معرفی شهیدی ازشهر شوشتر که برای معاش خانواده خیاطی وجوشکاری میکرد
به گزارش خبرنگارخبرگزاری بسیج درشوشتر، این بار زندگینامه شهید دیگری از یاوران امام زمان(عج) را روایت خواهیم کرد.
زندگی سراسر عبرت آموز برای مردان راه عشق وشهادت ،لحظه لحظه عمر پرشکوه این حماسه سازان تاریخ اسلام ،درس است.
شهید علیرضا سلطانیان درسال ۱۳۴۳در ماه نزول قرآن درکهن شهر شوشتر در خانواده ای مذهبی ،مومن ومستضعف به دنیا آمد،او از همان دوران کودکی با مشکلات روزگار دست به گریبان بود،بطوریکه که در شش ماهگی دچارسوختگی شدیدی می گردد، ودرخطر مرگ قرار می گیرد،اما با عنایت خداوند از فرشته مرگ گریخت.
علیرضا کم کم مراحل رشد را پشت سرگذاشت وبزرگ شد،هنوز۷سال بیشتر نداشت که به علت ضعف شدید مالی خانواده مجبور شد از همان کودکی به کار کردن مشغول شود.
در۱۰ سالگی به خیاطی مشغول شد وهمراه با کار کردن شبها در مدرسه سید جمال الدین به درس خواندن مشغول شد،به این ترتیب تاپایه دوم دبستان درس خواند ،امابازبه خاطر فقر خانواده به کار خیاطی رو می آورد.
زمانی که انقلاب خونین ایران توسط مسلمانان غیور آغازشد باتمام قدرت در تظاهرات وراهپیمایی ها شرکت فعال داشت وهمزمان با این حوادث به شغل جوشکاری روی آورد.
بعداز این که انقلاب به پیروزی رسید،شبها بادوستانش بخصوص شهید حیدری در خیابانها به پاسداری می پرداخت ،اوعاشق امام خمینی (ره)بود وهمیشه میگفت نباید پشت امام را خالی کنیم.
شهید سلطانیان اهتمام ویژه ای به نماز شب وعبادت داشت وهمیشه به زیارت مقام صاحب الزمان و زیارت قبور شهیدان می رفت وهمیشه از آنها طلب عفو وآمرزش میکرد.
باشروع جنگ تحمیلی به عضویت بسیج درآمد وبعداز سپری کردن دوره های آموزشی وسلاح شناسی بخصصو سلاح آرپیچی ،در چندین مرحله به جبهه ها اعزام شد.
اوآرپی جی زن شجاعی بود وهمیشه مورد تشویق فرماندهان ودوستان خود بود،سرانجام این شهید عزیز شوشتر در سال ۱۳۶۱ در عملیات بیت المقدس براثر اصابت گلوله آتشین کافران یزیدی از قفس تنگ دنیا به سرای بی نهایت معشوق ومعبودش عروج وپیکر مطهرش هماهنند ارباب بی کفن چندین روز در کربلای خوزستان باقی می ماند وبعداز عقب نشینی کفار بعثی ،بهمراه دیگر برادران به زادگاهش منتقل ودر جوار همرزمانش در گلزار شهدای شوشتر به خاک سپرده شد.