شعبان به نیمه میرسد تا ماه کاملی را در آغوش گیرد و گهواره نوری شود که پردهپوش غیبت کبری خواهد شد و انتظار را به قصیدهای بلند برای منتظران بدل خواهد کرد.
امشب چشمان منتظران، آذینبند میلادی است که پیچک انتظار را در حیاط خلوت دلهای بیقرار، قاب خواهد گرفت. امشب عطر گل نرگس به مشام میرسد تا عصر انتظار، ولادت منجی (عج) را به جشن بنشیند و حسن ختام سیره نبوی و علوی را در غنچه حضورش تماشا کند.
همانگونه که حضور مبارکش فرمود: «من آخرین وصیّ پیغمبر خدا هستم، به وسیله من بلاها و فتنهها از آشنایان و شیعیانم دفع و برطرف خواهد شد.»
آری امشب خورشید وجود مهدی فاطمه (عج) در آغوش امام حسن عسگری (ع) طلوع میکند تا نقطه شروع شفق و مجری حق و عدالت باشد.
امامت، یازده بار به تکرار رسید تا با میلاد مهدی (عج) فصل بیتکرارش را به جشن بنشیند؛ آمدنش حُسن ختام زمان و تمام دلواپسیهای اهل زمین است؛ هم او که حضورش، ظهور تمام معنای مهربانی، امنیت و عدالت است؛ و چه زیبا فرمود: «به درستی که من سبب آسایش و امنیّت برای موجودات زمینی هستم، همان طوری که ستارهها برای اهل آسمان امان هستند.»
به راستی که او مولود نجات اهل زمین از تیرگی و غبارگرفتگیهای دنیاست و امشب، چه بیتاب است عدل و چه بیقرار است عطوفت؛ چرا که در انتظار اجلال آینه تمام نمای عدالت و رأفت زمزمه کننده نام موعودند.
مهدیا!...
امشب که زمین و آسمان مهیای لمس قدوم مبارک توست ما را ببخش که اصل انتظار نورانی تو را از یاد بردهایم. دیده عاشقان و منتظرانت در فراق تو یعقوبوار سپید شد و تنها با ظهور توست که دیدگانشان باز میگردد. تویی که غریبانه فرمودی: «براى تعجیل در فرج بسیار دعا کنید، که فرج من فرج شما نیز هست.»
یا اباصالح (عج) ...
ما از دریچه غبار گرفته دلهایمان، دست ارادت بـه سینه گرفته و هر آدینه منتظریم تا همانگونه کـه جدت رسول خدا (ص) از مکه بـه مدینة النبی هجرت کرد، از مکه طلوع کنی و به مدینةالمهدی دلهاقدم بگذاری.
فاطمه عسگری