محمدمهدی کاکازاده(انتظار) شاعر البرزی در گفتگو با خبرنگار افتخاری خبرگزاری بسیج از البرز گفت: محمدمهدی کاکازاده متخلص به انتظار هستم، متولد سال ۱۳۸۳، شاعر و نویسنده آیینی/حماسی و مولف هفت کتاب، کتاب اول انتظاری از جنس آینه(شعر آیینی)، کتاب دوم در انتظار خورشید(شعر آیینی)، کتاب سوم قلم سبز(شعر آیینی و انقلابی)، کتاب چهارم پنجولک و ماهی(کودک داستان)، کتاب پنجم شیر ضعیف جنگل(کودک داستان)، کتاب ششم دیار یار(شعر و جهاد تببین)و کتاب هفتم کاروان شهیدان بخشی(سفرنامه زیارتی از کرج تا کربلا)
وی افزود: از سال ۹۵ با نامه ای به امام رضا(ع) علاقهی من به ادبیات شروع شد و از سال ۹۷ به طور جدی شعر گفتم و در سال ۹۸ اولین کتابم به چاپ رسید.
کاکازاده ادامه داد: خانوادهام همیشه از اینکه عنایت خداوند و اهل بیت به من شده و طبع شعر دارم شاکر هستند و الحمدالله افتخار میکنند.
این شاعر البرزی بهترین خاطره از شعرگویی خود را در سالگرد حاج قاسم در سال گذشته عنوان کرد و افزود: حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان سحر آن روز یعنی قبل از اینکه حادثه تروریستی کرمان اتفاق بیفتد، من بعد از اقامهی نماز شب شعری سرودم و فرزندان ایران را به مقاومت و نوع شهادت حاج قاسم عزیز توصیف کردم و بعد از سرودن شعرم در رسانههای مختلف منتشر شد و بعد از ظهر همان روز که حادثه تروریستی اتفاق افتاد و من وقتی متوجه شدم تا ساعتها گریه میکردم فقط شعرم در ذهنم تکرار میشد که قبل از حادثه به لطف الهی سروده بودم، دو بیت اول شعرم(امروز چشمان زمین از غصه بارانی شدند_فرزندان خاک ما هر یک سلیمانی شدند_شب بود آغاز فغان تا صبح اهل آسمان_مشغول همدردی با پیر خراسانی شدند) و چند روزی بعد از حادثه کرمان که در نمایشگاه اسوه کشوری سازمان بسیج دعوت بودیم ، این ماجرای سرودن شعر قبل از حادثه در نمایشگاه پیچیده بود که شاعر آیینی هم حاضر است در نمایشگاه، در حال خواندن نماز ظهر بودم در نمایشگاه که دیدم یکدفعه سردار معروفی از یاران دیرین حاج قاسم با چندین نفر همراه وارد غرفه ما شدند یکی از همراهان ایشان خطاب به بنده گفتند شعری که قبل حادثه تروریستی شهدای کرمان سرودید را بخوانید، من که هرگز سعادت دیدن حاج قاسم را نداشتم اما چشمم که به چشم سردار معروفی افتاد انگار خود حاج قاسم روبهرویم ایستاده بود و داشتم برایش شعرم را میخواندم، همین که شروع کردم به شعرخوانی بعد از بیت اول چشمان سردار معروفی پر اشک شد من هم که با دیدن بغض ایشان لبریز اشک شدم تا شعر که تمام شد سردار هم اشک ریخت و دو بار در آغوشم گرفت دستم را باز کرد و انگشتری در دستم گذاشت و گفت نگین این انگشتر سنگ قبر امام حسین(ع) است ببین چقدر برایم عزیزی که این را هدیه دادم به تو، من شوکه و ذوق زده انگار خود حاج قاسم برایم تدارک دیده بود.
وی همچنین سرودن شعر برای یکی از عزیزانش را که فوت شده بود، سختترین خاطره خود از شعرگویی عنوان کرد.
کاکازاده تصریح کرد: در قالب آیینی، حماسی، انقلابی و انواع سبک های ادبی شعر میگویم، بعد از سالها دوری از حرم امام رضا(ع) نامه ای برای امام رضا(ع) نوشتم که همان سال برگزیده جشنواره رضوی شد، ناخودآگاه قلمم راه افتاد و اولین شعرم در رثای خود حضرتش بود و همین طور ادامه پیدا کرد تا بعد از برگزیده شدن همان نامه و شروع طبع شعرم طلبید بعد سالها رفتم زیارت شان تا اینکه سال بعد این زیارت دوباره طلبید و اولین کتابم آمادهی چاپ بود در حرم تمام اشعار آن کتابم را برای امام رضا خواندم تا اینکه در حرم تصمیم گرفتم با حضرت عهدی ببندم، گفتم یا امام رضا من که شما را زیارت کردم به لطف خدا و شما شاعر و نویسنده شدم تا ظهور امام زمان(عج)می نویسم و تخلصم را می گذارم(انتظار) این اتفاق زیبا در زندگی دلیل قالب سرایش هم شده و در مدح و مرام اهل بیت نوشتم و انقلاب شکوهمند جمهوری اسلامی ایران (حضرت امام و حضرت آقا و شهدا و...)
وی اظهار داشت: آثار شهریار، فاضل نظری و باباطاهر همدانی را مطالعه میکنم و اهل بیت(ع) ،شهدا، انقلاب و علما موضوع اشعارم هستند.
این شاعر آئینی، شعر گفتن را لطف خدادادی دانست و افزود: شعر گفتن ، هنری ذاتی است که ممکن است قابل یادگیری هم باشد.
وی ادامه داد: استاد شهریار و مرحوم آغاسی را در بین شاعران انقلاب، موفقتر میدانم و تا وقتی عنایت خداوند و تا لطف اهل بیت(ع) شامل حالم است و شهدا را سر لوحه زندگیم قرار بدهم، خودم را موفق میدانم.
کاکازاده وضعیت شعر جوان کشور را عالی توصیف کرد و اظهار داشت: شاعران جوان کشور در این عرصه میدرخشند و کوتاهی کردن دولت و برخی مسئولین و از همه مهم تر مسئله شغلی هنرمندان جوان این قشر را تهدید میکند.
شاعر البرزی گفت: برای تشویق خودم برای فعالیت بیشتر، سرودههایم را چاپ کردم و انتظار پیشرفت و طی مدارج بالاتر و دیدن رخسار حضرت مهدی(عج) را دارم و آرزویم، دیدن مقام معظم رهبری و شعر خواندن در محضر ایشان است و انشاءالله تقریظ.
وی افزود: چندین بار جشنواره رضوی، جشنواره قصه گویی و جشنوارههای مختلف شعر، طی سال های مختلف برگزیده شدهام و انجمن شعری برای بهتر نوشتن شعرهایم، موثر بوده است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: دیدار رهبری و فراهم کردن شغل مناسب، از درخواستهایم، است.
در ادامه شعری از این شاعر البرزی را میخوانید:
《ما ملت امام حسینیم》
وقتی حیات بندگی بسته به جان باور است
چیزی شبیه معجزه زیبا ترین احیا گر است
کم میکند شوق وصال تنها هوای اضطراب
منع از امیدواری و منع از خیال دلبر است
ای کاش اندیشه شود تصمیم آزاده شدن
هرچند فتح قله ی اعجاز پُر درد سر است
با قوت قلبی نشد سخت رسیدن تا هدف
در روزهای امتحان میز همان سنگر است
امری طبیعی حادثه یعنی فرض بر محال
تعجب نبود اتفاق اوج شکوه کشور است
آماده هستیم ای وطن میثاق والای کهن
این جا خاک ملت حاج قاسم پرور است
شاعر :محمدمهدی کاکازاده(انتظار)