خبرگزاری بسیج _ رسانه ملی در دوره تحول سازمانی به گنجینههای نوینی از شگردها و ترفندهای مدرن در قالب عملیاتهای روانی باورپذیر دست یافته است تا جنگ روایتها را از انحصار رسانههای غول پیکر وابسته به صهیونیسم خارج کند.
با توجه به تنوع ابزارها، روشها و تاکتیک ها، دیگر نمیتوان یک جنگ را محدود به جنگ نظامی دانست عصر امروز، عصر جنگهای ترکیبی است، جنگهایی که از تمامی ابزارها و علوم و فنون نظامی و غیرنظامی بهره میبرد و اگر در جبهه نظامی شاهد آتش بس موقت یا دائم و صلح باشیم، اما با توجه به استمرار سایر اشکال جنگ، چیزی به نام صلح پایدار، مفهوم عینی ندارد.
عملیاتهای روانی قبل، حین و بعد از جنگهای نظامی، نه تنها تاریخ پایان جنگها را بی اعتبار کرده، بلکه در قالبهای جدید، پایان ناپذیری جنگها را قطعی کرده اند.
ورود رسانهها و نقش آفرینی محیرالعقول فضای مجازی در چگونگی و تقدم و تأخر روایت ها، رنگ و بوی دیگری به جنگهای امروزی داده و ثابت شده است که عامل اصلی تعیین کننده پیروزیها و شکستهای نظامی، ریشه در میزان مهارت روایتها توسط رسانهها و سطوح عملیات روانی متعددی است که با سوژه سازیها و یا سوژه یابیها به موازات جنگهای نظامی در جریان است و هدف آنها تسخیر ذهنها و فروپاشی باورهای گذشته و حاکمیتی عناصر انسانی در حاشیه اتفاقات و یا حاشیه سازیها از طریق شایعات، شبهات، القائات و ابهامات است.
سنگ زدن تعمدی و هدفمندانه به قطار در حال حرکت رسانه ملی توسط بیگانگان و معاندان و پادوها و یا حتی بازی خوردگان، یکی از ابعاد همین عملیاتهای روانی به منظور خنثی سازی توان ایستادگی جبهه حریف در برابر سونامیهای همه جانبهای است که از سالها قبل عملیات روانی و جنگ روانی اطلاق میشد.
پیدایش ابررسانههای غول پیکر ماهوارهای و توسعه مهلک فضای بی در و پیکر مجازی همراه با بکارگیری انواع مهارتها و افراد توانمند و تأثیرگذار و کاریزماسازی از چهرههای هنری و ورزشی و سیاسی، الفبای زیربنایی ورود به عملیات روانی و تضمین پیروزی در جنگهای بی گلوله و بدون خشونت و خونریزی است.
از الزامات بارز شکل گیری عملیاتهای روانی، قالب کردن شایعات به عنوان خبر و خبرسازی و پردازش روایت محور اتفاقات و اظهارات و پدیدههای تاریخی و معاصر برای افزایش ضریب خطاها و انحرافات و کاهش ضریب اطمینان هاست.
رسانه ملی علاوه بر مهارتها و تجربیات حرفهای گذشته، در اغتشاشات ۱۴۰۱ تا عملیات وعده صادق۲ نیز به گنجینههای نوینی از شگردها و ترفندهای مدرن و پست مدرن غربیها در قالب عملیاتهای روانی باورپذیر دست یافته است، گنجینههایی که اگر با تغییر رویکردهای رسانه ملی در دوره تحول مواجه نمیشدیم و در وسط میدان حضور نیافته و پنجه در پنجه رسانههای غول پیکر نینداخته و روایتها را از انحصار آنها خارج نمیکردیم، امروز در برابر فشردهترین و پیچیدهترین عملیاتها روانی دشمن در عرصههای مقاومت، راهی بجز پذیرش شکستهای فاحش در عملیات روانی نداشته و طبعا در مصافهای نظامی و سیاسی هم میبایست پرچم سفید را بالا برده و تسلیم میشدیم.
رسانه ملی اکنون با توسعه تواناییهای فنی و بکارگیری توانمندترین مجریان و خبرنگاران و گزارشگران و مستندسازان و برنامه سازان، به یکی از بازیگران حرفهای و پرمشتری خاکریزهای روایت گری مبدل شده و نه تنها روایتهای هدفمند ابررسانههای غربی را نشخوار نمیکند، بلکه با ارتقاء سطح مرجعیت رسانهای خود از سطوح ملی به سطوح بین المللی، به عضویت باشگاه صادرکنندگان روایتها درآمده و امروزه بسیاری از رسانه ها، روایتهای مستقیم رسانه ملی را نقل میکنند.
تحولات غزه، لبنان و سوریه که در خط مقدم جبهههای مقاومت در برابر تجاوزات و جنایتهای رژیم صهیونیستی قرار دارند، فرصت و غنیمت ارزشمندی برای ارتقاء جایگاه جهانی رسانه ملی بود که طی آن با راه اندازی ایستگاههای خبری و اعزام متعدد خبرنگاران خطرپذیر به مناطق عملیاتی، در جنگ روایتها به موقعیت برتر رسیده و پرچم جمهوری اسلامی ایران را به اهتزاز در آورد.
نگاهی موشکافانه به روایتهای متنی و تصویری بازتاب یافته در تمامی رسانههای جریانساز غربی همچون رویترز، فاکس نیوز، سی ان ان، ان بی سی نیوز، بی بی سی، نیویورک تایمز به تحولات اخیر در منطقه نشان میدهد این رسانهها بر خلاف ژست بیطرفی خود در جنگ روایتها از تکنیکهایی مانند کمرنگنمایی هدفمند، برچسبزنی، وارونهنمایی حقیقت، اهریمنسازی از مظلوم و مظلوم سازی از اهریمن، تحریف ذهن مخاطب، پارهحقیقتگویی، پیگیری استراتژی ایران و هراسی، مقصرنمایی و ... برای در هم شکستن روحیه و اراده مردم کشورهای حوزه مقاومت و جهتگیری به نفع رژیم صهیونیستی اقدام کردند.
بطور نمونه در همین روزها شاهد یکی از سنگینترین عملیاتهای روانی صهیونیستها در عرصه انتشار شایعات و هراس افکنیها برای عقب نشینی افکار عمومی و تحت فشار گذاشتن مقامات نظام و فرماندهان مقاومت از خطوط مقدم ایستادگی و تن دادن به قراردادهای ننگین و تحمیلی است تا عملا مطالبهای را که نتوانستند در جبهههای عملیاتی مقاومت به دست آورند، در عملیاتهای روانی به دست بیاورند.
شایعه شهادت و یا حتی اتهاماتی که متوجه سردار قاآنی و تنی چند از فرماندهان مقاومت شده است، هم برای پیداکردن مرکز فرماندهی سری حزب الله و هم برای سست کردن ارادهها و فروپاشی باورهای پیروزمند در مصاف با اسرائیل، فقط مشتی نمونه از خروارها است که اگر رسانه ملی پی در پی علاوه بر خنثی سازی آنها، خودش روایتگری نکند، قطعا حریف با فراغت بال بیشتری جنگهای میدانی را طبق امیال خود طراحی میکند.
رسانه ملی در جنگ روایتها علاوه بر حفاظت از افکار عمومی خودی، دشمن را نیز در محاق فرو برده و ذهنش را درگیر امتحان سخت و توان بسیار بالای جمهوری اسلامی ایران در انتقام گیری مجدد و چندباره از دشمن با قدرت آتش بالاتر از گذشته کرده و همین هراس افکنی، غایت همان عملیات روانی است که ایفاگر نقش بازدارندگی است.
در فراز پایانی باید تأکید کرد که در جنگهای امروزی، رسانهها و از جمله فضای مجازی مکمل نهادها و ارگانهای نظامی بوده و موظف هستند بر اساس آیه شریفه و اعدو لهم مااستطعتم من قوه ومن رباط الخیل. عِده و عُده خویش را به اوجرسانده و آرایش تدافعی و تهاجمی گرفته و نه تنها بار روانی فشارنده را از جامعه کم کنند، بلکه دشمن را تحت فشارهای روانی ساکنین فلسطین اشغالی قرار داده و علاوه بر آن جرأت ادامه خیانت به ملت فلسطین را از سران خائن منطقه ستانده و همزمان رسواسازی پادوهای سیا و موساد در فضای مجازی را اجرا کرده و نگذارند این عناصر خودباخته یا حتی خودفروخته، سخنگوی رژیم صهیونیستی شده و به تاراج ارادهها و باورها و پیوندها و مقاومتها بپردازند.
در پایان لازم میدانم که این اصل مهم را متذکر شوم که پایه و محور موفقیت رسانه ملی در جنگ روایتها اعم از عرصههای اغتشاشات داخلی و یا عرصههای مقاومت منطقه ای، قطع یقین مردم هستند و رسانه ملی خود را موظف میداند تا ضمن حفظ روند مخاطب افزایی و نگهداری مردم، بکارگیری و مشارکت افزایی آنها را پای بیعتی که با نظام بسته اند، برای پیروزی مستمر در جنگ روایتها مانند گذشته در دستور کار خود داشته باشد.
هادی ابراهیمی کیاپی