به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر حمایت مردم ایران از عملیات طوفان الاقصی و مردم مظلوم فلسطین، به شرح زیر است:
انسان بعد شناخت و معرفت نفس دست به تربیت نفس میزند، بهترین راه تأدیب خویشتن: امام (علیه السلام) در کلام نورانى که در نهج البلاغه در حکمت ۴۱۲ بیان شده، میفرماید: کَفَاکَ أَدَباً لِنَفْسِکَ، اجْتِنَابُ مَا تَکْرَهُهُ مِنْ غَیْرِکَ براى اصلاح خویشتن همین بس که از آنچه براى دیگران نمى پسندى خودت هم اجتناب کنی.
حضرت راه خوب و مؤثرى به انسانها براى تربیت خویش آموزش میدهد، بسیارى از افراد دوست دارند واقعاً خود را اصلاح کنند ولى اصلاح خویشتن و زدودن صفات رذیله از خود کار آسانى نیست زیرا در این جا حجابى وجود دارد که نمى گذارد انسان عیوب خود را ببیند و آن حجاب حب ذات است (اینکه انسان خودش را دوست دارد) و نقاط ضعف خود را براثر این حجاب نقاط قوت پندارد و به جاى آن که آنها را از نفس خودش دور کند، سعى در تقویت آن کند. امام (علیه السلام) راه روشنى براى تهذیب نفس و تعلیم و تربیت خویشتن به همه انسانها آموخته و آن این که در اعمال و رفتار و صفات دیگران دقت کنند و ببینند چه چیزهایى را مردم براى آنها عیب و چه اعمالى را ناپسند میدانند، همانها را از خود دور کنند و انجام ندهند. انسان دربرابر دیگران خرده بین و خرده گیر است و کمترین عیوب و اشکالات کار آنها را مى بیند زیرا آن حجاب که به آن اشاره کردیم درمورد دیگران وجود ندارد. بنابراین مى تواند آنها را آینه اى براى دیدن صفات زشت و رفتار ناپسند خود قرار دهد و با این آینه خود را اصلاح کند و به صفات انسانى مزین کند و با اعمال و رفتار نیکو راه را براى رسیدن به قله هاى سعادت باز کند. انزوا و گوشه گیرى و جدا شدن از مردم عیوب زیادى دارد. یکى از عیوبش همین است که انسان را از این آینه خوب براى اصلاح خود محروم مى سازد و به همین دلیل گوشه گیران غالباً گرفتار توهم و خود بزرگ بینى و گاه ادعاهاى ناروا و بى اساس مى شوند، در حالى که اگر در اجتماع گام بگذارند و صفات خود را در دیگران ببینند و آن را به نقد بکشند مى توانند از این مرکب شیطان پیاده شوند. در حکمت ۳۵۳ با تعبیر دیگرى آن را بیان فرموده: «أَکْبَرُ الْعَیبِ أَنْ تَعِیبَ مَا فِیکَ مِثْلُهُ; بزرگترین عیب آن است که چیزى دیگران را به عیب بگیرى که در خود تو موجود است».
این تعبیرات متنوع و متعدد نشان مى دهد که امام (علیه السلام) اهمیت فراوانى براى این مطلب قائل بوده و آن را به شکل هاى مختلف ارائه مى فرموده است. در وصیت امام (علیه السلام) به فرزندش امام مجتبى (علیه السلام) همین مطلب به صورت گستردهتر و تعبیرات متنوعتر آمده است. آن جا که مى فرماید پسرم! نفست را معیار و مقیاس قضاوت میان خود و دیگران قرار دهد: «فَأَحْبِبْ لِغَیرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ براى دیگران چیزى را دوست دار که براى خود دوست مى دارى وَ اکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ لَهَا براى آنها نپسند آنچه را براى خود نمى پسندى. وَ لاَ تَظْلِمْ کَمَا لاَ تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ و به دیگران ستم نکن همان گونه که دوست ندارى به تو ستم شود وَ أَحْسِنْ کَمَا تُحِبُّ أَنْ یحْسَنَ إِلَیکَ به دیگران نیکى کن چنان که دوست دارى به تو نیکى شود وَاسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِکَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَیرِکَ آنچه را براى دیگران قبیح مى شمرى براى خودت نیز زشت شمار وَ ارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِکَ و براى مردم راضى شو به آنچه براى خود از سوى آنان راضى مى شوى وَ لاَ تَقُلْ مَا لاَ تَعْلَمُ آنچه را که نمى دانى مگو وَ إِنْ قَلَّ مَا تَعْلَمُ اگرچه آنچه مى دانى اندک باشد وَ لاَ تَقُلْ مَا لاَ تُحِبُّ أَنْ یقَالَ لَکَ و آنچه را دوست ندارى درباره تو بگویند، درباره دیگران مگو» (والعصر)
خطبه دوم/ جمعه ۲۸ مهر مصادف با ۴ ربیع الثانی میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) /سه شنبه ۲ آبان-۸ ربیع الثانی میلاد امام حسن عسکری (ع) /پنج شنبه ۴ آبان-۱۰ ربیع الثانی سالروز رحلت جانسوز حضرت فاطمه معصومه (س)
به تصریح امامهادی (علیه السلام) زیارت مرقد حضرت عبدالعظیم، بهمثابه زیارت مرقد مطهر حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) در کربلا است: «لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیم عِندَکمُ لَکُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ». علت برابری زیارت ایشان با زیارت امام حسین علیه السلام از نکات مهم و قابل تأملی است که فهم آن مفتاح افقهای معرفتی خواهد بود. شاید یک حکمت این برابری این باشد که حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) حلقه اتصال شیعیان در شهرهای مختلف بودند و میتوان از ایشان بهعنوان سفیر دوّار و سیار ائمه (علیهم السلام) یاد کرد. ایشان ازجمله محدثین و علمای برجسته شیعه است که بهدلیل سه نوع جهاد، به این افتخار نائل شده است. یکی مجاهدتهای علمی و تلاش برای رساندن معارف اهل بیت (ع) به شیعیان؛ دوم مواسات و تلاش در خدمترسانی به نیازمندان، جهاد سوم حضرت عبدالعظیم علیه السلام نیز، جهاد و مبارزه حادّ سیاسی در جهت تحقق هدف انسان ۲۵۰ ساله- یعنی تشکیل حکومت الهی اهل بیت علیهم السلام- است.
یکی از ویژگیها و سیرههای مشهور حضرت عبدالعظیم الحسنی (علیهالسلام)، سنت عرضه دین است. هرچند این سنت، از سنن متعارف شیعیان عصر ائمه اطهار (علیهمالسلام) بوده است و روایات، افراد متعددی از اصحاب ائمه (علیهمالسلام) را نام میبرد که به محضر امام زمان خود، اعتقادات خویش را عرضه نمودهاند؛ اما در بین این اصحاب، چهره تابناک حضرت سید الکریم از همه درخشندهتر است. در حقیقت حدیث عرضه دین؛ سند بصیرت و ولایتمداری حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) است.
در عرضه دین، فرآیندی شکل میگیرد: اولا، بازخوانی و تصحیح باورهای فرد و جامعه؛ و ثانیا، تنظیم و تطبیق رفتارها با آن باورها، بنابراین عرضه دین، یعنی صیانت از باورهای ارزشی فرد و جامعه و روشی اطمینانبخش برای تثبیت اعتقادات و باورها در کوران حوادث و فتنههای گوناگون است.
نکته در خصوص حضرت معصومه (س): زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام، معرفتنامه آن حضرت است. مثلا یک مقام مهم برای حضرت، مقام شفاعت است: «یا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ» که امام صادق علیه السلام درباره سعه شفاعت آن حضرت فرمودند: «تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّهَ بِأَجْمَعِهِمْ» یک مقام دیگر حضرت، مقام موهبت بهشت برای زیارت ایشان است. عظمت زیارت آن حضرت تا آنجا است که حضرت رضا علیه السلام ضمن تأکید بر این نکته که «مَن زارَها بِقُمَّ کَمَن زَارَنی» خطاب به یکی از شیعیان اهل قم فرمودند: «یَا سَعْدُ! عِنْدَکُمْ لَنَا قَبْرُ! قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ موسی علیه السَّلَامُ؟ قَالَ: نَعَمْ! مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ».
اما در یکی از فرازهای این زیارت میخوانیم: «اَللّهُمَّ اِنّى اَسْاَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لى بِالسَّعادَةِ»؛ بسیار خوب است این دعا را فرا بگیریم و در قنوتهای نمازمان بخوانیم، در سجدههای آخر نماز هم بخوانیم؛ چون پیامبر (ص) فرمودند: «مؤمن حقیقی همیشه نگران سوء عاقبت است» (لَا یَزَالُ الْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ الْعَاقِبَهِ). پس این دعا، دعای بسیار مهمی است.
موضوع عاقبت انسان بسیار مهم است، در روایت است اگر دیدید یک کسی آدم خوبی است، حکم نکنید که خوب هم از دنیا میرود و اگر هم دیدید آدم بدی است، قضاوت نکنید که بد هم از دنیا میرود، «کَمْ مِنْ سَعِیدٍ خُتِمَ لَهُ بالشَّقَاوَةِ»، چه بسا آدمهایی که خوب بودند، به ظاهر سعادتمند بودند، اما آخر کار لغزیدند و شقاوتمند شدند، «کَمْ مِنْ شَقِیٍّ»؛ چه بسا آدمهایی که به ظاهر بد و شقاوتمند بودند «خُتِمَ لَهُ بِالسَّعَادَةِ»؛ اما آخر کار آنها، به سعادت تمام شده است. زندگی افرادی مانند «برصیصای عابد»، «بلعم باعورا» و از همه مهمتر «زبیر» بسیار عبرتانگیز است. زبیری که پای وصیت نامه حضرت زهرا علیهاالسلام امضا کرد، در تشییع جنازه حضرت زهرا علیهاالسلام حضور داشت، در جنگهای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شرکت داشت، جزو شورای شش نفره بود و به نفع امیر مؤمنان علیه السلام کنار رفت، اما در جَمَل آن طور مقابل علیه السلام صفآرایی کند! «اسامة بن زید»ی که پیامبر (ص) بسیار دوستش داشت، در جَمَل از امیر مؤمنان علیه السلام جدا شد. «سعد بن ابی وقاصی» که برای اسلام بسیار شمشیر زده بود، در جمل خدمت امیر مؤمنان علیه السلام آمد و ادامه جنگ عذرخواهی کرد. این است که میفرمایند: «کَمْ مِنْ شَقِیٍّ خُتِمَ لَهُ بِالسَّعَادَةِ»؛ چه بسا انسانهای شقاوتمند که عاقبت به خیر شدند. جناب «حرّ» و «فضیل عیّاض» و «بشر حافی» نمونههای ختم به خیری است؛ لذا حضرت یوسف (ع) میفرمود: «تَوَفَّنِی مُسْلِماً» (یوسف:۱۰۱)؛ خدایا! من را مسلمان بمیران، «وَ تَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ» (آلعمران: ۱۹۳)؛ ما را با نیکان بمیران.
در جریان حوادث اخیر فلسطین، شواهد و قرائن حکایت از بهت و حیرت ادامهدار نظام اداری و اطلاعاتی و امنیتی رژیم جعلی دارد. گویا سیستم عصبی دولت دیوانگان مختل شده و قدرت هرگونه تصمیمگیری را از دست داده است، لذا دست به اقدامات وحشیانه میزند مانند جنایت بمباران بیمارستان المعمدانی، مدارس و ....
سفر اخیر مقامات آمریکایی به ویژه تونی بلینکن و حضور او در جلسات دولت و اتاق عملیات رژیم جعلی، حکایت از این دارد که آمریکا عملا کنترل دولت متزلزل صهیونیستی را به دست گرفته تا با هزینه کمتر او را از این باتلاق نجات دهد. آمریکا اگرچه در این مرحله حضور نظامی ندارد، اما هدایت پشت صحنه دولت و ارتش را در دست گرفته است. امام خامنهای در این باره فرمودند: «آن طوری که اطلاعات متعدد به ما میگوید سیاست جاری این روزها یعنی همین هفتهی اخیر داخل رژیم صهیونیستی را آمریکاییها دارند تنظیم میکنند، یعنی سیاستگذار آنها هستند. کارهایی که دارد انجام میگیرد سیاست آمریکاییها هست، آمریکاییها مسئولیت خودشان را مورد توجه قرار بدهند، مسئولند.» بنابراین لازم است در تحلیلها چند مسئله را مد نظر بگیریم: اولا- نگاهها هدایت به سمت آمریکا به عنوان مدیر و سیاستگذار صحنه دوخته شده و نقش شیطان بزرگ به درستی تبیین شده و افکار عمومی دولت بایدن را مسئول اصلی حوادث پس از این مقطع بداند.
ثانیا- موجی از انتقادات به سمت دولتمردان آمریکایی روانه شود و عموما آنها را مسئول اصلی بمباران غزه معرفی شوند.
ثالثا- وقتی آمریکا اینچنین نقشآفرینی میکند باید تبعات دخالتهای ظالمانه خود را در کشتار مردم بیگناه غزه بداند و منتظر عواقب حال و آینده اقدامات خود در فلسطین و خارج از آن خصوصا پایگاهها و سفارتخانههای خود باشد.
رابعا- آمریکا و اسرائیل مسئول توسعه میدان نبرد و افزایش بازیگران آن هستند، چنانچه بمباران غزه فوراً متوقف نشود، هر زمان ممکن است یک یا چند گروه دیگر خط مقاومت وارد میدانِ نبرد شوند و در هر کشوری بر علیه منافع اسرائیل یا آمریکا حادثه امنیتی رخ دهد.
در میان همه این موضوعات یک نکته ویژه باید مدنظر باشد و آن دیپلماسی فعال ایران انقلابی در حمایت عملی و عینی از مقاومت فلسطین است که نمادی از راهبردهای دائمی انقلاب اسلامی در حمایت از آرمان فلسطین و نیز نشانهای روشن از رویکردهای قابل تحسین دولت انقلابی سیزدهم است، سفرهای منطقهای دکتر امیر عبداللهیان و تماس تلفنی رییس جمهور و نیز لحن قاطع و بدون لکنت مسئولان ایرانی در این مقطع حساس قابل تقدیر است، این سفرها از این جهت مهم به نظر میرسد که تهران درصدد است تا این پیام را به رژیم صهیونیستی انتقال دهد که اضلاع محور مقاومت در منطقه کاملاً متحد و آماده سناریوهای مختلف هستند.
در حالی که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی مدعی شده که با حمله زمینی به غزه شکل خاورمیانه را تغییر خواهد داد پیام محور مقاومت در پی سفرهای وزیر خارجه آن است که دست بردن به گزینه تهاجم زمینی به غزه همانگونه که نتانیاهو گفته به تغییر شکل خاورمیانه خواهد انجامید، اما به صورت خاورمیانه و غرب آسیا بدون رژیم اشغالگر صهیونیستی!
بارها گفتهاند و شنیدهایم و معروف است که برنده و بازنده جنگها را در عصر ارتباطات و سلطهی اطلاعات، نه ادوات جنگی که تصویرها و ذهنیتهای برساخته از رسانهها در پس و پیش معرکهها تعیین میکنند، اما اهداف شناختیِ برجسته جنگ غزه را در ۴ شبهه کلان و با محوریت تولید گسل اجتماعی میتوان دستهبندی کرد که ذیل اشاره میشود:
۱) شبهه مذهبی: در برخی گروهها و کانالهای تلگرامی و اینستاگرامی عمدتا سعی میکنند که سُنیبودن جبهه حماس و غزه و کرانه باختری را برجسته کنند و در واقع با تولید یک گسل مذهبی، حامیان فراگیر مقاومت در ایران را دچار تردید و دو دستگی نمایند، در واقع شبهه مذهبی، روکش تولید گسل اجتماعی در ایران است که بهعنوان دستور روز روی میز عملیات سایبری معاندین قرار گرفته است.
۲) شبهه حقوقی: برخی نیز ناآگانه و بریده از تاریخ و صرفا روایت احساسی، دوطرف را محکوم کرده و حماس را بهعنوان شروعکننده جنگ عامل این فجایع انسانی له یا علیه معرفی میکنند. در واقع از دوربین جُرمشناسی در صحنه و بدون تامل در باب ظلم و جنایت مستمر روزها و ماهها و ۷۰ سال اخیر و همچنین توهین و جسارت اخیر به مسجدالاقصی و قتل عام دهها نفر از زنان و کودکان و جوانان فلسطینی، مسأله آغازگر این جنگ چند روز اخیر را برجسته میکنند، در حالیکه ۷۵ سال قبل رژیم صهیونسیتی جنگ را آغاز کرده است.
۳) شبهه سیاسی: ارسال برخی فیلمهای شخصی از ایران و به تصویر کشیدن اندک تجمعات مهندسیشده در برخی کشورهای اروپایی و سانسورکردن حمایتهای فراگیر مردمی در سراسر ایران، در این راستاست که نشان دهند یا به تعبیر بهتر اینگونه تصویرسازی نمایند که حمایت ایران از فلسطین یک مسأله حکومتی است و مردم ایران با حکومت ایران همداستان و همفکر نیستند.
۴) شبهه اقتصادی: برخی ژورنالیستها و روزنامه نگاران تجدیدنظر داخلی نیز از همان آغاز جنگ به فکر بازار و دلار و نوسان قیمت ارز بودهاند و به نوعی در صدد هستند که با سیاست "یکی به نعل یکی میخ" ضمن محکوم کردن جنگ، اقتصاد و منافع بازار و سرمایهداری را در مقابل هرگونه کنش سیاسی و اجتماعی حمایتی به نفع گروههای مقاومت قرار دهند و به نوعی جنگ اخیر را علت نوسانات بازار ارز قلمداد کنند و در واقع یک گسل اجتماعی دیگری را در شرایط خاص رقم بزنند.
جمعبندی: در مواجهه با شبههافکنیهای اخیر که بخش عمده آن تلاشهای رسانهای است طبیعی است که رسانه ملی و شبکههای اجتماعی جبهه انقلابی باید با سازماندهی و آرایش جنگ رسانهای با تولید محتوای متناسب وارد عمل شوند.
خوشبختانه همراهی اکثریت مردم حتی اکثر جناحهای داخل کشور- جز معدود اشخاص- و نیز فضای عمومی افکار عمومی جهانی از یک سو و چابکترشدن جبهه رسانهای انقلاب - به نسبت قبل- تاحدودی نیرنگهای تبلیغاتی صهیونیستها و پیادهنظام رسانهای او را خنثی کرده است.
اما این کافی نیست و در این رابطه نیاز به آرایش قرارگاهی و فعالیت قرارگاهی براساس نقشه عملیات رسانهای است که باید بدان توجه شود.
نکته پایانی: در مساجد ظرفیتهای مختلفی وجود دارد که باید به درستی به آن پرداخت، یکی از آن ظرفیتها ظرفیت کانونهای فرهنگی هنری مساجد است که در کنار سایر ارکان مدیریتی مساجد مانند بسیج میتوانند تحولات خوب و موثری را رقم بزند، که در ماهدشت در حال تدوین سند تحول کانونهای مساجد هستیم تا بتوانیم از این ظرفیت در جای خودش به بهترین شکل استفاده کنیم به توفیق الهی، مسجد مأمن و پناه همه باید باشد و همه را به خود جذب کند و در راه تقویت اسلام به خدمت بگیرد.