امام جمعه ماهدشت کرج از تغییر یکباره شهردار گلایه کرد

حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت خطبه‌ای مبنی بر دهه فجر، انتخابات و ماه رجب بیان کرد.
کد خبر: ۹۵۷۲۷۹۸
|
۰۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۸:۵۷

به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر دهه فجر، انتخابات و ماه رجب، به شرح زیر است:
امام جمعه ماهدشت کرج از تغییر یکباره شهردار گلایه کرد
در خطبه‌های گذشته پیرامون ظلم نکاتی را تقدیم کردیم که یکی از مراقبت‌هایی که انسان مومن دارد، مبتلا نشدن به این مطلب است، امام علی (علیه السلام) در حکمت ۱۸۶ نهج البلاغه هشدار شدیدى به ظالمان و ستمگران مى دهد و مى فرماید: لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِکَفِّهِ عَضَّةٌ». (آن ستمگری که ابتداى به ظلم مى کند فرداى قیامت دست خود را از پشیمانى [به دندان]مى گزد)؛ امام (علیه السلام) این سخن را از آیه ۲۷ سوره «فرقان» برگرفته است آنجا که مى فرماید: «و یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً»؛ و [همان]روزى که ستمکار دست خود را [از شدت حسرت]به دندان مى گزد و مى گوید: اى کاش با رسول [خدا]راهى برگزیده بودم). نکته‌ای باید توجه کرد این است که امام (علیه السلام) در اینجا ظالم را مقدم به «بادى» کرده یعنى آن کسى که ابتداى به ظلم مى کند، از این نظر که شخص دوم اگر مقابله به مثل کند ظلم نیست؛ بلکه احقاق حق است و اگر بیش از مقداری که به او ظلم شده مقابله به مثل کند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه کسى که ابتدا به ظلم کرده نیست و تعبیر به «عَضَّة»؛ (به دندان گزیدن) کنایه از شدت ناراحتى است؛ زیرا انسان هنگامى که به ناراحتى هاى شدید گرفتار مى شود، ناراحتى هایى که از خود او سر زده و خودش باعث و بانى آن بوده مى خواهد از خود انتقام بگیرد و براى این کار به آزار خویشتن مى پردازد؛ گاه بر سر و صورت خود مى کوبد و گاه دست خود را که با آن کار خلافى انجام داده مى گزد و همه این‌ها نشانه ناراحتى شدید از کار خویشتن و نوعى مجازات و انتقام از خود است.
در حدیثى از امام موسى بن جعفر (علیهما السلام) مى خوانیم: «فِی رَجُلَیْنِ یَتَسابّانِ فَقَالَ: الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَیْهِ مَا لَمْ یَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ»؛ (در مورد دو نفر که به هم دشنام مى دادند فرمود: آن کس که ابتدا کرده ظالم‌تر است و گناه او و گناه نفر دیگر بر اوست مادامى که مظلوم از حدّ تعدّى نکند). جمله اخیر «ما لَمْ یَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ»؛ ممکن است اشاره به آن قسم از سبّ باشد که مظلوم در انجام آن مجاز است مثل این که کسى به دیگرى بگوید: «لعنة الله علیک» و او در جوابش بگوید: «علیک لعنة الله» ولى در همان کتاب اصول «کافى» و در جای دیگر به جاى «ما لَمْ یَتَعَدَّ»، عبارت «ما لَمْ یَعْتَذِرَ» آمده است، اشاره به این که اگر شخص دشنام دهنده عذرخواهى کند و از کار خود توبه کرده و جبران نماید گناه او برداشته مى شود.
در حکمت ۳۴۱ آمده که امام على بن ابى طالب (علیه السلام) فرموده است: «یَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ یَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم» و شبیه همین تعبیر در حکمت ۲۴۱ آمده است: «یَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ یَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ» و مفهوم هر دو این است که روزى که خداوند از ظالم انتقام مى گیرد بسیار شدیدتر است از روزى است که ظالم به مظلوم ستم مى کند.
امام باقر (علیه السلام) در حدیثی می‌فرماید: «مَا مِنْ أَحَدٍ یَظْلِمُ بِمَظْلَمَةٍ إلَّا أَخَذَهُ اللهُ بِهَا فِی نَفْسِهِ وَ مالِهِ»؛ (هیچ کس به دیگرى ستم نمى کند؛ مگر این که خداوند انتقام او را در جان یا مال او خواهد گرفت). از رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود: «إنَّ أسْرَعَ الْخَیْرِ ثَواباً الْبِرُّ وَ إنَّ أسْرَعَ الشَّرِ عِقاباً الْبَغْىُ»؛ (چیزى که ثواب آن بسیار زود به انسان مى رسد نیکوکارى است و چیزى که مجازات آن زود دامن انسان را مى گیرد ظلم و ستم است. با این بیان باید مراقبت کرد در بیان حرف‌ها، در پیگیری مسائل و رفتار‌هایی که با دیگران داریم در خانواده نسبت به اعضای خانواده، در جامعه و کلاس درس و محل کار و ... حواسمان باشد که ظلم نکنیم، خدایا ما را عامل به کلام اهل بیت علیهم السلام بفرما (عصر)
روز پنج شنبه گذشته ۱۳ رجب بود، میلاد آقا و مولایمان امیر المومنین علی بن ابیطالب (ع) و روز پدر که به همه‌ی عزیزان تبریک عرض می‌کنیم و روز شنبه ۱۵ رجب سالروز رحلت دختر امیر المومنین عقیله بنی هاشم اسوه صبر و استقامت حضرت زینب کبری (س) – پنج شنبه ۱۲ بهمن ماه آغاز دهه مبارک فجر است که گرامی می‌داریم یاد امام عزیز و شهدای انقلاب اسلامی را و صلواتی به روحشان هدیه می‌کنیم.
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای (مدظلله العالی): «ارزش و عظمت زینب کبرى، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانى و اسلامى او بر اساس تکلیف الهى است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او این‌طور عظمت بخشید. هر کس چنین کارى بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) هم نباشد، عظمت پیدا مى‌کند. بخش عمده این عظمت از این‌جاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین (علیه‌السلام) به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانى روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشنده بعد از شهادت امام حسین را؛ و ثانیاً طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد. این انتخاب‌ها زینب را ساخت. تصمیمی که حتی چهره‌های نامدار صدر اسلام در آن ماندند و نفهمیدند چه باید بکنند... ولى زینب کبرى گیج نشد و فهمید که باید این راه را برود و امام خود را تنها نگذارد؛ و رفت. نه این‌که نمى‌فهمید راه سختى است؛ او بهتر از دیگران حس مى‌کرد... زینب به جایى رسید که فقط والاترین انسانهاى تاریخ بشریت - یعنى پیامبران - مى‌توانند به آن‌جا برسند. اگر زینب الگوی انسان باشد، کارش عبارت است از فهم درست، هوشیاری در درک موقعیت‌ها و انتخاب بهترین کارها؛ ولو با فداکاری و ایستادن پای همه‌چیز».
«یا عَمَّةِ أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیرُ مُفَهَّمَة» این فرمایش امام سجاد علیه السلام، مفتاح المعرفة و کلید شناخت شخصیت نورانی حضرت زینب سلام الله علی‌ها است. علت این‌که تصریح امام معصوم به علم لدنی حضرت عقیله بنی‌هاشم، کلید زینب‌شناسی است. علم لدنی به‌معنای علمی است که مستقیم و بدون واسطه از سوی خداوند به شخص داده می‌شود. آیا ما هم می‌توانیم بدست آوریم؟، جواب مثبت است، با چه راهکاری؟، راه اصلی را امام صادق علیه السلام چنین فرمودند: «لَیسَ العِلمُ بِالتَّعَلُّمِ، إنَّما هُوَ نورٌ یَقَعُ فی قَلبِ مَن یُریدُ اللّه ُ تَبارَکَ و تَعالى أن یَهدِیَهُ، فإن أرَدتَ العِلمَ فَاطلُب أوَّلاً فی نَفسِکَ حَقیقَةَ العُبودِیَّةِ، وَ اطلُبِ العِلمَ بِاستِعمالِهِ، وَ استَفهِمِ اللّه َ یُفهِمْکَ» دانش به آموختن نیست، بلکه نورى است که در دل هر کس که خداوند تبارک و تعالى بخواهد هدایتش کند، مى افتد. بنا بر این، اگر خواهان دانش هستى، نخست حقیقت عبودیت را در جان خودت جویا شو و دانش را از طریق به کار بستن آن بجوى و از خداوند فهم و دانایى بخواه تا تو را فهم و دانایى ده
حرف تازه‌ای که انبیا آوردند این است که «مَن فَقَد تقویً فَقَدْ فَقَدَ عِلمَاً»، اگر کسی تقوا را از دست داد، علم خاصّ از آن ناحیه را هم از دست می‌دهد؛ این حرف تازه‌ای است که انبیا آوردند. فرمود: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یعَلِّمُکُمُ اللَّه» (بقره: ۲۸۲). در سوره «انفال» فرمود: «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکُمْ فُرْقانا» (انفال:۲۹). حرف تازه پیغمبران این است که اگر کسی طهارت و پاکی و امنیت و امانت را از دست داد، برخی از علومی که از آن راه نصیب بشر می‌شود را از دست می‌دهد. همه می‌گویند انسان باید درس بخواند یاد بگیرد، این یک راه است. اما این یک راه خاصّی است که آیات فوق بالصّراحه روشن می‌کنند. به‌بیان پیامبر صلی الله علیه و آله: «اتَّقِ اللَّهَ تَکُن أعلَمَ النّاسِ» تقوا داشته باش تا داناترین مردم باشی. ان شاءالله همه‌ی ما در مسیر کسب تقوا کوشا باشیم تا از این برکات بهره بگیریم.
خب ایام اعتکاف هم هست و برخی از مساجد ما برنامه ریزی کردند و میزبان معتکفین هستند، الحمدلله بر این روزی که نصیب آن‌ها شده و ما هم خودمان را می‌توانیم همراه کنیم، در مراسماتشان شرکت کنیم و از نورانیت و معنویت ایام بهره ببریم، خصوصا فردا بعدازظهر که اعمال ام داود است؛ که ان شاءالله این توفیق باشد.
آغاز دهه فجر همیشه گویای رخداد‌های و حوادثی است که باید همیشه در ذهن‌ها بماند و اهداف و آرمان‌های انقلاب باید همیشه سر دست گرفته شود تا فراموش نشود و برای نوجوانان و جوانان و نسل‌های بعدی مطرح شود، موضوع انقلاب اسلامی برای ما همواره همراه دو تشکر است: اول، شکر الهی. با کمال خشوع جبهه‌ی شکر بر درگاه الهی می‌سائیم که این توفیق را نصیب ملت ایران کرد؛ این حرکت عظیم، این کار بزرگ، این نهضت تاریخ‌ساز، به دست ملت ایران و با رهبری امام بزرگوار انجام گرفت؛ نظام اسلامی تشکیل شد؛ حرکت ملت ایران به سمت خدا و اهداف و ارزش‌های الهی الهی آغاز شد. هیچ نعمتی از این بالاتر نیست و شکر الهی بر این نعمت بزرگ همیشه لازم است.
تشکر دوم، تشکر از ملت ایران است. ملتی که در طول این سال‌ها، از خود «وفاداری»، «ایثار»، «شجاعت»، «جوانمردی»، «بصیرت» و «حضور دائمی در صحنه» نشان دادند.
اگر بخواهیم هدف‌های ملت ایران را در یک مفهوم خلاصه کنیم که بتواند تا حدود زیادی خواسته‌های عمومی کشور و ملت را بیان کند و آن را در بر بگیرد، آن مفهوم کلیدی عبارت است از پیشرفت؛ منتها با تعریفی که اسلام برای پیشرفت می‌کند. پیشرفت در منطق اسلام، متفاوت است با پیشرفت در منطق تمدن مادی غرب. آن‌ها یک بُعدی می‌بینند، آن‌ها با یک جهت - جهت مادی - به پیشرفت نگاه می‌کنند. پیشرفت در نظر آنها، در درجه‌ی اول و به عنوان مهم‌ترین، عبارت است از پیشرفت در ثروت و پیشرفت در علم و پیشرفت نظامی و پیشرفت فناوری؛ پیشرفت در منطق غربی اینهاست.
اما در منطق اسلامی، پیشرفت ابعاد بیشتری دارد: پیشرفت در علم، پیشرفت در اخلاق، پیشرفت در عدالت، پیشرفت در رفاه عمومی، پیشرفت در اقتصاد، پیشرفت در عزت و اعتبار بین‌المللی، پیشرفت در استقلال سیاسی - این‌ها همه در مفهوم پیشرفت، در اسلام گنجانده شده است - پیشرفت در عبودیت و تقرب به خدای متعال؛ یعنی جنبه‌ی معنوی، جنبه‌ی الهی؛ این هم جزو پیشرفتی است که در اسلام هست و در انقلاب ما هدف نهائی ماست: تقرب به خدا. هم «دنیا» در این پیشرفتی که مورد نظر است، هم «آخرت». پیشرفت اسلامی، پیشرفت در منطق انقلاب، یعنی پیشرفت همه‌جانبه؛ هدف جمهوری اسلامی عبارت است از رسیدن به آرمان‌های اسلام، یعنی سعادت مادّی و معنوی بشر، یعنی پیشرفت در امور زندگی مادّی و معنوی. این هدف را نباید فراموش کرد
در حرکت انقلاب اسلامی، اُفت و خیز بوده، اما حرکت به سمت اهداف اصلی، هیچگاه متوقف نشده و همواره ادامه داشته است. ما ضمن تقویت نقاط قوت، نباید نقاط ضعف را پنهان کنیم بلکه باید با برطرف کردن ضعف‌ها، از نهادینه شدن آن‌ها جلوگیری کنیم، ضعف‌هائی وجود داشته است؛ باید ملت، مسئولان و نخبگان - نخبگان سیاسی، نخبگان علمی، نخبگان روحانی - تصمیم بگیرند این ضعف‌ها را برطرف کنند؛ که در همین مسیر هم حرکت شده که ان شاءالله در هفته‌های آینده نکاتی را عرض خواهیم کرد.
نکته آخر پیرامون حوادثی که در شهر رخ داده و جریان شهردار محترم ماهدشت جناب آقای مهندس موسوی، در این خصوص چند نکته را عرض می‌کنم.
آنچه عرض می‌کنیم تمام سعی ام را می‌کنم که از مدار تقوا خارج نشوم.
اول. از ابتدای که ما توفیق خادمی پیدا کردیم و آشنا شدیم دغدغه فرهنگی و اجتماعی شان را شاهد بودیم که در راستای کار ما و برنامه‌ی ماست و اتفاقات خوبی هم انجام شده و در حوزه عمرانی هم که همه مردم عزیز در جریان هستند.
دوم. ما از همه‌ی مسئولان در دوره مسئولیت شان حمایت می‌کنیم و اگر بواسطه عملکرد شان رضایت مردم را هم جلب کنند، حمایت ما دو چندان می‌شود و نسبت به آقای شهردار، ما همین فضای حمایتی را داشته ایم و دنبال کرده ایم، در چند ماه گذشته در خطبه‌های نمازجمعه همین حمایت را اعلام کردیم. هیچ نکته‌ی دیگری هم نبوده، حقیر نه منفعت شخصی داشته ام و نه به دنبال این مسئله بودیم. حالا سیاست بازان مسئله حمایت ما را جوری دیگر مطرح می‌کنند و در فضای خودشان ما را تعریف می‌کنند، ما آنطور نبودیم، نخواهیم بود ان شاءالله. به تعبیر شاعر کافر همه را به کیش خود پندارد.
سوم. با آقای شهردار هم جلسات مختلفی هم داشتیم در طول دوران مسئولیتشان، نکات مختلفی هم در همه‌ی زمینه‌ها مطرح شده و ممکن بوده توصیه‌ای هم بوده، اینطور نبوده که حمایت حمایت صرف باشد و ممکن بوده در مسیر کار‌ها کمبود‌های مالی هم بوده که کاری انجام نشده، اینطور هم نبوده که هر چه ما گفتیم انجام شده بالاخره موانع کاری و مالی هم بوده که محقق نشده، منظور این است که هر چه ما گفتیم هم به همین دلایل‌ی که عرض شد نشده، حالا عده‌ای این طرف و آن طرف به گونه‌ای دیگر مطرح می‌کنند حتما پاسخی خواهند داشت در محضر الهی.
چهارم. این مسئله‌ای که پیش آمده در خصوص تغییر شهردار بنده هم هیچ اطلاعی نداشتم و بعد تعویض من خبر دار شدم و همین باعث اعتراض جدی ما شد به مسئولین استانی و شهرستانی که دخیل در این کار بودند، هیچ احترامی نگذاشتند متأسفانه و با بی تدبیری کامل این اتفاق افتاد و به هر شکل من فکر کردم راه توجیهی پیدا نکردم، هرچند بالاخره استاندار محترم اختیارات داشته و دارد، لکن به هر دلیلی می‌خواستند انجام دهند به حقیر بابت جایگاه نه شخص و به مردم احترام می‌گذاشتند که نشد، حداقل تصمیم اگر این بود که جناب آقای موسوی را در جایی دیگر بکار بگیرید یا ارتقاء بدید یا هر چیز دیگر، جلسه‌ای می‌گرفتید، بیان می‌کردید، بالاخره ایشان خدماتی هم داشته، حداقل به احترام مردم و رضایت مردم، اینگونه عمل نمی‌کردید، در آن شرایط زمانی و با آن وضع، خود کرده را تدبیر نیست، یک کار اشتباه، با مشورت دادن‌های اشتباه برخی افراد، اگر ماهدشت را می‌شناختید و مسلط بودید، این کار را اینگونه انجام نمی‌دادید، این یک نکته منفی و تاریکی شد در پرونده مسئولیتی شما، به اذعان خود مردم در این دوره‌های مدیریت شهری بیشترین خدمات شهری را انجام داد، نقاط محروم شهر دیده شد بعد این همه سال، ما هر مسجدی رفتیم مردم راضی بودند، حالا برخی آقایان برداشت دیگری دارند، خودشان بروند قلبشان را صاف کنند و حقیقت را ببیند، بدون حسادت ورزی و ...، حقیر اگر اینگونه صحبت می‌کنم بعنوان یک دلسوز برای این شهر و این مردم حرف می‌زنم، برای این انقلاب دلسوزی می‌کنم و به خود بزرگواران دارای اختیار عرض کردم خودشان باید بیایند پاسخ بدهند و در اولین فرصت باید این اتفاق بیفتد.
پنجم. من از شما مردم عزیز و شریف واقعا تشکر می‌کنم که وقتی خدمتی از مسئولی می‌بینید قدردان هستید و اینگونه حمایت می‌کنید و این یکی از نقاط قوت این جریان است و حقیر هم پیگیر مطالبات شما هستم و از ابتدای این جریان ورود داشتم ناظر به مصلحت شهر و شما مردم.
برای پیگیری.
اولا همانطور که عرض کردم، نسبت به این تصمیم باید بیایند و به مردم توضیح دهند.
دوم مطالب و طومار‌ها و موضوعات شما را با حفظ امانت بدست مسئولان مربوطه می‌رسانم و تا جایی که اختیار حقیر است پیش خواهم رفت.
سوم رفتن به سمت شکل‌های دیگر بصلاح نیست، این شهر پر از افتخارات بزرگ است مانند شهدای سرافراز، نگذاریم دیگرانی که اعتقاد به این شهدا و نظام و شما مردم ندارند از مطالبه‌ی شما سوء استفاده بکنند، در مسیر درست پیگیری قرار بگیرد و اگر خدا بخواهد به نتیجه برسد. حضور مردم در همه‌ی صحنه‌های انقلاب موثر است و تاثیر گذار لکن حضوری که مورد سوء استفاده قرار نگیرد.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار