به گزارش خبرگزاری بسیج از اردبیل ، سردار یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفتگوی ویژه خبری شبانگاهی شبکه سبلان با تبریک ایام الله دهه فجر به تشریح سیاستهای اقتدار و عزت ایران بعد از انقلاب اسلامی پرداخت که متن کامل این گفتگو را در ادامه بخوانید.
سیاستهای ایران در این 45 سال چه روندی داشته و اولویتهای سیاسی ما چه بوده که به رغم تمام تحریمها و دشمنیها، ما سربلند و با عزت ایستادهایم؟
همینکه با وجود دشمنیها، انقلاب اسلامی ایران 45 ساله شده است، نشان میدهد که سیاستهای کلان و کلی کشور بر مبنای آرمانها و اهداف انقلاب تنظیم و دنبال شده است.
سیاستهای کلان و کلی جمهوری اسلامی ایران برگرفته از قانون اساسی است که این قانون اساسی بر مبنای آرمانهای انقلاب اسلامی نوشته شد.
به هر حال، شرایط در دوره پیش از انقلاب بهگونهای بود که مردم انقلاب کردند؛ یعنی رژیم گذشته یک رژیم فاسد، دیکتاتور و مستبد بود و این سه ویژگی وابستگی، دیکتاتوری و استبدادی و در واقع فسادی که در رژیم گذشته حاکم بود باعث عقبماندگی، تحقیر ملی و یک نوع سَرخوردگی و در واقع دور ماندن ایران از قافله پیشرفت، علم و از هر جهت شد؛ اگر کسانی برگردند و سالهای قبل از انقلاب را بررسی کنند، میبینند که ما حتی با دوره پیشینه خودمان که به لحاظ تمدنی در اوج بودیم، خیلی فاصله داشتیم و سلطه بیگانه سبب شده بود که منابع این مملکت به تاراج برود و ملت تحقیر شود، سَرخوردگی، اسلامزدایی و ستیز با فرهنگ ملی ایجاد بشود.
در واقع در ایران قبل از انقلاب اسلامی، یک فرهنگی به شکل سازمان یافته تهاجم کرده بود که میخواست فرهنگ ملی، فرهنگ دینی و اسلامی ما را نابود بکند و در این میان بود که حضرت امام راحل(ره) قیام کردند و در راه خدا ملت هم همراهی کردند و انقلاب پیروز شد و شعارهایی که در انقلاب اسلامی مطرح شد از جمله «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود که این شعارها نشاندهنده نیازهای اصلی ملت ایران بود؛ یعنی ملتی که در پیشنیه خود وضعیتی را دارد که جلو میرود اما با دلیل وابستگی و عدم استقلال عقب میماند.
اگر بررسی کنیم که در این 45 ساله ما چه مسیر را طی کردیم الان در چه نقطهای هستیم؛ میبینیم هر کدام از این سیاستها از جمله سیاست خوداتکایی، پیشرفت، استقلال، الهامبخشی، ایستادگی در برابر ظالم و ستمگران، دفاع از مظلومان و در واقع تمام این سیاستها تامینکننده فضلیتها برای ملت ایران است؛ ملت عزیرباشد و از رفاه و امنیت برخوردار باشد؛چون در حوزه حکمرانی و اداره یک مملکت فقط بر یک موضوع تمرکز نمیشود ما باید سیاستهایی را داشته باشیم که منافع ملی، مصالح کشور و امنیت ملی را تامین کندو
فراموش نکنیم در ادوار تاریخی خصوصا در 200 سال قبل از انقلاب در مقاطعی جنگهایی بر ما تحمیل شد، بخشهایی از کشور جدا شد؛ در دوره پهلوی به دلیل وابستگی که وجود داشت، بدون جنگ قسمتهایی از کشور ما جدا شد.
انقلاب که پیروز شد بحث حمله و تهاجم برای شکست انقلاب پیش آمد و اگر سیاست دفاعی را در نظر بگیریم بهگونهای عمل شد که امروز جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت، نهتنها در منطقه بلکه در جهان شناخته میشود و خیلیها به این قدرت احترام میگذارند و اگر هم مخالف ما باشند چارهای جز پذیرش این قدرت ندارند.
سیاستهای جمهوری اسلامی ایران چه منافاتی با سیاستهای کشورهای استکباری دارد که از دشمنی با ملت ایران دست برنمیدارند؟
دومطلب وجود دارد؛ یکی موقعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران است، وقتی قدرتهایی به دنبال رهبری بر جهان باشند که به صورت علنی هم اعلام میکنند؛ مثلا آمریکاییها با صراحت رهبری بر جهان را اعلام کردند که این اعلان مربوط به زمان اخیر نیست و آمریکاییها از اواخر قرن نوزدهم، طول قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم با توجه به تحولات علنا بحث رهبری بر جهان را مطرح کردند.
اگر کسی بخواهد بر جهان رهبری کند و مدیریت بینالمللی را در اختیار بگیرد باید مناطق حساس و رهبردی جهان را در اختیار بگیرد تا بتواند جهان را کنترل کند .
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اینکه کشوری است که آرمانها، ایدهها، گفتمانش ظالمان و ستمگران و مستکبرین را برنمیتابد، بلکه ایران در یک موقعیت راهبردی حساس جهان نیز قرار دارد.
در جنگ اول و دوم جهانی ایران اشغال شد و کشورهای مختلف به دلیل موقعیت ما نگاه ممتازی را به ایران داشتند، اما «آیزنهاور» سی و چهارمین رئیس جمهور آمریکا که شخصیت آبدیده جهانی و بزرگشده جنگ جهانی دوم است؛ «آیزنهاور» قبل از ورود به کاخ سفید یک نطق مهم دارد و اشاره میکند که از نظر من در جغرافیای جهان هیچ کشوری به اندازه ایران اهمیت ندارد، ایران سر چهارراه جهان قرار دارد، نفت وانرژی و پیشینه تمدنی دارد مبادا ایران روزی به قدرت نظامی دسترسی پیدا کند نباید بگذاریم ایران به فکر بازگشت به دوران قبل باشد اگر حرفهای من را قبول ندارید تاریخ را بخوانید.
اگر این نگاه «آیزنهاور» به ایران را درکنار آن نگاهی بگذارید که آمریکا میخواهد رهبر جهان شود پس باید ایران را هم در اختیار بگیرد این در حالیاست در ایران انقلاب اسلامی شکل گرفته و گفتمان این انقلاب استکبارستیزی و ظلم ستیزی و ایستادگی در مقابل قلدران و زورگویان عالم است.
چرا با اینکه در برجام تجربه شد که مذاکره با دشمن نتیجه نمیدهد، برخی در داخل و بویژه از سیاسیون به دنبال مذاکره با دشمنان برای حل مشکلات هستند؟
وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد بنا را بر دوستی و تعامل با کل دنیا گذاشت و رسما هم اعلام کرد که ما از قریب 200 کشور در دنیا فقط دو کشور آفریقای جنوبی(به علت نظام آپارتایدی) و رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسیم که بعد از رفع آپارتاید الان با آفریقای جنوبی نیز ارتباط داریم .
ما با اروپا و آمریکا ارتباط داشتیم ، دشمنی از ناحیه آنها شروع شد و به این دلیل که آنها میگفتند این انقلاب اسلامی نباید پا بگیرد اما سیاست جمهوری اسلامی همواره گفتگو و مذاکره با دنیا بوده است.
اما وقتی میرسیم به نقطه ای که دشمنی مثل آمریکا در همه مسیرها دشمنی و توطئه کرده و میگویدکه من دست دوستی میدهم اتفاقی که در دوره اوباما افتاد و گفت که من میخواهم به سمت ایرانیها دست دراز کنم و امیدوارم ایرانیها مشت نیاورند و بیایم همدیکر را بغل بگیریم و اتفاقا عدهای در داخل گفتند که اوباما برای ما یک فرصت است که ارتباط، گفتگو و مذاکره داشته باشیم؛ اینجا بود که مقام معظم رهبری بحث دستکش مخملی را مطرح کردند و بعد هم مشخص شد که چون آمریکاییها طی سالیان با تقابل نتوانستند خودشان را بر ما تحمیل بکنند و به این نتیجه رسیدند که با تعامل این کار را بکنند.
یعنی دشمنی آمریکاییها با ما سرجای خودش است، اما چون شیوه، راهبرد، سیاست تقابل و رودررو شدن جواب نداد، خواستند با مذاکره خودشان را بر ما تحمیل بکنند و برای اینکه این اتفاق بیافتد به بهانههای مختلف تحریمان کردند و به بهانه حل این مشکلات گفتند پای میز مذاکره بیایید اما این نکته مهم است که بدانیم پای میز مذاکره از ما چه چیزی را میخواهند بگیرند؟
در دوران اوباما وقتی برجام به امضا رسید محدودیتهای را پذیرفتیم و غربیها طرف متعهد شد تحریمهایی را بردارند، خبرنگاری از اوباما سوال کرد که اگر ایران به تعهدات برجامی عمل کند آیا میتواند از منافع اقتصادی برجام برخوردار شود؟ اوباما جواب میدهد که ایران باید به روح برجام عمل کند تا از این منافع اقتصادی بهرهمند شود؛روح برجام تغییر رفتار ایران است؛ هستهای، نظامی، موشکی، منظقهای تروریسم را ایران باید کنار بگذارد تا از منافع اقتصادی برجام برخوردار شود.
این سخنان اوباما یعنی اینکه ایران باید تغییر هویت بدهد، در قرآن کریم نیز آمده است وقتی یهود و نصری راضی می شوند که شما خواست آنها را بپذیرید، و وقتی ترامپ آمد شفاف بیان کرد که ایران اگر میخواهد تحریم برداشته شود باید در این 12 مورد تغییر رفتار بدهد؛ یکی از این 12 مورد این بود که ایران دست از حمایت گروههای تروریستی انصارالله و حزبالله بردارد؛ در ادبیات آمریکاییها تمام مظلومان منطقه از جمله فلسطینیها تروریست نامیده شدند.
بزرگوارنی که میگویند برویم مذاکره کنیم مشکل حل شود، مشکل ما را آنها حل نمیکنند، آنها میخواهند ما ضعیف شویم تا بتوانند بر ما غلبه کنند تا ما تسلیم بشویم و ایران را در اختیارشان قرار بدهیم.
یعنی جمهوری اسلامی ایران تابع آنها بشود یا به زعم خودشان اگر بتوانند حکومت دست نشانده دیگری برپا کنند؛ فلذا اساسا در مذاکره با کشوری مثل آمریکا این باید فهم بشود که آمریکا از مذاکره با ما دنبال چیست؟
فهم ما نباید نادرست باشد، بین فهم ما از مذاکره و فهم آمریکاییها تفاوت است؛ قطعا با این فهم که با مذاکره مشکلات حل میشود، به نتیجه نمیرسیم چون طرف مقابل از مذاکره این چنین هدفی را دنبال نمیکند؛ طرف مقابل میخواهد اراده خودش را بر ما تحمیل کند و در نهایت هویت ما را زائل و بر ما مسلط شود.
درتداوم رفتار جوانمردانه انقلاب اسلامی، ایران همواره حامی مظلومان جهان است؛ اخیرا 26هزار نفر از مردم غزه شهید شدند در مقابل در حمله به پایگاه آمریکاییها در مرز اردن و عراق سه نفرکشته شدند،آمریکاییها بر طبل جنگ با کشورهای عضو محور مقاومت میکوبند و اعلام کردهاند که به تلافی 10ها هدف را خواهند زد آیا ایران هم میتواند یکی از این اهداف باشد؟
هزاران نفر در غزه شهید میشوند اما وقتی سه نفر کشته میشود سرو صدا میکنند، این طرز رفتار به نوع نگاه آنها برمیگردد؛ اساسا خلق و خوی استکبار یعنی خودبرتر پنداری، آنها خود را برتر میدانند.
ترامپ گفت که 11 سپتامبر ساختگی بود و ما وارد جنگی شدیم که میلیونها نفر را کشتیم؛ به نظر من در جهان اسلام حقوقدانها بهپاخیزند و این اعتراف را جدی بگیرند.
اما در مورد تهدید آمریکاییها، آنها در شرایطی نیستند که بخواهند دامنه جنگ را گسترش بدهند خودشان هم میدانند که تهدیدشان را انجام بدهند جز حماقت چیز بیشتری نیست؛ دامنه جنگ گسترش پیدا کند مثل این است که آتش شعله بگیرد، این آتش فقط دامن دیگران را نمیگیرد دامن خودشان را هم میگیرد.
البته محور مقاومت قدرت و توان پاسخگویی را دارند؛ وقتی در دریای سرخ و عرب به شکل ائتلافی اقداماتی را علیه یمن راه انداختند دیدیم که یمن چگونه درمقابل آنها قد علم کرد و فکر میکنم از سرشاخ شدن با یمن پشیمان شدند چون با یک ملت روبرو شدند و در عراق و لبنان هم همین طور چراکه محور مقاومت قدرت و توان پاسخگویی دارد.
در بحث ایران آمریکاییها ورژیم صهیونیستی بار اولشان که نیست تهدید میکنند بارها و بارها مستقیم و غیرمستقیم مسائل مطرح کردند اما به شکلهای مختلف پیام میدهند که ما دنبال درگیرشدن مستقیم با شما نیستیم، بیاید کمک کنید تا این دامنه جنگ گسترده نشود وپیامهای متعدد به مقامات ما میدهند.
اما این واقعیت هم وجود دارد که جمهوری اسلامی در پاسخ به هر نوع تجاوزی درنگ نخواهد کرد؛ ما اراده و توانش را داریم.
جمهوری اسلامی اثبات کرده است دفاع از حقوق ملت خود و امنیت ملی، منافع ملی ذرهای کوتاه نمیآید، فلذا آمریکائیها باید مراقبت کنند اشتباه نکنند و گرنه در اینجا اصلا تردیدی وجود ندارد که پاسخ به شکل قاطع و محکم داده خواهد شد و اتفاقا خود آنها هم این را میدانند و بر این اساس دارند احتیاط میکنند.
آمریکاییها مراقبت را داشته باشند که اگر اشتباه بکنند اینجا، این اشتباه را پای اشتباه نمیگذارند و پاسخ قاطعانه خواهد بود.
جمهوری اسلامی قاطعانه نشان داده است که قدرت دفاع از خودش را دارد و ما نه تنها در مرحله بازدارندگی بلکه در مرحله ضربت متقابل قرار داریم و آسیبپذیری آمریکا در منطقه و هم یک شعاع چند هزار کیلومتری بسیار بالا است و ما امروز در دریا، فضا و در هر نقطهای کسی خطایی و اشتباهی بکند، قطعا با او برخورد قاطعانه خواهیم داشت.
دشمنی با حاکمیت یا با ملت ایران است؟
اساسا فاصلهای بین مردم و حاکمیت نمیبینیم اما دشمن تلاش میکند که با تبلیغات و جنگ شناختی دوگانه مردم و حکومت را القا کند و یکی ار یکی از وزرا آمریکا گفته است ما باید ریشه ملت ایران را بسوزانیم.
انقلاب اسلامی مردمیترین انقلاب دوره معاصر است که اگر اینگونه نبود پیروز نمیشد؛ یک رژیم سراسر مجهز و وابسته به بلوک غرب و برخودار از ارتش و دستگاه اطلاعاتی و امنیتی اگر این رژیم ساقط شد با خواست مردم بود و اگر جمهوری اسلامی مستقر شد با رای مردم بود؛ امام در 12 بهمن فرمودند: من تو دهن این دولت(بختیار) میزنم من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم دولتی که ما میگوییم متکی به آراء مردم است.
جالب است وقتی انقلابها پیروز میشوند رهبران انقلاب سالها خودشان کشور را اداره میکنند تا بعد از ایجاد ثبات، قانون اساسی و نظم را برقرار کنند؛ اما در انقلاب اسلامی ایران امام، بعد از یک ماه دولت موقت را تحت فشار قرار داد تا انتخابات برگزار شود و در 10 فروردین همه پرسی در جمهوری اسلامی ایران برگزار شد چراکه امام به مردم معتقدبودند.
در ادبیات امام، مردم ولی نعمت ومسئولان خادم مردم هستند و در این ادبیات مردمسالاری دینی مطرح میشود و میزان رای مردم است.
اگر انقلاب 45 سال است که دوام آورده به خاطر حضور مردم و نقشآفرینی مردم است و اگر در حال حاضر میبینید که در انتخابات پیشرو دشمن القا میکند که نروید، رای ندهید، میخواهد غیر مردمی بودن جمهوری اسلامی ایران را شکل بدهد.
باید مراقبت بکنیم که قدرت و حکومت در ایران مردمی باقی بماند، رهبر یک رای دارد و هر فرد واجد شرایط هم یک رای دارد و این یک رای در صندوق ارزشش برابر است .
در قانون اساس جمهوری اسلامی هم آمده است اداره کشور متکی به آرا عمومی است فلذا مسئولان کشور مستقیم یا غیرمستقیم با رای مردم انتخاب می شوند.
دلیل اصلی واهمه دشمن از حضور و مشارکت مردم ایران در عرصه های مختلف چیست؟
آمریکایی نمیخواهند یک نظم نوینی شکل بگیرد ولی این نظم نوین در حال شکلگیری است؛ قدرت پس از چند صد سال در حال کوچ کردن از غرب به سمت شرق است و جمهوری اسلامی در این جابجایی قدرت نقش بالایی دارد.
آمریکا در منطقه در حال شکست است؛ بایدن به صراحت مطرح میکند که آمریکا در پروندههای مختلف در منطقه شکست خورده که عامل اصلی این شکست ایران است.
اینها مجموعهای از اقدامات را برای شکست انقلاب اسلامی انجام دادند اما ناموفق بودند الان تنها امیدشان به این است که مجموعه از کارهایی که در این 45 سال انجام دادند به نتیجه بنشیند.
و نتیجه این است که دشمنان میخواهند با اعمال فشارها و تحریمها، برجستهسازی نارضایتی اقشار مختلف، مشکلات و جنگ شناختی و ترکیبی، فساد و اباحهگری، سیاهنمای از وضعیت موجود ، برجستهسازی نارضایتی از مشکلات و جنگ از همه طرف، کاری کنند که جمهوری اسلامی ایران پشتوانه مردمیاش را از دست بدهد،چراکه معتقدند تا مادامی که جمهوری اسلامی پشتوانه مردمی دارد هیچ کاری نمیتوانند بکنند.
سرمایهگذاری وهزینه کردند، شبکه های ماهوارهای ایجاد کردند،به فرض برای قطعات دومنظوره محروم میشویم و به شدت مراقبت میشود وارد ایران نشود اما گوشیهای هوشمند مدرن و گران که ابزار جنگ شناختی است با قیمت نازل وارد بازار ایران میشود چرا؟ در جنگ شناختی و نرم میخواهند بر ادهان تاثیر بگدارند، این تاثیر هم هدف اصلیاش تصرف مغز برای رفتارسازی است که این رفتارسازی به جدایی مردم ار حاکمیت منجر شود .
وقتی تحریم فلجکننده اعمال میکنند میخواهند چه کسی را تحریم کنند؟ ملت ایران را در زندگی عادی و روزمره؛ درحالی که میگویند پای صندوق رای نروید! میخواهند بدانند کاری که تا الان کردند چقدر به نتیجه رسیده و مبتنی با آن ادامه راه را طراحی بکنند.
یعنی برای سال 1403 طراحیهای دشمنان برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران براساس حضور مردم در پای صندوقهای رای خواهد بود.
همانطور که مقام معظم رهبری در ابتدای سال در 15 فروردین بیان داشتند: انتخابات آخر سال مهم است اگر انتخابات ضعیف برگزار شود دشمن طمع میکند فشار بیاورد.
دشمن به شکلهای مختلف به دنبال این است که پشتوانه مردمی را کاهش بدهد به ملت و جمهوری اسلامی ضربه بزند و سیاست خودش را پیش ببرد.
منافع مردم و نظام در آن است که انسجام و هماهنگی باید حفظ شود.
دشمن با این بهانه که میخواهیم به مردم کمک کنیم و حکومت پشتوانه مردمی ندارد فشار میآورد اما این فشار را در حقیقت به مردم وارد میکند، نفت را تحریم میکند و کارخانهها تعطیل، کارگران بیکار، تولید و درآمد مختل میشود.
برای اینکه بدانیم چرا باید رای بدهیم و نتیجه چهل سال رای دادنها چه بود است؟ باید بدانیم که ملت ایران الان کجای کار است؟ این جنس مشکلات که ما داریم از جمله گرانی و تورم و بیکاری در همه کشورها وجود دارد باید تلاش کنیم که کم شود ولی باید توجه کنیم که از کجا به کجا رسیدهایم و الان چه جایگاهی در جهان داریم؟
موقعی که انقلاب کردیم 4 درصد روستاهای ایران برق داشت، وضعیت پزشکی چگونه بود؟ قدرت دفاعی ما کجا بود؟ بعضا تصور میشود که جمهوری اسلامی ایران فقط در دفاعی پیشرفت داشته اما قبل از انقلاب در برابر 14 پزشک ایرانی 5 یا 6 هزار پزشک خارجی اعم از هندی و پاکستانی در ایران فعالیت میکردند.
قبل از انقلاب جراحیها اکثرا در خارج از کشور انجام می شد اما امروز از 164 کشور برای درمان به ایران میآیند؛ رتبه اول در خدمات پزشکی را داریم و 150 هزار پزشک ایرانی درکشور بیماران را درمان میکنند و در تولید دارو قابل مقایسه با گذشته نیستیم.
این موفقیتها به پشتوانه مردمی بودن حکومت در جمهوری اسلامی ایران کسب شده است چراکه نمایندگانی با رای مردم انتخاب میشوند در مجلس قانون تصویب میکنند و این قوانین را قوه مجریهای اجرا میکند که رئیس این قوه با رای مستقیم مردم انتخاب شده است.
این درست نیست که بگوییم همان مشکلات 45 سال قبل را داریم؛ مشکلاتی داریم اتفاقا این مشکلات سبب میشود تا دقت بیشتری در انتخاب داشته باشیم.
انتخابات فصل جابجایی است، با رای و انتخاب اصلح ما، مشکلات هم حل خواهد شد و راه بازگشت بیگانه به کشور را میبندیم؛ با رای دادن از حق خود استفاده کرده و به تکلیف عمل میکنیم.