مروری بر زندگی باب الحوائج گلزار شهدای کرمان به مناسبت سالروز شهادتش؛

شهید عبدالمهدی مغفوری نگاهش به زندگی هدفمند بود

شهید عبدالمهدی مغفوری معتقد بود باید همه کار‌ها هدف‌دار باشد، میز کارش را رو به قبله می‌گذاشت و هنگامی که خدا به او فرزندی عطا کرد، او را از بیمارستان به گلزار شهدا برد و با تلاوت قرآن، اجازه نداد نخستین کلامی که نوزاد می‌شنود، حرف‌های دنیایی باشد.
کد خبر: ۹۶۵۵۸۰۸
|
۰۵ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۶

به گزارش خبرگزاری بسیج از کرمان،  پنجم دی ماه سالروز شهادت سردار رشید اسلام عبدالمهدی مغفوری فرزند برومند اسلام و یاور روح‌الله است و ضمن گرامیداشت یاد و خاطره این شهید به مرور گوشه‌ای از خاطرات این شهید بزرگوار کرمانی می‌پردازیم.


 مرحوم آقا سید کمال موسوی در بیان ویژگی‌های شهید مغفوری می‌گوید: بین علمای زیادی در کربلا، قم و مشهد زندگی کردم و عمرم را با مراجع و علما سپری کردم، اما مثل آقازاده ندیدم، حقا که یکی از بزرگ‌ترین و مقبول‌ترین بنده‌های خداست، به جدم قسم این عبدالمهدی حسابش با همه فرق می‌کند.


شهید عبدالمهدی مغفوری معتقد بود باید همه کار‌ها هدف‌دار باشد، میز کارش را رو به قبله می‌گذاشت و هنگامی که خدا به او فرزندی عطا کرد، او را از بیمارستان به گلزار شهدا برد و با تلاوت قرآن، اجازه نداد نخستین کلامی که نوزاد می‌شنود، حرف‌های دنیایی باشد.


او سعی می‌کرد هیچگاه پایش را جلوی پدر و مادر خود دراز نکند و زودتر از آن‌ها دستش را به سوی سفره دراز نمی‌کرد و هر زمان که پدر ومادر را می‌دید دست آن‌ها را می‌بوسید، تجملاتی نبود خودش روی حصیر می‌نشست و بلند می‌شد و اعتقاد داشت که نشستن و خوابیدن روی فرش گرم و نرم آدم را از یاد محرومان غافل می‌کند.


عبدالمهدی به ماست و کمی نان در سفره غذا راضی بود و قناعت داشت و می‌گفت که ما باید به راه ائمه برویم و سفره ما نباید رنگین‌تر از سفره مستمندان باشد.


وقتی برای آخرین بار که به جبهه می‌رفت قرآن را که باز کرد سوره  نور آمد حالش دگرگون شد و گفت ان شاء الله با نور برخواهم گشت وقتی که پیکرش را آوردن صورتش در هاله‌ای از نور بود.

 

شهید مغفوری قبل از شهادت، فرماندهی در سطوح مختلف لشکر ثارالله را بر عهده گرفته بود و کربلای ۴ و در جزیره ام‌الرصاص آخرین حضور دنیایی وی بود.



ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار