خبرهای داغ:
مثبت سوژه/ گزارشی از پزشکی که خادم زوارالحسین(ع) است؛

دوباره مهر پنج سال خادمی در دستگاه اباعبدالله پای گذرنامه ام خورد

دوباره مهر پنج سال خادمی در دستگاه اباعبدالله پای گذرنامه ام خورد
امسال قصد سفر اربعین نداشتم. اعتبار گذرنامه ام به پایان رسیده بود و درست پنج روز قبل از سفر اربعین، به دعوت یکی از مسوولین اوقاف استان، بی وقفه اقدام کردم و دوباره مهر پنج سال خدمت عاشقانه به زوارالحسین(ع) پای گذرنامه ام خورد.
کد خبر: ۹۶۲۴۴۲۹
|
۱۱ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۸

دوباره مهر پنج سال خادمی در دستگاه اباعبدالله پای گذرنامه ام خورد

قزوین_چند ضربه به در وارد شد و مرد با صدای آرام و مهربان گفت؛ بفرمایید. در باز شد و پسر نوجوانی به همراه پدر وارد اتاق شدند و سلام دادند. مرد با لبخند و همان صدای آرام گفت؛ علیک سلام، بفرمایید. چیزی شده! و پسر شروع به تشریح حال خود کرد؛ «از دیشب گلوم می سوزه، یکمی بدنم داغ شده و درد داره...». دکتر چند عدد قرص و یک شربت به دست پسر داد و گفت سعی کن این چند روز غذاهای روغنی نخوری، چیزی نیست دو سه روز دیگه حالت خوب میشه به شرط اینکه رعایت کنی و داروهاتم سر وقت بخوری...

دوباره مهر پنج سال خادمی در دستگاه اباعبدالله پای گذرنامه ام خورد

دکتر نظری، پزشک حاذق و خوش اخلاق موکب سیدالشهدای اوقاف استان قزوین، از چهره های مهربان و دوست داشتنی موکب بود که در سفر اربعین به شهر نجف با وی آشنا شدم. پزشکی که قبل از هر چیزی عشق به سیدالشهدا(س) برایش مهم بود و با جاری شدن نام امام حسین(ع) در این گفتگو، اشک بر چشمانش حلقه می بست و با تمام وجود به خادم الحسین بودن خود افتخار می کرد.

 

از زندگی خود برایم اینگونه گفت: من دکتر نظری هستم که سال گذشته بازنشسته شدم. از زمانی که یادم می آید، یعنی از دو سه سالگی عاشق امام حسین بودم. نمیدانم چرا این عشق تا این حد عمیق بوده، شاید به دلیل اینکه پدر و مادرم حسینی بودند و از همان بدو تولد در مجالس امام حسین(ع) حضور داشتند. تا جایی که به یاد دارم در تمام طول زندگی آرزویی جز کربلا نداشتم و سفر به کربلا جزو محالات بود. 

دوباره مهر پنج سال خادمی در دستگاه اباعبدالله پای گذرنامه ام خورد

دکتر نظری که فرزند شهید است در ادامه می گوید: آن زمانی که همه شهدای دفاع مقدس، نوای کربلا کربلا سردادند، کربلا را ندیدند و رفتند اما راه کربلا را برای ما گشودند و امروز آرزویی که میلیونها نفر در حسرت آن بودند برآورده شده و زایرین بی هیچ ترس و اضطرابی قدم در این مسیر عشق می نهند. خدا آرزوی مرا برآورده کرده و بارها و بارها توفیق تشرف به کربلا را داشتم و هر سال بین یک تا سه نوبت توفیق زیارت امام حسین(ع) نصیبم شده است. 

 

حال و هوای اربعین متفاوت تر است. در این سفر گاها یکماه در خدمت زایرین اباعبدالله بودیم. اربعین حس و حال خاصی دارد چرا که انسان در مسیری مشترک با میلیون ها نفر همقدم می شود و این همقدم شدن برای رسیدن به یک نقطه مشترک، بسیار خوشایند است. ممکن است امکانات مسیر کم باشد اما لذت این مسیر مضائف است و من نیز بنا به علاقه ای که از کودکی در وجودم نهاده شده، هر روز یک مسیری را با زایرین اباعبدالله همقدم می شوم.

 

این همراهی برای من لذتبخش است همچنان که ساعت های شیفت، از خدمت به زایرین سیدالشهدا به خود می بالیم. خدمت به زنان و مردانی که پای آنها به دلیل پیاده روی در مسیر عشق، تاول زده اما لذت آن توصیف ناپذیر است. این خدمت هم توفیق زیارت است و هم خادم الحسین بودن. از خدا می خواهم تا جان در بدن دارم در خدمت زایرین اباعبدالله الحسین باشم و هیچ افتخاری بالاتر از این نیست که در کسوت نوکری سیدالشهدا(س) باشی.

 

اشک بر چشمان دکتر نظری حلقه می زند وقتی از او می پرسم که از بین قهرمانان کربلا به کدام شخصیت ها وابستگی و توسل ویژه دارد و می گوید: همه ائمه و همه شهدای کربلا مظلوم و قهرمان هستند، اما امام حسین(ع) برای من یک قهرمان واقعی است. وقتی به یاد مظلومیت ارباب می افتم که غریبانه و مظلومانه به شهادت رسید، اشک امانم نمی دهد. عشق من حسین(ع) است و سعی می کنم اگر جایی مجلس عزاداری اباعبدالله باشد حضور یابم.

 

عشق به امام حسین(ع) به گونه ای است که از همان دوران کودکی در مراسم تعزیه خوانی شرکت می کردم و حتی نقش های مختلفی را اجرا کردم. هنوز هم عاشق تعزیه هستم و در نقش های مختلفی همچون نقش حضرت علی اکبر، حضرت قاسم، حضرت سکینه و ... اجرا داشتم. به دلیل اینکه باید ادامه تحصیل می دادم نتوانستم در مراسم تعزیه نقش آفرین باشم. 

 

اما درس و مدرسه و دانشگاه و طبابت هرگز نتوانسته بر عشق و اعتقاد من به سیدالشهدا تاثیر بگذارد بلکه هرروز آتش این علاقه شعله ورتر می شود. من به مکه هم زیاد سفر کرده ام اما اگر در مسیر خدمت بخواهم انتخابی داشته باشم آن مسیر بی شک کربلاست. 

 

دکتر نظری در پاسخ به این سوال که آیا فعالیت های بسیج داشته، می گوید: من کارت بسیج نداشتم اما در اردوهای جهادی حضور داشته ام. اردوهای مختلفی همچون نذر آب، اردوهای محرومیت زدایی بسیج، ویزیت رایگان در مناطق محروم، که این اقدامات هم در داخل استان قزوین و هم در خارج استان همچون اردوی پنج روزه در استان سیستان و بلوچستان در دو نوبت بوده است.

 

به دلیل شغل پزشکی مطبی اجاره کرده بودم اما در ایام مختلف سال به دلیل سفر به مکه مکرمه و نیز سفر عتبات، توان رسیدگی و حضور در مطب را نداشتم و به همین دلیل مطب را جمع کردم چرا که خدمت به زائرین برایم در درجه اول اهمیت بود و این لطف و توفیق خداوند است.

 

امسال قصد سفر اربعین نداشتم. اعتبار پاسپورتم به پایان رسیده بود و درست پنج روز قبل از سفر اربعین، یکی از مسوولین اوقاف استان با بنده تماس گرفت و از بنده دعوت کرد در موکب سیدالشهدای اوقاف استان قزوین حضور یابم. بی وقفه اقدام کردم و دوباره مهر پنج سال خدمت عاشقانه به زوارالحسین(ع) پای گذرنامه ام خورد و این برای من یک توفیق است. 

 

دکتر نظری از خاطرات خود می گوید: خاطرات شیرینی در طول این سفر داشتم اما دیدن برخی صحنه ها تاثیر زیادی بر من داشته، مثل تصویر سه دختر بچه ای که مشخص است وضع مالی خوبی ندارند اما با یک پارچ آب و دو سه تا لیوان شیشه ای، به زوار التماس می کنند که از این آب تناول کنند. عراقی ها هر چه دارند در این مسیر خرج می کنند و سخاوتمندانه در این مسیر قدم می گذارند.

 

به گزارش بسیج، عشق به سیدالشهدا، ودیعه ای است که در جان و قلب هر کسی به اندازه ای نهاده شده همچنان که وقتی نام بلند حسین(ع) برده می شود، چشمها به اندازه همان جرعه ای که در نهادشان وجود دارد بارانی می شوند. 

 

گزارش مسیر اربعین: سهیلا عظیمی

 

انتهای پیام/۱۰۱۰

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار