به گزارش خبرگزاری بسیج خوزستان؛ رزمنده دفاع مقدس قاسم صادقی می گوید؛
ازسال ۶۲ این دوعزیز را درلشگر ۲۷ محمد رسول‌الله دیدم ولی آشنایی خاصی نداشتم
بعدازشهادت فرمانده لشگر حاج همت من درگردان حبیب بودم باطرح ادغام گردان حبیب وعمار درمقطع کمی برادر رضایزدی واین حقیررا سرپرست معرفی کردند.
برای تعین تکلیف کار رفتم ستادلشگر،
عباس کریمی تا مرادید گفت توکجایی گفتم گردان دستورداد برو وسائل ات را بیار اینجا پیش ما من هم اطاعت کردم امدم ستاد وفرماندهی کم کم جلسات گردانها واحدها
شروع شد ومن هم شده بودم اچارفرانسه فرماندهی وستادبا تجربه ای که داشتم عمدتا توجلسات بودم.
وبا دوسعید آشنا شدم جمع بسیار باصفایی بود
عباس کریمی..رضا دستواره .مجیدرمضان. سعید سلیمانی.سعید مهتدی..محمدعبادیان واقعا جمع ساده بی ریا بی کبر بی تکلف. باصداقت ورئوف بااخلاص ولایت پذیر متدین ومتشرع وکاردان وباتجربه ومدیر ومدبر ومنظم وپاکیزه
وبامطالعه وباسواد واطاعت پذیر ازفرماندهی کل سپاه بودند.
یادم هست همیشه باهم مشورت میکردند نمازجماعت همیشه بود ونوبتی پیش نماز می‌شدند اسراف نمیکردند وازحداقل بیت المال
استفاده میکردند همیشه شوخ بودند
رضا دستواره عمدتا شوخ طبع تر بود
برای هرکاری مشورت میکردند
ولایت پذیری بدون چون وچرا گوش بفرمان و بادرک بالایی ازمسائل جاری وذوب در ولایت بودند ( مجید رمضان گفت اگر امام بگوید زنت برتوحرام من سوال نمیکنم چرا؟ چون حکمتی دارد که من باید اطاعت کنم ) فهم سیاسی بالایی داشتند و ازجریانات سیاسی و روز مطلع بودند ولی از
سیاسی کاری دوری میکردند خلوص عملشان آنها را به خدا رساند
روحشان شاد
قاسم صادقی همسنگر شهدا ابادان
۱۹دیماه ۱۴۰۳
