حجتالاسلام علی غنیمتی در گفتگو با خبرنگار بسیج زنجان؛ با تسلیت شهادت امام رضا (ع) در خصوص زندگی این امام بزرگوار اظهار داشت: امام رضا (ع) امام هشتم شیعیان جهان که ولادت ایشان در ۱۱ ذی القعده سال ۱۴۸ ه ق در مدینه بوده و پدر بزرگوارشان امام موسی کاظم (ع) و مادرشان نجمه نام داشت.
وی افزود:حضرت رضا (ع) تا قبل از هجرت به مرو در مدینه ساکن بود وده سال اول امامت ایشان همزمان با زمامداری هارون بود و پنج سال بعد از آن، مقارن با خلافت امین و پنج سال آخر امامت، مصادف با خلافت مأمون عباسی بود وآن حضرت توسط مأمون عباسی در سی ام ماه صفر و با خورانده شدن سم به شهادت رسیدند.
مربی عقیدتی سیاسی سپاه استان زنجان گفت: یکی از القاب علی بن موسی الرضا (ع) لقب رئوف است، چنانچه در زیارتنامه آن حضرت میخوانیم: «السَّلَامُ عَلَی الْإِمَام الرَّءُوف سلام بر امام رئوف» و رأفت، عطوفت، لطف و رحمت خالص و شدید است.
وی با بیان اینکه رأفت مرحلهای دقیقتر و بالاتر از رحمت است، و هرگز در مسائل ناخوشایند به کار نمیرود، ولی رحمت در امور ناخوشایندی که به خاطر مصلحتی انجام میشود، به کار میرود گفت:اگر چه همه اهل بیت (ع) از باب تجلی رأفت حضرت حق، رئوف میباشند، ولی این رأفت و مهر ورزی در وجود امام هشتم (ع) بروز و ظهور بیشتری دارد.
حجتالاسلام غنیمتی ابراز داشت: یکی از مصادیق این رأفت را میتوان در پاسخی که حضرت به زائرین خود، در قبال زیارت، میدهند دانست که در بیانی فرمودند: مَنْ زَارَنِی عَلَی بُعْدِ دَارِی وَ شُطُونِ مَزَارِی أَتَیْتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی ثَلَاثِ مَوَاطِنَ حَتَّی أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا إِذَا تَطَایَرَتِ الْکُتُبُ یَمِیناً وَ شِمَالًا وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ وَ عِنْدَ الْمِیزَان هر کس مرا زیارت کند روز قیامت در سه جا نزد او خواهم آمد تا از ترسهای آن سه جا رهایش سازم: ۱- هنگام پخش شدن نامه اعمال به دست راست یا چپ، ۲- و نزد صراط، ۳- و نزد میزان است.
وی تاکید کرد: امام رضا (ع) در زمان حیات مبارک خویش کانون مهر و عاطفه نسبت به مردم و مظهر عشق و محبت نسبت به آنها بودند و این مهربانی در تک تک زوایای زندگی و برخورد ایشان با آحاد مردم جامعه آن روز به روشنی مشهود است.
مربی عقیدتی سیاسی سپاه استان زنجان ادامه داد: ابراهیم بن عباس نقل میکند: هرگز ندیدم که حضرت رضا (ع) کسی را با سخن خود بیازارد، ندیدم سخن کسی را قطع کند، میگذاشت تا حرف او تمام شود؛ هرگز کسی را که قدرت برآوردن حاجت او را داشت رد نمیکرد؛ هرگز نزد کسی پای خود را دراز نمیکرد، و تکیه نمیزد، و هرگز ندیدم سخن درشتی به خادمان خود بگوید، هرگز ندیدم که آب دهان خود را بر زمین بیاندازد و همین طور هرگز ندیدم که با صدای بلند قهقه کند و بخندد بلکه همیشه تبسم میکرد. زمانی که به خانه میرفت و سفره میانداختند تمام خدمتگزاران، حتی دربانها را نیز بر سر آن سفره مینشاند.