به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، آیتالله عبدالله جودای آملی مفسر قرآن کریم و شارح نهجالبلاغه، ۱۸ آبان ماه در ادامه دروس اخلاق خود در مسجد اعظم قم به ایراد سخنانی در خصوص حکمت ۱۱۷ «شَتّانَ ما بَینَ عَمَلَین: عَمَلُ تَذهَبُ لَذَّتُهُ وَ یَبقی تَبِعتُهُ وَ عَمَلُ تَذهَبُ مَؤونَتُهُ وَیَبقی اَجرُهُ؛ فاصله بسیاری است میان دو عمل: عملی که لذتش میرود ولی پیامدهای آن باقی میماند و عملی که رنج و زحمتش میرود اما اجر و پاداش آن ماندگار است»، پرداخت که میخوانید.
حضرت امیر(ع) فرمودند برخی اعمال لذتش زود از بین میرود ولی تبعات و آثار تلخ آن باقی میماند و از بین نمیرود. قرآن کریم هم فرمود که دنیا، بازیچه نیست و ما بازیگر و لاعب نیستیم ولی همین دنیای زودگذر مزرعه آخرت است؛ لعب از لعاب است یعنی چیزی که طراوت آن لحظهای است و زود از بین میرود؛ مانند برد و باخت در فلان بازی که لذت و شادی آنی و لحظهای دارد و این از مصادیق لعب است و وقتی از آن گذشتیم میپرسیم که این لعب، چه نتیجهای برای خود شخص و کشور و مردم دارد؟ با لعاب، دهان تشنهای سیراب نمیشود؛ کار بی هدف را لعب گویند و خدا فرمود ما لاعب نیستیم بنابراین اگر دنیا هست باید حساب و کتاب باشد تا خلقت آن حکمیانه باشد.
دنیا روز عمل و قیامت روز حساب است نه عمل، و هر عملی را در قیامت با حق میسنجند؛ اصل مطلب را فرمود که دنیا مزرعه آخرت است؛ در آیات فراوان هم فرمود دنیا، تجارتخانه است؛ برخی یرضون تجاره هستند و برخی هم زیان میکنند و خسر الدنیا ولاخره یا فما ربحت تجارتهم هستند؛ پس دنیا مزرعه و تجارتخانه است و برخی بهره برده و برخی هم زیان میکنند و این سود بردن و زیاندادن بر مبنای حساب و کتابی است.
تجارت در دنیا بر مبنای معیاری است؛ فرمود ما در قیامت هم میزان و ترازو را نصب میکنیم؛ اینجا اگر کسی نان و مواد غذایی بخواهد ترازو که ابزار سنجش است را به کار میگیرد که سه ضلع دارد؛ وزن، موزون و ترازو. در روایات داریم که اهل بیت(ع) میزانالاعمال هستند. فرمود: وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ۚ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ نفرمود والوزن حق فرمود: وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ؛ در ادعیه فرمود والمیزان حق، که این هیچ ارتباطی با وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ ندارد و فقط بر اصل وجود وزن در روز قیامت تاکید دارد.
اینجا یعنی ما به جای سنگ کیلو، حق را میگذاریم. در دعای عدیله داریم که جنت و نار حق است ولی نفرموده است که عقیده و عمل را با چه میسنجندند ولی در قرآن مشخص فرموده که روز قیامت، همه کارها با حق سنجیده خواهد شد. ما بخواهیم تب افراد را بسنجیم با تبسنج انجام میدهیم، طول یک پارچه را با متر و ولی اعمال و عقاید و قیام و قعود و رفتار در منزل و بیرون را با چه چیزی باید سنجید؛ اینها را با حقیقت میسنجند.
البته ثواب و برکات زیارات ائمه سرجای خود محفوظ است ولی زیارت یک طلبه و استاد حوزه باید با بقیه فرق داشته باشد یعنی اگر دیگران در زیارت به دنبال اجابت دعا برای خود و پدر و مادر هستند که خوب است شما باید دنبال عالمشدن باشید.
حوزه معاصر باید حوزه علمی باشد
به جای میزان الحراره بیمارستانها و متر پارچهفروشی، حق، میزان است و کار با حق سنجیده میشود؛ ائمه(ع) به ما آموختند که شما حقدار و حقطلب باشید. محققان حوزه و دانشگاه وقتی به مزار ائمه مشرف شدند غیر از ثواب دنیا و آخرت برای خود و امواتشان باید سواد کسب کنند و نظریهپرداز در مسائل قرآنی و تفسیری و کلامی و مسائل نظام شوند تا گفته شود مانند صاحب جواهر نظریه دارند. عصر ما باید عصر علم باشد وگرنه حضور در حوزه خسران است.
به ما گفتهاند زیارت بروید و ثواب زیادی هم دارد و در برخی موارد واجب کفایی است و حتی در برخی موارد که کسی به حج نرفته باشد وظیفه عینی است که افراد بروند و حتما کعبه نباید خالی بماند ولی شما وقتی به زیارت میروید بگویید: انی محقق لما حققتم و مبطل لما ابطلتم؛ من میخواهم محقق فقه و اصول و قرآن شوم و همه چیز آمرزش اموات نیست. بخش زیادی از زیارات، درس و بحث علمی است و آن وقت انسان فقط به قصد ثواب و کسب آمرزش برود؟ باید بدانید باسواد شدن، جرم نیست و این چیزی هم که در دست و پای خیلی از افراد ریخته است سواد نیست بلکه سواد، نظریهپردزای قرآنی و فقهی و کلامی و ... است و اینکه حرف تازه آورده شود و کمتر از این خسارت است.
اسرائیل ذرهای بوی انسانیت نبرده است
در سوره جاثیه فرمود حرف مشرکین این است که غیر از دنیا خبری نیست و غیر از مرگ و زندگی و طبیعت خبری نیست و اینها جاهلانه حرف میزنند؛ در آیات دیگر فرمود که خدا دنیا و آخرت و مرگ و حیات را خلق کرد و اینها را هم بدون حساب و کتاب خلق نکرد و سنجشی در کار نیست؛ اگر دنیا به این وضع کنونی پیش برود نتیجه آن جنگ غزه است که دشمن نشان داد ذرهای بوی انسانیت هم نبرده است. لذا دین فرمود ما چیز تازهای آوردیم که انسانیت است؛ گفتیم در درون شما غده وخیمی است که مزاحم شماست و این را علم نمیتواند کشف کند؛ این غده هوای نفس است که میخواهد سعادت دنیا و آخرت شما را از بین ببرد و ما را به سوخت و سوز گرفتار کند.
به ما گفتهاند شما خودتان را قبل از آنکه خدا شما را بسنجد بسنجید لذا انسان تا حقیقت را تشخیص ندهد که کار آسانی هم نیست نمیتواند حقطلب باشد. فرمودند: موتوا قبل ان تموتوا. نفس خود را بمیرانید قبل از آن مرگ شما فرا رسد. علاقه و حب به نفس باعث میشود که کار دیگری را باطل بدانیم لذا تجرید و ساختن نفس لازم است و اینکه انسان بین خود و خدا حجاب قرار ندهد تا بفهمد حق چیست. نه اینکه اگر دیگری کاری کرد آن را بد بدانیم ولی اگر خودمان مرتکب شدیم خوب بدانیم. عدهای در قیامت مغبون هستند زیرا نمیدانند چگونه خود را سنجش کنند.
جهل علمی و جهالت عملی سبب میشود تا انسان حق را نفهمد و مغبون شود ولی وقتی کسی محقق لما حققتم شد حق را خواهد فهمید و محقق و متحقق میشود و آن وقت به نفس خود حسابرسی خواهد کرد.
انتهای پیام/