خبرهای داغ:
یادداشت/از پیاده روی اربعین تا رستاخیز ظهور؛

چند قدم مانده به صبح...

چند قدم مانده به صبح...
نام حسین(ع)، ۱۴۰۰ سال است که جریان ساز قیام های حق طلبی و حق گویی شده و امروز در تاریخ ۱۴۴۶ هجری قمری، جهان آماده قیام است. آماده رجعت است. آماده لشگرسازی برای «کالکا»، «سوشیانس»، «میتریا»، «ماشیح»، «مهدی موعود»... امروز جهان در آستانه تحولی عظیم قرار گرفته است...
کد خبر: ۹۶۲۲۹۵۱
|
۰۴ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۵

سفر، واژه ای کهن برای بشر درد کشیده از سختی دوران هاست. از ابتدای هبوط به زمین پر بلا، سفر آدم آغاز شد بر بیکران هستی. اما معنای خاص سفر، «رجعت» است از خودِ خود، به قدرت بی انتهای هستی، آن که آفرید و آفریده نشد. 

 

سفر، «رجعت» است از تنهایی تن خاکی به زلالِ فطرت الهی. آنجا که همه جانها، یک جان است. سفر، «رجعت» است از دون دنیای پربلا به بلندای عالم امکان، به آنجا که قرار عاشقانه با «الله» است در الست بی پایان. 

 

سفر«رجعت» است از کربلای پربلای دنیای فانی در عاشورای داغ زمان به فردوس برین، قرار دل عاشقان لقاءالله...

گفتم کربلا، گفتم سفر، گفتم رجعت، به یاد سفر اربعین افتادم. سفر، رجعت کاروان بلا کشیده کربلاست به کرب و بلای عشق... آنجا که خواهر، در حرارت دشت نینوا، با پای خسته و جان نیمه جان، دوان دوان، خود را به تربت بهشتی جانانش رساند و تمام ثانیه های دوری را برای برادر شهیدش بیصدا گریه کرد و از جفای زمانه شکوه ها کرد.

 

امروز جهان در آستانه تحولی عظیم قرار گرفته است. آنچنان که ۱۴۰۰ سال از واقعه کربلای سیدالشهدا(س) گذشته اما حرارت خون ایشان، جریان سازتر از هر دوران دیگری، بر کوچه ها و خیابان های چهارگوشه عالم، حاکم شده و نام حسین(ع)، لشگر حسین(ع) را آماده قیام جهانی کرده است. 

 

امروز مسیر پیاده روی اربعین، مسیر بیداری اسلامی است. مسیر اربعین، مسیر قیام جهانی است. مسیر رجعت است. رجعت بشر غفلت زده و فطرت جوی امروزی به سوی اصل خویش. اصل، «الله» است و مسیر، «حسین، سیدالشهداست». 

 

در کدام جمع و انقلاب و راهپیمایی و هرچیز دیگری که بتوان به آن نام نهاد، می توان این جریان پرحرارت عشق را دید. در کدام تجمع می توان دید که یک جهان با دیدگاه ها و ادیان مختلف، در یک مسیر مشترک، با یک هدف مشترک، با پای پیاده، با پرچم های منقش به نام یک قهرمان مشترک، قدم بردارند در کنار یکدیگر. بی آنکه به دیدگاه های یکدیگر در زمینه های مختلف، خرده بگیرند.

 

 

آخر کدام اعتقاد باعث می شود در حرارت ۴۵ درجه و گاه ۶۰ درجه یک بیابان به وسعت تاریخ، تو بیایی، دست خانواده ات را بگیری، فرزند چند ماهه خود را به دست بگیری، درد مسیر را به جان بخری، پیاده مسیر را طی کنی تا به مقصدی به نام «کربلا» برسی و وقتی به آن خیابان رویایی رسیدی، یادت برود درد مسیر را و با انرژی مضائف خودت را و خانواده ات را از میان جمعیت پرازدحام این خیابان به آن نقطه دلخواه بهشتی برسانی؟

 

اصلا چه می گویم، باید بگویم وقتی به این خیابان رویایی رسیدی، خودت را رها کنی، رها کنی که در تلاطم این دریای مواج احساس، غرق شوی، ذره ای غبار شوی که در سیال هوای این خیابان گم شوی، این جریان خودش تو را ببرد برساند به همان جا که یکسال برای دیدنش، هر روز دستت را روی قلبت گذاشتی تا از دلتنگی از جا کَنده نشود و با چشمان بارانی به او سلام داده ای. از راه دور...

 

آنوقت در مسیر ببینی دختر بچه سه ساله ای که با واکر به همراه خانواده اش در میان جمعیت زائرین است.

 

آنوقت در مسیر ببینی پیرزنی که تا زانو خم شده و با یک عصای کهنه و یک جفت پاپوش پاره همراه جمعیت است تا عقب نماند از دیدار...

 

آنوقت در مسیر ببینی پیرمردی را که به ویلچیر کهنه خود یک پرچم یا اباعبدالله بسته و جمعیت یکی یکی برای به حرکت درآوردنش کمکش می کنند....

 

در مسیر ببینی جوانی که یک پای او قطع شده و با عصا حرکت میکند و نگویم از دردی که این به دست های او وارد می کند...

 

ببینی پیرمردی که پا درد امانش را بریده اما دست پدر پیر خود را گرفته و به سمت تربت عشق در حرکت است...

 

ببینی زنی را که تمام داراییش، تعدادی سیب با لکه های قهوه ای است که مشخص است آنها را چند روز است که نگه داشته تا نذر زایرین اباعبدالله کند....

 

ببینی پیرزنی که تمام داراییش مقداری خرمای تازه درخت حیاط خانه اش است که آن را در یک سینی فلزی به دست گرفته و به زائرین التماس می کند که از این دارایی او هم تناول کنند... 

 

ببینی پدری را که فرزند معلول خود را بر ویلچیر نشانده و به سمت مزار ارباب در حرکت است...

 

ببینی پسر بچه سه چهار ساله ای که از نعمت پا محروم است و با همان بدن ناقص، خود را روی ریگ های داغ این مسیر دلخواه می کشد...

 

بخدا قسم که اینها لشگر حسین هستند که با بی نهایت عشق خود پا به این مسیر نهاده اند.

 

یک روز سردار عزیز ما گفت؛ ما، ملت امام‌حسینیم، ما ملت شهادتیم، و امروز فارغ از هر رنگ و زبان و دین و قبیله ای باید گفت؛ ما امت امام حسینیم، ما امت شهادتیم.

 

حسین(ع)، ۱۴۰۰ سال است که جریان ساز قیام های حق طلبی و حق گویی شده و امروز در تاریخ ۱۴۴۶ هجری قمری، جهان آماده قیام است. آماده رجعت است. آماده لشگرسازی برای «کالکا»، «سوشیانس»، «میتریا»، «ماشیح»، «مهدی موعود» است... امروز جهان در آستانه تحولی عظیم قرار گرفته است...

 

 

سهیلا عظیمی_سردبیر خبرگزاری بسیج قزوین

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار