به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، محمد صالح سراج کارشناس مسائل سیاسی، در یادداشتی آورده است:
بررسی وضعیت اسرائیل در مقطع کنونی، نشان میدهد که افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی به رژیم از یک طرف و شکست میدانی از محور مقاومت از طرف دیگر، شرایط جنگ را برای اسرائیل بسیار سخت کرده است.
دو جبهه در مقابل اسرائیل و آمریکا شکل گرفته که تنها روزنه امید ملت مظلوم فلسطین نیز محسوب میشوند.
اولین جبهه مقابل اسرائیل، افکار عمومی در جهان هستند که وارد فاز جدید مبارزه با سلطه شده اند.
روند تحرکات اعتراضی بگونهای است که قابلیت ایجاد موجهای جدید اعتراضی مردمی را از غرب به شرق جهان داراست و موج اعتراضی مخالفان جنگ غزه، در حال تبدیل شدن به تودههای عظیم مردم در جهان با (با پشتیبانی ترکیبی از سلبریتیها در غرب و شرق، نخبگان سیاسی، دانشجویان، اساتید دانشگاهها و ...) است.
با توجه به اهمیت موضوع و نقش مهم افکار عمومی در کنترل جنگ غزه، دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی نیز با تلاش همه جانبه به دنبال پشتیبانی سیاسی و دیپلماتیک از موجهای مردمی است و در این خصوص نقش فعالی را در عرصه بین المللی ایفا میکند.
مهمترین پیامدهای گشوده شدن جبهه افکار عمومی علیه اسرائیل به این شرح است؛ ایجاد تحرک در سازمانهای بین المللی، ️مشروعیت زدایی از هویت وجودی رژیم صهیونسیتی، ایجاد تردید در ماهیت اسرائیل در بین نخبگان غربی و مردم جهان، انزوای اسرائیل در افکار عموم و ایجاد اختلافات عمیق در ساختار درونی حکومت نامشروع رژیم تشدید حرکت اسرائیل به سمت فروپاشی درونی، لذا ظرفیت افکار عمومی همچنان بعنوان اهرم فشار بر اسرائیل فعال است و گسترش کمی و کیفی آن در آینده همچنان پابرجاست.
جبهه دوم علیه آمریکا و اسرائیل، در میدان نبرد شکل گرفته و محوریت این جبهه با محور مقاومت است.
حزب الله، انصارالله یمن، گروههای مقاومت عراق و گروههای مقاومت فلسطین محورهای چهارگانه نبرد میدانی با آمریکا و اسرائیل هستند که در عرصه جنگ علی رغم توان نظامی بالای اسرائیل، شکستهای راهبردی به این دو رژیم تحمیل کردند.
تمرکز یمن بر دریا و ایجاد چالش امنیت دریایی برای امریکا، ارکان قدرت دریایی ایالات متحده را به لرزه درآورد.
بر اساس گزارش آسوشیتدپرس، سران و کارشناسان نیروی دریایی آمریکا میگویند که عملیات تحت رهبری آمریکا علیه ارتش ملی یمن که تحتالشعاع جنگ رژیم صهیونیستی در غزه است، به شدیدترین مبارزه دریایی تبدیل شده که نیروی دریایی ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم با آن مواجه بوده است.
طرحریزی عملیاتی محور مقاومت بر اساس تقسیم کار میدانی و بصورت هدفمند انجام پذیرفته است و اهداف بر اساس نیاز عرصه جنگ و بر مبنای استراتژی تضعیف گام به گام ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی و نظامی اسرائیل انتخاب و در دسترس نیروهای مقاومت قرار میگیرند؛ لذا مهمترین سناریوی محور مقاومت برای عمق بخشی به عملیات نظامی و امنیتی اش علیه اسرائیل، مبتنی بر محاصره راهبردی نظامی اسرائیل طراحی شده است.
بر اساس طراحی صورت گرفته یمن وظیفه ایجاد ناامن سازی کریدور حیاتی دریای سرخ و ایجاد بن بست در تحرکات آمریکاییها و اسرائیل در دریا را دارد و اهداف متحرک آمریکایی و اسرائیلی از جمله کشتیهای باری و ناوهای نظامی آمریکا هدف مشروع یمن محسوب میشود.
ضربات موشکی یمن به کشتی جنگی (یو. اس. اس. لابون)، ناوشکن (آرلیه بورکه -کلاس) و رهگیری موشکهای شلیک شده توسط ناو آیزنهاور، نمونههای مهم از موفقیت یمن در تقابل با آمریکا و اسرائیل است.
در محور دیگر، حزبالله با عمق بخشی به عملیات نظامی خود در خاک رژیم، اهداف اصلی خود را از نظر کمی و کیفی توسعه داده و پادگانهای نظامی مهم اسرائیل مورد اصابت متعدد حزبالله قرار داده است. حزب الله تلفات گیری انسانی از اسرائیل را بعنوان راهبرد عملیاتی خود تعیین کرده و تلفات انسانی اسرائیل در مواجه با حزب الله قابل توجه میباشد.
حزب الله با جنگ افزارهای جدید و انبوه خود مراکز نظامی را برای سربازان اسرائیلی ناامن کرده و سطح مقابله با را تا حد بسیار زیادی افزایش داده است. یکی از اقدامات مؤثر عملیاتی حزب الله در مقابله با رژیم، کم اثر کردن تجهیزات پیشرفته پدافندی رژیم بود که با این موفقیت میدانی حزب الله، ادعای نفوذناپذیری گنبد آهنین رژیم را معنای واقعی کلمه شکست داد.
جنگ نامتقارن در تراز بسیار بالا توسط حزب الله در حال انجام است که توانسته عرصه نبرد را به نفع محور مقاومت تغییر دهد.
گروههای مقاومت عراق از ابتدای جنگ اسرائیل با غزه با هدف حمایت میدانی از مردم فلسطین وارد جنگ شدند. راهبرد مقاومت عراق، کنترل ومحدودسازی آمریکا در عراق در ارسال حمایتها به اسرائیل بوده است.
این گروهها اهداف ثابت نظامی آمریکا و اسرائیل را هدف مشروع خود دانسته و بر پایگاههای نظامی آمریکا در عراق و برخی از اهداف در سرزمینهای اشغالی متمرکز شده اند.
گروه مقاومت اسلامی در عراق با هدف گسترش عملیات نظامی خود پا را فراتر از عراق گذاشته و در مواجه با اسرائیل منطقه عملیاتی خود را افزایش داده است.
حمله موشکی مقاومت عراق به اهداف راهبردی در عمق خاک رژیم صهیونسیتی مانند اهداف حیاتی در بئر السبع و تلاویو در همین راستا ارزیابی میشود.
توسعه جغرافیای عملیاتی مقاومت عراق شرایط جنگ را برای اسرائیل و آمریکا نسبت به گذشته سختتر کرده است.
در اصلیترین خطوط درگیری مقاومت با اسرائیل، گروهای مقاومت فلسطینی قرار دارند که در میدان نبرد عملا به جنگ تن به تن درگیر هستند.
حماس تلاش میکند که اسرائیل در غزه و سایر مناطق، تحرک نظامی آسانی نداشته باشد و به موازات انهدام تجهیزات نظامی اسرائیل، تلفات انسانی قابل توجهی را تحمیل میکند.
تاکتیک حماس برای ضربه به نظامیان اسرائیلی، مرکزیت دادن به جنگ شهری و استفاده از شیوه کمینهای هدفمند است که منجر به کشته و اسیر شدن نیروهای زمینی اسرائیل شده است.
راهبرد فرسایشی کردن جنگ با هدف ایجاد حفرههای امنیتی در داخل اسرائیل و کاهش توان تحرک نظامیان اسرائیلی در صحنه نبرد، ایجاد فرصت برای تداوم و گسترش عملیات نظامی سایر گروههای مقاومت، ایجاد پشتوانه میدانی برای به ثمر نشستن مطالبات مردم فلسطین و حماس در مذاکرات احتمالی آتش بس با اسرائیل در حال پیگیری است.
نتیجه گیری اینکه علی رغم کشتار ایدئولوژیک مردم فلسطین توسط صهیونیسم بین الملل، حمایت گسترده آمریکا و اروپا از جنایات اسرائیل، تحرکات پنهان سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک سران کشورهای اسلامی به ویژه کشورهای عربی از اسرائیل، تنها حامی ملت مظلوم فلسطین به معنای واقعی کلمه، محور مقاومت است که همزمان در چند جبهه علیه آمریکا و اسرائیل در نبرد میباشد و روزبهروز به توانایی، مهارت و تجربه میدانی این محور افزوده شده و در آینده قدرت بلامنازع در منطقه خواهد بود که توانمندی به چالش کشیدن هر قدرتی را در محیط کشورهای عضو جبهه مقاومت خواهد داشت.