ادبیات مقاومت در انقلاب اسلامی از مفهوم تابآوری وسعتیافتهتر است/بهره برداری از قطار شهری در استان سرعت بگیرد
به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر گرامیداشت ایام فاطمیه و مقاومت و نیز حضور رئیس جمهور در استان البرز، به شرح زیر است:
در خطبه هفته گذشته عرض شد، استغفار یک ذکر پر اهمیت در زندگی انسان مؤمن است و در لسان آیات قرآن و روایات تاکیدات فراوانی شده و اثر گذاری این ذکر بسیار ویژه دیده شده است، تا الان در خطبههای اول پیرامون تربیت نفس نکاتی تقدیم شد با این فهرست که اولا نفس چیست؟ اثرات نفس در زندگی و پیامدهای تبعیت از هوای نفس چیست؟ و با بیان آیات و روایات افراد که تابع هوای نفس هستند و اثرات این افراد در زندگی سایر افراد و مدیریت آنها اگر حاکم بر یک جامعه باشند و بیان این معنا که تربیت هوای نفس در تمام عرصههای زندگی خودش را نشان میدهد از جمله در میدان مبارزه با دشمن و راه تقویت بودن در این مسیر و ثبات قدم و اذکار و اقداماتی که مؤثر است را مطرح کردیم، از این هفته عرصه دیگری از حوزه اثر گذاری تربیت نفس را محضر شما عرض میکنیم و آن عرصه تربیت فرزند است، اولا این نکته را عرض میکنم که وقتی آیات و روایات را بررسی میکنیم نسبت به مسئله تربیت فرزند انسان اهمیت ویژهای را میبیند، در توصیهها و نامهها و وصیتها فرزند یکی از محورهای اصلی است، به عنوان مثال در قرآن کریم سوره لقمان یکی از آن موارد است توصیهها را ملاحظه کنید وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَمَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ و به راستی ما به لقمان حکمت عطا کردیم که نسبت به خدا سپاس گزار و شاکر باش و هر که سپاس گزارد تنها به سود خود سپاس میگزارد، و هر که ناسپاسی کند [به خدا زیان نمیزند، زیرا]خدا بی نیاز و ستوده است، اولا خدای متعال جایگاه لقمان را برای ما ترسیم میکند و ویژگیهای منحصر بفرد او را بیان میفرماید. وَلَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ حال که او را معرفی کند، میفرماید یاد کن لقمان را وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یَعِظُهُ هنگامی که لقمان به پسرش موعظه میکرد، بنابراین این اقدام و حرکت لقمان مورد اهمیت بوده که خدای متعال این اقدام لقمان را مطرح فرموده، جدای از اینکه محتوای توصیه چه بوده که آن هم مورد توجه است، اصل اقدام هم خودش یک نکته مهم است، در نامههای نهج البلاغه وقتی بررسی میکنیم با نامه ۳۱ مواجه میشویم نامهای که امام در سن ۶۰ سالگی که از جنگ صفین برمیگشتند، روی تخته سنگی نشستند و دستور دادند که کاغذ و قلمی برایشون بیارند و همونجا بین راه نامه را نوشتند و دادند به امام حسن (ع)، اینقدر این نامه مهمه که نگذاشتند تا رسیدن به شهر بنویسند بلکه همونجا وسط راه نوشتند، مِنَ الْوالِدِ الْفانِ، الْمُقِرِّ لِلزَّمانِ، الْمُدْبِرِ الْعُمُرِ، از پدری فانی، پذیرنده سختی های زمان، عمر پشت سر گذاشته، الْمُسْتَسْلِمِ لِلدَّهْرِ، الذّامِّ لِلدُّنْیا، السّاکِنِ مَساکِنَ الْمَوْتى، الظّاعِنِ عَنْها غَداً، به تسلیم روزگاردرآمده، نکوهش کننده دنیا، ساکن سرای اموات، سفرکننده از آن در فردا، اِلَى الْمَوْلُودِ الْمُؤَمِّلِ ما لایُدْرَکُ، السّالِکِ سَبیلَ مَنْ قَدْ هَلَکَ، به فرزند آرزومند به آنچه به دست نمیآید، سالک راه تباه شدگان، غَرَضِ الاْسْقامِ، وَ رَهینَةِ الاْیّامِ، وَ رَمِیَّةِ الْمَصائِبِ، وَ عَبْدِ الدُّنْیا، هدف امراض، گروگان ایّام، نشانه تیرهای مصائب، بنده دنیا، خب این نکان ناظر به اهمیت موضوع که خیلی از ما کمتر به این موضوع توجه داریم، تربیت فرزند اصولا برای حفظ تحکیم خانواده هم مؤثر است، همان جایگاهی که اگر درست نباشد و چهارچوبش درست دیده نشود، خانوادهای را از هم میپاشد، حال از این منظر بحث کنیم که تربیت نفس در این فضا چه نقشی ایفا میکند و حوزه تاثیرگذاری اش چقدر است؟ که در هفتههای آینده مطرح خواهیم کرد به مدد الهی. (نصر)
در کتاب شریف بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۹، رسولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: «خَصْلَةٌ مَنْ لَزِمَها أطاعَتْهُ الدُّنْیا وَالآخِرَةُ، وَرَبِحَ الْفَوْزَ فی الْجَنَّةِ قیلَ: وَما هیَ یا رَسُولَ اللَّهِ؟ قالَ: التَّقْوی مَنْ أرادَ أنْ یَکونَ اعزَّ النّاسِ فَلْیَتَّقِ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ، ثُمَّ تَلا: «مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ ...» رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «صفتی هست که اگر در کسی باشد، دنیا و آخرت مطیع او میشوند و از بهشت بهرهمند میشود. عرض کردند این خصلت چیست؟ فرمود: تقوا؛ کسی که بخواهد نزد مردم عزّت داشته باشد تقوای الهی پیشه کند» سپس این آیه را تلاوت فرمود: «وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَّهُ مَخْرَجاً* وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَایَحْتَسِبُ»؛ هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند، و او را از جایی که گمان ندارد، روزی میدهد».
حضرت صدیقه طاهره علیها السلام با انصار سخن گفتند و از یاری ندادن آنان شکایت کرده و فرمودند: شاید گمان میکنید، چون رسول خدا (ص) از دنیا رفته، دیگر وظیفهای ندارید و کار را تمامشده میبینید، اما قرآن کریم میفرماید: «وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ» (آلعمران: ۱۴۴). این آیهای عجیب است که باید درباره دلیل نزول آن در زمان حیات رسول خدا (ص) دقت کنیم. چرا خداوند به مسلمانان اینگونه هشدار داده است که «آیا اگر پیامبر (ص) از دنیا رفت یا به قتل رسید شما از دین خود دست برمیدارید و به آیین پیشینتان بازمیگردید؟». ظاهر آیه نورانی این است که برخی در دل چنین باوری را میپروراندند که با رفتن رسول خدا (ص) دین و آیین او نیز از بین خواهد رفت. اینان به حقانیت آیین پیامبر چندان اعتقادی نداشتند و در معرض این خطر بودند که دین اسلام را رها کنند و به آیین دوران جاهلیت بازگردند. ازاینرو خدای متعال با نزول این آیه بدانها هشدار میدهد که مراقب باشید! بیشک روزی رسول خدا (ص) از این دنیا خواهند رفت؛ اما او دین اسلام را برای هدایت شما بهسوی سعادت ابدی آورده است و نباید با رفتن او از این مسیر حق دست بردارید و به آیینی بازگردید که جز شقاوت برای شما حاصلی نخواهد داشت.
با دقت در آیهای که حضرت زهرای مرضیه علیها السلام تلاوت فرموده است این پرسش مطرح میشود که مگر در آن مجلس، کسی قصد داشت از دین اسلام دست بردارد و به آیین دوران جاهلیت بازگردد؟!
امام علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۰ نهج البلاغه به دوران بعد از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) اشاره کرده و ترسیم دقیق و گویایى از آن را ارائه مى دهد، پردهها را کنار مى زند و واقعیتها را روشن مى کند: «حَتَّى إذَا قَبَضَ اللهُ رَسُولَهُ (صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ)، رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الاَعْقَابِ، وَ غَالَتْهُمُ السُّبُلُ، وَ اتَّکَلُوا عَلَى الْوَلَائِجِ وَ وَصَلُوا غَیْرَ الرَّحِمِ، وَ هَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِی أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ» تا خداوند پیامبرش را برگرفت و به سوى خویش فراخواند. در آن هنگام گروهى به قهقرا برگشتند و اختلاف و پراکندگى آنها را هلاک ساخت، تکیه بر غیر خدا کردند و با غیر خویشاوندان و اهل بیت پیامبر (صلى الله علیه وآله) پیوند برقرار ساختند و از وسیله اى که مأمور به مودّت آن بودند، دورى گزیدند. منظور از جمله «رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الاَعْقَابِ»؛ بازگشت به عصر جاهلیّت و زنده کردن ارزش هاى آن زمان است که در آیه قرآن هم تعبیر به انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ شده بود که با نهایت تأسف، پس از پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در جامعه اسلامى فرهنگ جاهلیت دوباره ظاهر شد، ناصالحان پُست هاى مختلف جامعه را در اختیار گرفتند و صالحان کنار گذارده شدند، و دنیاپرستى آشکار شد، و بیت المال اسلامى که به همه تعلق داشت تدریجاً در اختیار قشر خاصى قرار گرفت. اینها واقعیات تاریخی است که باید مورد توجه قرار گیرد، افرادی بودند که با پیغمبر اسلام (ص) کار کردند و جهاد کردند در کنار او، اما با امیر المؤمنین (ع) نبودند؛ با امام علی (ع) بودند و مبارزه کردند در کنار او، جانباز شدند، اما در کنار امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) نبودند، کسانی بودند تا امام کاظم (ع) بودند، متوقف شدند و با امام رضا (ع) نشدند، و تاریخ همچنان تکرار میشود، کسانی بودند با امام خمینی (ره)، مجاهدت کردند و مبارزه کردند و خدماتی کردند، اما بعد امام دیگر با امام بعد جامعه همراهی نکردند برخی اوقات بر مسیر مخالف قدم گذاشتند و اقداماتی را هم انجام دادند رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الاَعْقَابِ همان تعبیر حضرت امیر علی (ع)، بازگشت به عصر پهلوی آرزوی برخی در این کشور است، حالا از دلباختگان آنها حرف نمیزنیم که برخی در خارج و برخی در داخل هستند، حرف از افرادی است که در دورهای برای پیروزی این انقلاب تلاش کردند، اما الان خلاف آن دوران مبارزه و اهداف آن زمان گام بر میدارند، حالا حتما نباید اقدامی بکنند که مثلا در حوزه براندازی باشد، در مسیر تغییر فرهنگ انقلابی هم قدم بردارند، همان میشود، از فرهنگ انقلابی عدالت محور به مسیر اشرافی گری و ثروت اندوزیهای نامشروع رفتن، میشود همان، فرقی ندارد، بیان اینها اخطارها و هشدارهایی برای جامعه و افراد جامعهی ماست، آن زمان حضرت فاطمه زهرا (س) این انحراف را بیان کرد و مقابلش ایستاد و هزینه کرد و به شهادت رسید، برای امروز که ما درس بگیریم. اما ما با ایمان به خدای متعال و اتکاء به او در مقابل تمام انحرافات خواهیم ایستاد و این انقلاب به اهداف متعالی انسانی و الهی خودش خواهد رسید و متصل به انقلاب جهانی حضرت ولیعصر (عج) خواهد شد. ان شاءالله
دشمن در همه زمانها در طراحیهای خودش در مسیر از بین بردن انقلاب اسلامی گام بر میدارد، خصوصا آمریکای جنایتکار و تروریست، گفتند به تعبیر خودشان خاورمیانه جدید را در سر میپرورانند و بودجههای میلیارد دلاری در این منطقه خرج کردند، قرار بود قرن جدید، قرن «نظم آمریکایی» باشد. اما وقایع بیست سال گذشته، حکایت از ناکامی آمریکا در تحقق این رویای آشفته دارد. بحران مالی سال ۲۰۰۸ نشاندهنده فروریختن نظم تکقطبی و حرکت نظام بینالملل به سمت نظم «چندقطبی» بود. یکی از ویژگیهای اصلی دورانگذار، افزایش احتمال برخورد منافع میان قدرتهای منطقهای- بینالمللی است. در چنین شرایطی آمریکا برای حفظ «هژمونی» و «حفظ وضع موجود» سعی دارد تا گسلهای میان خودش با روسیه و چین را فعال کند تا این دو قدرت نوظهور را مهار کند. آغاز بحران اوکراین، شعلهورشدن آتش جنگ در فلسطین و تشدید تنش میان چین- تایوان نشاندهنده حرکت قدرتهای بزرگ به سمت رقابت و برخورد نظامی است. در بازی بزرگ میان قدرتهای قدیمی و جدید نظام بینالملل، عملیات طوفان الاقصی تأثیر مهمی روی هندسه قدرت جهانی گذاشت. با پذیرش این پیشفرض سؤال مهم و راهبردی آن است که سرانجام برنده این بحران چه بازیگرانی خواهند بود؟ آیا طوفان الاقصی پایههای نظم غربی را سست کرده است؟ روزها و ماههای آینده پاسخ این سؤالات سخت را مشخص خواهد کرد. پاسخهایی که برای غرب و آمریکا شگفتانگیز و غیر منتظره خواهد بود. طوفان الاقصی نه تنها شکست غیر قابل ترمیم برای رژیم جعلی است بلکه شکستی راهبردی و غیر قابل ترمیم برای نظم رو به افول آمریکایی هم هست و خواهد بود. رهبرمعظم انقلاب در دیدار اخیر بسیجیان فرمودند: «منطق بسیج مقاومسازی حدّاکثری کشور در مقابل تهدیدها و خطرها است» و حتی عنوان کردند این منطق عامل اصلی تشکیل بسیج توسط حضرت امام بود. امام با دوراندیشی تشخیص داد که برای آسیبناپذیر شدن کشور و ملّت و انقلاب، نیاز مبرمی به یک نیروی گستردهی عظیم مردمی وجود دارد، چون انقلاب مال مردم است، کشور مال مردم است؛ بهتر از هر عامل دیگری و هر عنصر دیگری، این مردمند که میتوانند از کشورشان و از انقلابشان دفاع کنند. ادبیات مقاومت در انقلاب اسلامی از مفهوم تابآوری وسعتیافتهتر است و معنایی کاملا زنده، فعال و روبه جلو دارد. در واقع مقاومت از جنس انقلاب اسلامی است. امروز جبهه مقاومت همان بسیج لبنان است، بسیج سوریه است، بسیج عراق است، بسیج یمن است، بسیج فلسطین است و دیر نیست که بسیجیان در کشورهایی که آمریکا و رژیم صهیونیستی حتی فکرش را نمیکنند بر سر آنها آوار شوند. منطق جبهه مقاومت مقاومسازی حداکثری امت اسلامی و فراتر از آن مستضعفین عالم در مقابل تهدیدها و خطرهاست. رهبر معظم انقلاب این منطق را با استناد به امام راحل اینگونه تبیین میکنند: ملاحظه کردهاید که امام تعبیر میکند به «هستههای مقاومت جهانی»؛ این همان بسیج است؛ بسیج ما نیست، بسیج خودشان است، امّا همان فرهنگ است. این تشکیل هستههای مقاومت جهانی تحقّق پیدا کرد... قطعا این هستههای مقاومت جهانی به منطقه ما محدود نخواهد شد و بهزودی عالمگیر میشود.
خب امروز شاهد حضور ریاست محترم جمهور در استان البرز هستیم که ضمن خیر مقدم به ایشان و دولتمردان محترم و عرض خداقوت به همه بابت تلاشهای خستگی ناپذیری که در مدت عمر دولت سیزدهم انجام گرفته است و مطمئنا کاستیها و کمبودهایی هم وجود دارد، امیدواریم با همین روحیه و توسعه آن روز بروز مشکلات برطرف شود و امیدواریم با پیگیری استاندار و فرماندار محترم و مسئولین محلی مشکلات عمده و زیر ساختی ماهدشت به گوش عزیزان برسد و مسئولان بزرگوار هم تمام تلاش شان را در این راستا قرار دهند و ان شاءالله بزودی حل شود، در کنار همه موضوعات و تقاضاهای به حقی که مردم این منطقه دارند مانند شهرستان شدن و حل موضوع قولنامهای بودن و سایر موضوعات که قبلا بیان شده، ما در حوزه ایاب و ذهاب عمومی مشکلات عدیدهای داریم و برنامه ریزیهایی هم شده که کفایت نمیکند، حل اساسی آن به این است که ماهدشت از قطار شهری هم برخوردار شود و سابق هم این مطرح بوده از سال ۸۸ موضوع در شورای ترافیک شهرستان و استان تهران (هنوز البرز استان نشده بوده) تا سال ۹۰ مطلب پیگیری شده، اما از آن سال بلاتکلیف مانده، با اینکه مطالعاتش هم در همان سالها اتفاق افتاده که بنا بوده قطار شهری مسیر محمد شهر – ماهدشت – اشتهارد را طی کند، این برای توسعه این شهر و بهره مندی مردم این دیار از خدمات عدالت محور نظام و دولت محترم لازم است، امیدواریم دوباره به جریان بیفتد و ان شاءالله به نتیجه برسد.