به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، وضو میسازی به قصد زیارت یک عزیز خدا، یک امامزاده عشق، یک رفیق شهید، یک قهرمان خوشنام، یک علی اکبر خمینی (ره)، یادگار کربلای ایران و روزهای عاشورایی رزمندگان در کربلای ۴.
زیارت جوانمردی که در حریم بیمارستان بعثت همدان آرام گرفته و اساتید، پرستاران، بیماران، مراجعان و مردم محله و شهر دارالشاهدین، همه میهمان وجود نورانی او هستند.
به درب بیمارستان که میرسی ناخوداگاه حس میکنی که اینجا دیگر بیمارستان سابق نیست، یک حس غریب آرامبخشی دارد.
از همانجا بوی سیب و عطر گل نرگس را استشمام میکنی. قدم قدم پیش میروی تا آستانه مزار؛ مزار خاکی و ساده با سنگی که انگار جان دارد. رقص سربندها و پرچمها در نسیم و هوای سرد اما گرم عاشقی، فضا را سنگین ساخته.
فریاد غربت مزار، تو را به بغض انداخته اما نورانیت و معنویت، آرامت میکند؛ زمین مزار را با پارچه سبز و محوطه آستان را با گونی نخی و نیزار آراسته کردهاند.
بالای سر شهید کتیبه سرور و سالار شهدا نقش بسته است. کنار مزار مینشینی؛ مبهوت میمانی؛ نمیدانی شروع به قرائت فاتحه کنی یا با رفیق آسمانیات سخن بگویی یا به کسی که پیش از تو بر سر مزار آمده و شمع روشن کرده غبطه بخوری یا روضه کربلا بگذاری و چشمهایت را بارانی کنی.
اینجا دارالشفاست.
اینجاست که میتوانی دردهایت را بگویی، حاجتهایت را بخواهی، شانههایت را از غصههایت به گریه تکان دهی. راحت باشی..
کجا از اینجا بهتر، زیباتر، امنتر، نورانیتر، با فضیلتتر...
چه کسی از این شهید رفیقتر، محبوبتر، عزیزتر، مستجاب الدعوهتر، وفادارتر...
اینجا قطعه کوچکی از کربلاست؛ هوای مظلومیت قتلگاه دارد؛ صفای ایوان طلای نجف؛ غربت جانکاه بقیع؛ آرامش پر رمز و راز شلمچه و...
اینجا اردوگاه شیفتگان اباعبدالله(ع) است. پناهگاه گرفتاران، توبهگاه روسیاهان، و شیفتگان شهادت.
ابن الرضا، جواد(ع) فرمود «فَفِرّوا اِلَی الْحُسَین(ع)»
همانا اینجا قریبترین مکان به تربت و کشتی نجات حسین(ع) است.
میتوان از غمها، گرفتاریها، دردها، گناهان، از جامعه آلوده به اینجا فرار کرد و از وجود نورانی این عزیزالله، رفع مشکل کرد، درس صبر گرفت، کسب قدرت کرد و طلب خیر و عاقبت بخیری.
بیشک همه خیرها در باب حسین(ع) است و نزد شهیدان حسین(ع)...
انتهای پیام/