![برای دختر سه ساله خم و برای جوانان لرستان حلال مشکلات](/files/fa/news/1403/11/19/5096535_749.jpg)
به گزارش خبرگزاری بسیج لرستان، در روزی بارانی و دلانگیز، خرم آباد با شکوه و زیبایی خاصی در انتظار جشن میلاد حضرت امام حسین (ع) و روز پاسدار بود. قطرات باران، مانند مرواریدهایی درخشان، بر روی چهرههای شاد و پر از امید شرکتکنندگان مینشست و فضای جشن را پر از طراوت و شادی میکرد.
دهکده مقاومت سید الشهدا، خرم آباد که مکان جشن بود با وجود باران، مملو از شور و شوق خانواده ها بود.
حضور سردار باقری و حجت الاسلام و المسلمین علی درویشی، مانند دو نور در این روز ابری، دلها را روشن میکرد. چهرههای خندان آنان پر از محبت و شادی بود و هر کلامشان، در سخنرانی مانند نغمهای دلنشین، در دل حاضران طنینانداز میشد.
کودکان با لباسهای رنگارنگ و چهرههای خندان، در جشن روز پاسدار شادی و بازی میکردند. در میان شادی جشن، یک دختر بچه سه ساله، جلوی سردار باقری و علیپور و دیگر مسئولین سپاه در حال بازی بود. که ناگهان پایش لیز خورد و به زمین افتاد. همه ما داستان دختر سه ساله را میدانیم که چگونه او را به اسارت گرفتند و او را روی زمین کشیدند و هر دفعه که از روی زمین بلند میشد، او را مجبور میکردند تا روی خار مغیلان راه برود.
سردار باقری و سردار علیپور و دیگر مسئولین شاید تاب زمین خوردن دختر سه ساله را نداشتند و برای بلند کردنش با چهره نگران از روی صندلی نیم خیز شدند تا به او کمک کنند. اما دختر بچه، با لبخندی معصوم و شاداب، سریعاً بلند شد و به بازی کردن خود ادامه داد.
من با دیدن این صحنه، واقعاً اشک در چشمهایم حلقه زد و سردارانی که دلشان پر از تجلی عشق و مهربانی بود را دیدم که چگونه برای دختر بچه سه ساله از جایشان بلند شدند و نگران شدند. این صحنه زیبا، شادی جشن را دو چندان کرد.
جشن به پایان رسید و جوانان که در جشن بودند، خودشان را سریع به سردار باقری رساندند تا هم روز پاسدار را تبریک بگویند و هم اینکه از درد دلهایشان با سردار باقری بگویند.
سردار باقری با صبوری و مهربانی به حرفهایشان با دل و جان گوش میداد و با چند سوال و جواب به آنها قول رسیدگی و پیگیری داد. این لحظات، نشاندهندهی پیوند عمیق میان جوانان و سرداران بود؛ پیوندی که در آن، عشق و همدلی به وضوح حس می کردم.
در گوشهای دیگر، مردانی که لباس عشایر بر تن داشتند و امام عزیز ما درباره آنها فرمودند: «عشایر ذخایر انقلاباند»، با خنده و شادی دور سردار علیپور جمع شده بودند و از او درخواست عکس یادگاری کردند.
سردار علیپور مهربان مثل همیشه با خنده و خوشحالی درخواست آنها را پذیرفت و من عکس یادگاری آنها را با دوربین موبایلم ثبت و ضبط کردم. این عکسها، نشانی از دوستی عمیق و محبت میان عشایر و سرداران بود.
پدر عشایری پسر بچه خود را نزد سردار باقری و علیپور خواند. سرداران پسر بچه را با لبخند به آغوش کشیدند و با او خوش و بش کردند و عکس یادگاری گرفتند. این صحنه زیبا نشان از ارادت سرداران به مردم عشایر است که در دفاع مقدس انصافا خوش درخشیدند.
جشن روز پاسدار با شور و شوقی وصفناپذیر به پایان رسید، و لبخندها و شادیها در کنار هم، یادگاری زیبا از اتحاد و دوستی میان شرکت کنندگان به جا گذاشت.
عکس و گزارش: کبری دریکوند
انتهای پیام /