مجاهده، بکار بردن نهایت سعی و قدرت در دفع دشمن است/ رژیم صهیونیستی نباید جرات، تجاوز کند/طهرانی مقدمها راه پیروزی در جنگها را با زبان مشترکش پیدا میکنند
به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر تقوا، تجاوز رژیم صهیونیستی و شهدای جبهه مقاومت و مشکلات شهر ماهدشت، به شرح زیر است:
یکی از ثمرات تقوا و بصیرت که این دو هم یکدیگر را کامل میکنند، رسیدن به جایگاهی است که امام معصوم (ع) به او افتخار میکند و او، چون دقیقا آنچه امام میخواهد را عمل میکند و آنقدر به منظومه فکری امام (ع) نزدیک میشود که بدون گفتن امام (ع) هم عملش مطابقت دارد، این همان تعریف دقیق ولایت مداری است، مالک اشتر یکی از آن گوهرها بود که وقتی خبر شهادت مالک اشتر به امیر المؤمنین علیه السّلام رسید، فَلَمَّا بَلَغَ عَلِیاً (ع) مَوْتُ الْأَشْتَرِ قَالَ: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ؛ اللَّهُمَّ إِنِّی أَحْتَسِبُهُ عِنْدَکَ فَإِنَّ مَوْتَهُ مِنْ مَصَائِبِ الدَّهْرِ فَرَحِمَ اللَّهُ مَالِکاً فَقَدْ وَفَى بِعَهْدِهِ وَ قَضى نَحْبَهُ وَ لَقِی رَبَّهُ، حضرت با اندوه بسیار بر فراز منبر بعد بیان دو آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ» «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»، فرمودند: خدایا! من اجر مصیبت فقدان مالک را تنها از تو طلب میکنم، چرا که مرگ او از داغها و عزاهای روزگار است.
خدا مالک را رحمت کند، که به عهدش وفا کرد و جان باخت و به دیدار پروردگارش شتافت...»، بعد از این سخنرانی، حضرت به منزل تشریف بردند. وقتی بزرگان قبیله نَخَع (قبیله مالک اشتر) به محضر مبارک حضرت رسیدند، دیدند ایشان برای داغ مالک اشتر دائما در حال اندوه و تأسف است (فَجَعَلَ یتَلَهَّفُ وَ یتَأَسَّفُ عَلَیه) و چنین میفرمایند: «خدا مالک را غریق رحمت فرماید! مالک چه بود؟! اگر کوه بود، کوهى عظیم و منحصربفرد بود، و اگر سنگ بود، سنگى سخت و محکم بود، سوگند به خدا، همانا مرگ تو جهانى را درهم شکست و جهانى را خوشحال کرد.
گریهکنندگان، باید بر مالک اشتر بگریند. آیا کسى مثل مالک هست؟!» در زمان و روزگار ما هم افرادی این چنین بودند که بعد شهادتشان ما به این درک میرسیم! شهید عزیزمان سید مقاومت سیدحسن نصرالله، شخصیتی مانند مالک اشتر را داشت، حقیقتاً شهید نصرالله این وصیت ماندگار نابغه عصر، فقیه بزرگوار شهید سیدمحمدباقر صدر (رحمه الله) را کاملا عمل نموده بود که: "ذوبوا فی الإمام الخمینی کما ذاب هو فی الإسلام".
شهید نصرالله در ارادت عمیق و صمیمی و عاشقانه به رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنهای (حفظه الله) بسیار کمنظیر بود و این ارادت برای سایرین از ایرانی و غیرایرانی الهامبخش و آموزنده بود.
شهید نصرالله خود در این خصوص میگوید: «من تحت تأثیر چهار شخصیت بزرگ هستم: حضرت امام خمینی (ره)، حضرت امام موسی صدر، رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای و شهید بزرگوار سیدمحمدباقر صدر. نه تنها من بلکه همه جوانان مجاهد و انقلابی لبنان تحت تأثیر این چهار شخصیت عظیم و بزرگوار هستند.
من میتوانم ادعا کنم که با تفکر و نوع نگاه حضرت امام خمینی (ره) و حضرت آیتالله خامنهای به موضوعات مختلف بهطور کامل آشنایی دارم و از طرف دیگر یک کار مطالعاتی گسترده روی اندیشهها و آثار امام موسی صدر انجام دادهام.
به اعتقاد من هیچ تفاوت و اختلاف اساسی میان تفکر و آراء امام خمینی (ره) و امام موسی صدر وجود ندارد.»، بنابراین از بزرگترین ویژگیهای شخصیت و مکتب شهید نصرالله، ارتباط وثیق با مرجع مقاومت یعنی ایران و ولیّ فقیه بود.
خدا رحمت کند شهید سید هاشم صفیالدین را؛ که مرد بزرگی بود و مجهولالقدر به شهادت رسید، یک بار از شهید صفیالدین پرسیده بودند: نسبتِ شما به فرامین یا رهنمودهای ولی فقیه در ایران چیست؟ ایشان پاسخ داد: «ما وقتی همراه جناب سیدحسن نصرالله خدمت امام و ولیّ فقیه زمانمان رسیدیم، وارد قلعه ولایت شدیم لذا تصمیم گرفتیم که از قلعه ولایت خارج نشویم و خلاف رهنمودهای ولی فقیه در ایران حرکتی انجام ندهیم.» در ادامه پرسیدند: چگونه میفهمید، کاری موافق رهبری است یا نه؟ ایشان گفت: «ما اگر در موردی، صراحت رهبری را داشته باشیم حتماً به آن عمل میکنیم و اگر در موردی مخالفت ایشان را بدانیم، به آن عمل نمیکنیم.
اگر در موردی اختلافنظر داشته باشیم که نظر ولی فقیه چیست؟ ما با اولین پرواز به تهران میرویم و نظر ولی فقیه را مستقیماً درخواست میکنیم.» این یعنی سرباز این میدان و اثر اقدام و کار او را در میدان میبیند و خون او اثرش و کارکردش را بیشتر از گذشته خواهد کرد، خدایا ما را مانند این بزرگان در مسیر اسلام ثابت قدم و عاقبت بخیر بفرما.
خدای متعال در قرآن کریم سوره عنکبوت، آیه ۶۹ میفرماید: وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنینَ، وکسانیکه در راه ما جهاد کنند ما آنها را به راههای خود هدایت میکنیم و بدرستی که خدا همراه نیکو کاران است) (مجاهده) یعنی بکار بردن نهایت سعی و قدرت در دفع دشمن که سه قسم میباشد:جهاد با دشمن ظاهری، جهاد با شیطان، جهاد با نفس.
میفرماید کسانیکه جهادشان همواره در راه ماست و هرگز از ایمان به خدا و پایبندی به اوامر او و اجتناب از نواهیش منصرف نمیگردند و هیچ عاملی آنها را از راه خدا بازنمی دارد، ما هم آنها را بسوی خود هدایت کرده و ایشان را به خود نزدیک میسازیم، پس مراد از راههای خدا روشهایی است که آدمی را به او نزدیک و به سوی او هدایت میکند و وقتی جهاد در راه خدا هدایت باشد، قهرا هدایت به سوی سبل الهی، هدایتی فوق هدایت خواهد بود.
همچنانکه فرمود: وَٱلَّذِینَ ٱهتَدَواْ زَادَهُم هُدى وَءَاتَاهُم تَقوَاهُم (محمد/۱۷) کسانى که هدایت یافتند، خدا هدایت آنان را افزوده و تقوایشان را به آنان عنایت کرده است).
خب این آیات قرآن بیان شده است که ما با آنها زندگی کنیم، نه اینکه صرفا برای تلاوت و بهرههای ظاهری بردن، وقتی خدای متعال سخن از جهاد مطرح میفرماید، یعنی برای رسیدن به هدایت من شما به جهاد نیازمند هستید با تمام لوازمش که یکی از لوازمش مسئله تقوا است، اساسا شخص بی تقوا در او و زندگی او شما جهادی نمیبینی، و اگر تلاشی هم دارد، آن تلاش نامش جهاد نیست و اجر جهاد را هم ندارد، هرچند در مسیر درست هم باشد، چون توأم با تقوا نیست، نه آن تلاش مؤثر است و نه انسان را به مقصد میرساند، اگر در فضایی، مجموعهای یا هرجایی کار میکنیم، اگر در اون کار تقوا موج نزند، اون کار به درد خود انسان هم نمیخورد چه برسد که بخواهد در دیگری آن کار اثر بگذارد؛ بنابراین انسان با تقوا در زندگی اش جهاد شکل میگیرد، بقیه هم خودشان را باید برسانند، وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ، باید انسانها سرعت بگیرند و مسابقه بدهند در این مسیر، اینجا جای توقف و قانع شدن به وضع موجود نیست، باید تلاش مجاهدانه کرد، پس جهاد را خدای متعال از انسان میخواهد، که البته اگر هم نخواهد انسان مؤمن متقی، مجاهد و مبارز هم هست که او جهادش بر همه چیز اولویت دارد، اگر هم تجارت میکند، چون مجاهد است، تجارتش را هم سوق به سمت جهاد میدهد، حالا یا جهاد فرهنگی است یا نظامی یا اقتصادی یا جهاد تبیین و ...، قُل إِن کانَ آباؤُکُم وَأَبناؤُکُم وَإِخوانُکُم وَأَزواجُکُم وَعَشیرَتُکُم وَأَموالٌ اقتَرَفتُموها وَتِجارَةٌ تَخشَونَ کَسادَها وَمَساکِنُ تَرضَونَها أَحَبَّ إِلَیکُم مِنَ اللَّهِ وَرَسولِهِ وَجِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصوا حَتّى یَأتِیَ اللَّهُ بِأَمرِهِ ۗ وَاللَّهُ لا یَهدِی القَومَ الفاسِقینَ، اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالی که به دست آوردهاید، و تجارتی که از کساد شدنش میترسید و خانه هائی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند جمعیّت نافرمانبردار را هدایت نمیکند!
گاهی اهمیت آن آنقدر بالا میرود که از جان بچه انسان، از جان همسر انسان و پدر و مادر انسان هم بالاتر میرود! به امام حسین علیه السلام عرضه میداریم، بأبی أنتم و أمی و أهلی و أسرتی، هم خودم و همه وابستگانم فدا تو، فدا راه تو، با این روحیه زندگی کردن، انسان را همیشه سر زنده و با نشاط نگه میدارد، چون انسان مجاهد دیروزش با امروز متفاوت است و امروز جلوتر رفته در همه زمینهها و این خوشایند اوست و راضی است، چون میداند راه مجاهدانه او موجبات رضایت خدای متعال را هم دارد.
مصادیق فراوانی داریم که در دوران ما زندگی کردند و مجاهدت آنها آنقدر بالا بوده که اثر کار آنها را هم بالا برده، شهید طهرانی مقدم یکی از آن مجاهدان است که بواسطه اخلاص و مجاهدت او نه تنها ایران اسلامی بلکه محور مقاومت هم دستش پر شده، او تاریخ را بسیار مطالعه کرده بود و میگفت، رهبرمعظم انقلاب ذریهی امیرالمومنین علی علیه السلام است، دست او برای دفاع از اسلام باید پر باشد، چقدر زیبا، انسانهای مجاهد این چنین اند، او که همین نزدیکی ما در ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۰ عروج کرد و به شهادت رسید، ما هم میتوانیم، او سرعت گرفت و ترجمان دقیق وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ شد، رهبر انقلاب در جمع عزاداران هیئتهای دانشجویی اربعین حسینی: در زیارت عاشورا شما عرض میکنید به امام حسین علیهالسلام: یا اباعبدالله انّی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامة. «انی سلم لمن سالمکم» یعنی با هر کسی که در جبهه شماست من خوبم، «حرب لمن حاربکم» یعنی با هر کسی که با جبهه شما میجنگد، میجنگم.
این جنگ اشکال مختلفی دارد، در دوران شمشیر و نیزه یک جور است، در دوران اتم و هوش مصنوعی و امثال اینها یک جور دیگر است، ولی هست.
در دوران تبلیغات به وسیله شعر و قصیده و حدیث و بیان کلمات یک جور است، در دوران اینترنت و کوانتوم و امثال اینها هم یک جور است، ولی هست.
در دوران دانشجو بودن انسان یک جور است، در دوران مدیر شدن و مسئول شدن یک جور دیگر است، در همه احوال هست. «حرب لمن حاربکم» همیشه به معنای تفنگ به دست گرفتن نیست، به معنای درست اندیشیدن، درست سخن گفتن، درست شناسایی کردن، دقیق به هدف زدن است.
بدانید وظیفه چیست، بشناسید راهی را که باید بپیمایید.
اگر اینجور فکر و شناسایی و همت کردیم، زندگی معنا و هدف پیدا میکند. پول و مقام و قدرت و موقعیتهای اجتماعی حقیرتر از آنند که هدف زندگی انسان قرار بگیرد. هدف زندگی، بندگی و رسیدن به خداست، راهش هم فقط همین است: سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم سلم.
در شرایط کنونی همین کمک به مردم مظلوم لبنان و غزه است، شرکت در همین پویش ایران همدل هست، خب الحمدلله در جای جای این شهر مردمی هستند که با اعتقاد به همین راه کمک میکنند، از طلاهایی که شما مردم دادید و هنوز هم در نیت دارید که کمک کنید ان شاءالله و از سایر کمکها مالی و کالایی و اخیرا هم یک خیر یک واحد آپارتمانی را هدیه کرد برای کمک به مردم لبنان و غزه، اینها جلوههای همان سلم است، یعنی ما مرز نمیشناسیم، هر جا پرچم اسلام و اهل بیت علیهم السلام بلند است ما به کمک میشتابیم و حرب لمن حاربکم، را هم نشان داده ایم و ان شاءالله بزودی هم وعده صادقی شکل خواهد گرفت که به تعبیر رهبر معظم انقلاب باید به گونهای باشد که خطای محاسباتی دشمن به هم بریزد، او نباید جرئت تجاوز را به خود بدهد، یعنی آنقدر باید محکم پاسخ داد که سرجای خودش بنشیند و امیدواریم خدای متعال نصرت نهایی خودش را بزودی نصیب همه مسلمانان و مستضعفان و مومنان عالم کند.