججی) سر خم کردند.
نگاه پر صلابت و نافذش هیبتی حسین وار داشت بار دیگر (ما رآیت الا جمیلای زینب صلی الله) در یادها تکرار میشود.
صلابت حسین گونه پدر میراث علی فرزندش هست که همچون در سیاهیهای زمانه چراغ هدایتگر، او و ما خواهد بود.
همزمان با سالگرد شهادت محسن حججی سال ۱۳۹۶ این روز را به نام یادآوری از دلاورمردان مدافع حرم نامگذاری کردند، مدافعینی، چون شهید محمد نریمانی، شهید مهدی عسگری، شهید علی قربانی، شهید مهدی بابایی، شهید رضا ایزدیار، شهید حمزه کاظمی، شهید علیرضا قنواتی، شهید سید علی حسینی، شهید شیرحسین ابراهیمی، شهید عین الله مصطفایی، شهید سردار خاوری، شهید حمید قنادپور، شهید هادی شریفی، شهید مهدی بابایی، شهید حمزه کاظمی و...
نمایش آئینی طبیب سه ساله به مناسبت بزرگداشت شهدای مدافع حرم در امامزاده محمد (ع) منعقد شد.
نمایشی زیبا که کاری از دختران نجیب و دلاور فعال ایران اسلامی که مادران فردا میباشند بود.
در آن بزم عزا که خانواده شهیدان عسگری، شیری و عجمیان حضور داشتند و دختر شهید مهدی عسگری نازنین زهرا و دختر شهید حبیب الله شیری، زینب روی سن مستقر شدند.
زینب که حافظ قرآن بود، با صلابت گفت: آرزومندم که با حفظ حجابمان راه شهدا و پدرم را ادامه بدهیم، آنجا همه، پیمان بستیم که ادامه دهنده راه شهدا باشیم.
دختر مظلوم شهید عسگری در حالی که قطرات مرواریدی اشک، گونه هایش را نوازش میداد، با تکان دادن سر حرفها را تایید کرد.
خواهر شهید عجمیان، وقتی پشت تریبون جا گرفت، با حزن شدید گفت: برادرم را مظلوم گیر آوردند پیشانیاش را شکافتند، هر کس هر آنچه در دست داشت حواله این جسم قربانی میکرد.
او ادامه داد: هیچ خواهری این چنین با نعش برادرش مواجه نشود.
با تضرع در حالی که با انگشتان لرزان اشکهایش را پاک میکرد، گفت: (امان از دل زینب) (امان از دل زینب که خون شد دل زینب)
در ادامه از سخنان اساتید فعال فرهنگی و رسانهای حوزه ۴۱۲ حجاب سپاه ناحیه امام هادی علیه السلام بهرهمند شدیم.
در حالی که به یاد مصائب حضرت زینب (ص) و دختر سه ساله امام حسین (ع) و رقیه خاتون افتاده بودم، در حالی که قلبم در سینه میکوبید، به پشت تریبون جای گرفتم و یکی از روایتهای بیمارستان صحرایی خرمشهر سال ۱۳۶۰ وقتی که آن جا امدادگر پزشکی بودم، را در مورد حجاب و پیام آن رزمنده زخمی، در حال احتضار که ۱۳بعثی را به درک واصل کرده بود را در مورد حجاب بیان کردم و یادآور شدم آرامشی که هم اکنون نصیب ما گشته، مدیون شهدا، جانبازان و آزادگان هستیم.
بار پروردگارا توانی به ما عنایت فرما که بتوانیم پاسدار خون شهدا بوده و فردای محشر خجل زده در پیشگاه اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام و این دو امانت، شهید نازنین زهرا و زینب و دیگر شهیدان نباشیم و علم را به دست صاحب اصلیش امام زمان (عج) برسانیم.