خبرهای داغ:

شهیدی که همیشه خنده‌ روی لبانش بود

شهید رحیم رحمانی از شهرستان هفتکل به قدری شوخ طبع بود که دوستان و همراهانش از او سیر نمی‌شدند و در بین هم سالان خود گل سر سبد بود و همه دوستانش وی را دوست می‌داشتند.
کد خبر: ۹۶۳۳۷۸۲
|
۱۵ مهر ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۹
شهیدی که همیشه خنده‌ روی لبانش بود

به گزارش خبرگزاری بسیج از هفتکل، شهید رحیم رحمانی در سال ۱۳۴۴، در روستای آب لشکر از توابع شهرستان هفتکل در خانواده معتقد به اهل بیت دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان مادری با تقوا و زیر سایه پدری مومن سپری نمود.

در کودکی با مسجد انس پیدا کرد و نماز‌های خود را به جماعت در مسجد روستا اقامه می‌کرد و پای سخنان روحانیت معظم می‌نشست. از همان کودکی در مسیر پویایی و رشد الهی خود قدم برداشت.

خانواده شهید رحیم رحمانی از روستا به هفتکل منتقل شد تا شرایط کاری برای پدرش آسان‌تر شود؛ لذا وی برای ادامه تحصیل به مدرسه راهنمایی ۱۷ شهریور در هفتکل ثبت نام کرد.

وی دانش آموز خوش اخلاق، خنده رو و شوخ طبع بود و با همکلاسی هایش گرم و صمیمی برخورد می‌کرد و با اکثر آنان با عشق و علاقه می‌جوشید و به قدری شوخ طبع بود که دوستان و همراهانش از او سیر نمی‌شدند. در بین هم سالان خود گل سر سبد بود و همه دوستانش وی را دوست می‌داشتند.

وی در هفتکل با پایگاه‌های مقاومت بسیج آشنا شد، شب‌ها تا صبح به گشت برای امنیت شهر مشغول می‌شد و بیشتر وقت خود را در محافل مذهبی و آموزش‌های انقلابی گذراند و به عنوان یک بسیجی با عشق به امام خمینی (ره) و لبیک به ندای رهبرش روانه جبهه شد تا از اسلام و انقلاب و آرمان‌های مقدس آن دفاع کند.

شهید رحمانی از آن جایی که با مشکلات زندگی مبارزه کرده و کار و کوشش در روستا و شهر از او جوانی ورزیده و توانمد ساخته بود لذا در کمترین زمان در جبهه شناخته شد و وظایف محوله را در جبهه به خوبی انجام داد، حال و هوای معنوی خاصی پیدا کرد و مشتاق شهادت شد.

وی در اقدامی قابل تحسین در شمالی‌ترین نقطه منطقه عمومی خورمال در پی عملیات والفجر ۱۰ بعد از نفوذ نیرو‌های خودی به آن منطقه و تصرف کامل شهرک خورمال و شهر بزرگ حلبچه و تسلط بر شهر شانه دری و دریاچه و سد در بندی خان و پاک سازی شهر مرزی به نام بیاره از لوث منافقین خود فروخته اقدام جانانه نمود.

سرانجام این دلاور در پی مأموریت اطلاعات شناسایی از وضعیت خطوط دشمن با یک مین جهنده‌ای بر خورد کرد، مین منفجر شد و در حالی که به حالت سجده افتاده بود، تعداد زیادی از ترکش‌های مین به بدنش اصابت کرد و از اعضا و جوارح او خون جاری شد.

سرانجام رحیم رحمانی بسیجی دلاور این اسطوره مقاومت و ایثار و خستگی ناپذیر سخت کوش و بی ادعا پس از رشادت‌ها و دلاوری‌های فراوان در خط مقدم جبهه با چهره‌ای گلگون به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار