به گزارش خبرگزاری بسیج از گلستان؛شهید «علی‌اکبر دینکو» آرزو داشت پزشک شود با شروع جنگ تحمیلی، مانند همه جوانان هم سن و سالش به جبهه رفت تا از دین و ناموس و میهن خود دفاع کند علی‌اکبر سه دفعه به جبهه رفت و در اعزام آخر به جبهه پس از رشادت‌های فراوان به شهادت رسید.
علی‌اکبر دینکو در دوازدهم اردیبهشت سال ۴۹ در خانواده‌ای متدین و مذهبی به دنیا آمد، پدرش کشاورز بود. از همان کودکی به مسایل دینی و مذهبی علاقهٔ زیادی داشت. در کلاس‌های آموزش و قرائت قرآن شرکت داشت و همراه با پدرش به مسجد می‌رفت.
علی‌اکبر دوران دبستان و راهنمایی خود را در همان روستای محل زندگی خود گذراند. علی‌اکبر علاقه زیادی به مطالعه داشت بخصوص مطالعه کتاب‌های علمی و فنی همچنین او علاقهٔ زیادی به ساختن کاردستی داشت. در اوقات بیکاری با اره و چوب سر خود را گرم می‌کرد. هر کس در محل می‌خواست چیزی درست کند به سراغ او می‌رفت و از او کمک می‌گرفت.
علی‌اکبر همچنین به ورزش بخصوص به فوتبال علاقهٔ زیادی داشت و با بچه‌های محله‌شان تیم فوتبال تشکیل داده بودند و خود او نیز کاپیتان تیم بود. هم اکنون این تیم به صورت تیم باشگاهی در فاضل آباد در آمده است و نام این تیم هم به یاد علی اکبر به اسم خود او است.
علی‌اکبر به پدر و مادر خود احترام زیادی می‌گذاشت او هیچ وقت جلوتر از والدین خود راه نرفت و با صدای بلند با آن‌ها صحبت نکرد. او مادرش را خیلی دوست می‌داشت و همیشه آرزو داشت که مادرش هیچ وقت مریض نشود. او دوست داشت پزشک شود و همه مریضان را مداوا کند. علی اکبر برای ادامه تحصیل و رسیدن به هدف خود به کردستان نزد خانوادهٔ برادرش رفت او در آنجا هم تحصیل می‌کرد و هم به کلاس‌های بسیج و آمادگی برای رفتن به جبهه می‌رفت تا اینکه او هم مانند همه جوانان هم سن و سالش به جبهه رفت تا از دین و ناموس و میهن خود دفاع کند.
او در جبهه آرپیجی زن بود و در منطقه آبادان مشغول جنگ و نبرد بود. گه گاهی به پدر و مادرش سر می‌زد و اگر نمی‌توانست برایشان نامه می‌فرستاد.
علی‌اکبر سه دفعه به جبهه رفت و در اعزام بار سوم به جبهه به شهادت رسید. مزار این شهید بزرگوار در علی آباد کتول امامزاده الازمن قطعه شهدا است.
