به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از کردستان، در دوردستترین نقطهی کیهان، بالاتر از ستارههای افلاکی، گویی آسمانی پهناورتر از آسمانِ زمین با ستارههایی نورانیتر یافت میشود که نور خیرهکننده آن، نه تنها برای اهل زمین که برای اهل آسمان نیز جلوهای یگانه دارد.
حکیم فرزانه انقلاب که با اهل آسمان سنخیتی دیرین دارد، آن آسمان را به تابلوی نقاشی باشکوهی تفسیر کرده که برای اهل زمین، نماد قدرت الهی و پیروزی حق بر باطل است. «ایشان با جملات حکیمانهای روزهای خاطرهانگیز و پرالتهاب دفاع مقدس را به تابلوی نقاشی باشکوه و زیبایی تمثیل میکند که هرچه از قدمت آن میگذرد، با نگاه به آسمانِ پهناور میتوان همهی عظمت و شکوهش را در قاب بزرگی به تماشا نشست. به تعبیر ما که از این پایین روی زمین، به آن همه شکوه مینگریم، هرچه هست تحسین و تقدیر است، اما اگر بال گشوده به آسمان نزدیک شویم؛ جزئیات، هنرمندیها، بههمآمیختگیهای رنگی و نقشهای مختلف هوش از سَرِمان خواهد برد. آنهمه دلاوری و رشادت و ازخودگذشتگی، آنهمه عاشقانه در عملیاتهای مختلف از عملیات (الی بیتالمقدس) که به فتح خرمشهر منتهی شد تا عملیات (فتحالمبین)، ستارههای پرنور کهکشانی در این تابلوی حیرتانگیز هستند. اگر کمی نزدیکتر برویم، پرنورترین ستاره این کهکشان در این تابلو، «روز فتح خرمشهر» است که خودنمایی میکند. همانجا که مجاهدتها به بار نشسته، زحمات خونهای شهدا ثمر داد و به فرموده خمینی عظیم «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» (اقتباسی از بیانات رهبر انقلاب، مورخ ۹۵/۳/۳)
درست شبیه معجزه جنگ بدر، آنگاه که دست قدرت خدا به یاری صحابه رسولالله (ص) آمد. همان روزها که بین تعداد اندک مسلمانان مجاهد و خیل عظیم کفار، جنگی نامتقارن رخ داد، اما لشکر فرشتگان فوج فوج به یاری مجاهدان آمدند. اینبار، اما در روزهای ابتدایی انبعاث و انقلاب خمینی کبیر، بار دیگر دست قدرت پروردگار به یاری سربازان مجاهدی آمد که همهی قدرتهای نظامی، تبلیغاتی و اقتصادی دنیای مسخر استکبار، برای به زانو درآوردنش متحد شده بودند، اما لشکر خدا که متکی به قدرت لایزال الهی گشته بود، پیروز میدان شد (ذلک بأنَّ الله مولیَ الذین آمنوا و أنَّ الکافرین لا مَولی لهم.) (محمد/۱۱) و در مقابل چشمان متحیر همهی دنیا، خرمشهر آزاد گشت.
اما امروز اگر چه در صحنهی جنگ نظامی نیستیم، اما در صحنهی جنگ شناختی با دشمن و خرمشهرهای نوبهنو و میدان جهاد روبروییم. جهادی شبیه جهاد کبیر در عصر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، آنگاه که خداوند فرمود «فلا تُطعِ الکافرینَ و جاهدهم… و هِی جهاد کبیراً» (فرقان/ ۵۲) و این جهاد بزرگتر از جهاد اکبر (جهاد با نفس) و جهاد اصغر (مجاهدت با دشمن) است. این جهاد کبیر، عدم تبعیت از دشمن در تمامی میدانها از جمله در میدان فرهنگ و تبعیت از وحی الهی است که در اولین قدم، مرزهای هویتی ما را از هویت دشمن جدا میسازد. به فرمودهی امام خمینی (رحمتاللهعلیه) «حاشا که خلوص عشق موحدین، جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین حاصل نخواهد شد.» (صحیفه امام، جلد ۲۰). یعنی شرط قبول توحید، تحقق عینیِ تبری از جبههی کفر در تمام صحنههاست که باید از مرحلهی اعتقاد به عمل و از حوزهی امور فردی به امور اجتماعیِ جامعهی اسلامی منتقل شود، زیرا وقتی اذهان عموم جامعه، به خصوص جوانان و نوجوانان آیندهساز با عمق حقایق، شعارها، اهداف و آرمانهای انقلاب آشنا و سپس اقناع شوند و مفاهیم آن را از مرحلهی ذهن به مرحلهی عمل درآورند، انسانِ تراز انقلاب اسلامی و تمدنساز تربیت میشود و همو جامعهی ترازِ انقلاب اسلامی را به سمت تمدنسازی هدایت خواهد کرد.
در این زمینه نگارنده معتقد است برای تداوم و پاسداری از هویت انقلاب و تحقق چشمانداز و افق تمدن اسلامی، باید به دنبال فهم گفتمان انقلاب اسلامی بود و این مأموریت در وهلهی اول بر عهدهی آینده سازان یعنی جوانان مؤمن انقلابی است. پس ابتدا باید در ساحت اندیشه، آنان را به فهم درستی از گفتمان انقلاب اسلامی رساند تا حاصل این فهم و پذیرش، خروجیهای متعدد و کارآمد در همهی عرصهها و فتح خرمشهرهای پیشرو باشد.
به این طریق بستر جامعه سرشار از ارزشها و معارف انقلاب اسلامی خواهد شد که با انس، فهم و پذیرش از جانب عموم مردم روبرو شده و در نتیجه گفتمان انقلاب اسلامی در جامعه محقق گشته و پایدار خواهد ماند و با این سیر به افق متعالی تمدن اسلامی خواهیم رسید.
یادداشت از آمنه عسکری منفرد
انتهای خبر/