به گزارش خبرگزاری بسیج از فارس، به مناسبت سوم اسفند، سالروز عملیات خیبر کتاب «راننده آمبولانس»، نوشته سیدمحمدحسن فرصتیان، نویسنده و یکی از خاتمکاران بنام شیراز، با ویراستاری کرامت یزدانی(اشک) میباشد که انتشارات نویسندگان پارس در شیراز آن را منتشر کرده است.
کرامت یزدانی(اشک)، ویراستار و ناشر این کتاب در این رابطه اظهار داشت: سوم اسفند، سالروز عملیات غرورآفرین خیبر و روزی بهيادماندنی در تاريخ معاصر ايران است. خاطرات بسیاری از آن نبرد سخت، که یکی از مهمترین نبردهای فرزندان ایرانزمین در سالهای جنگ تحمیلی محسوب میشود باقی مانده است. کتابهای زیادی هم در مورد این عملیات به نگارش درآمده است. اما اینبار، این عملیات از نگاه یک راننده آمبولانس روایت میشود.
یزدانی با بیان اینکه نویسنده این کتاب، آقای سیدمحمدحسن فرصتیان، از روز اول عملیات خیبر تا پایان آن، بعنوان راننده یکی از آمبولانسهای واحد بهداری تیپ المهدی شیراز، حضور داشته است، تصریح کرد: فرصتیان، دو روز بعد از عملیات خیبر، با آن که خسته بوده است، در سنگر بهداری مینشیند و اتفاقاتی را که در این عملیات را مینویسد. سالها آن نوشتهها را نگه میدارد. تا اینکه سرکار خانم شیما ملکمی شیرازی، رماننویس شیرازی که از اقوام ایشان میباشد، او را ترغیب میکند تا خاطراتش را به چاپ برساند. موضوع را به اینجانب بعنوان ناشر منتقل کرد و بعد از یک نشست با جناب فرصتیان، تصمیم به چاپ دستنوشتههای ایشان گرفتیم.
وی افزود: این کتاب اگر چه یک اثر در حوزهی تاریخ شفاهی جنگ ایران و عراق محسوب میشود اما تلاش شده که نوع نگارش آن نیز با توجه به محتوای روایتها به قلم درآید. هر چند که تلاش شده تا نثر روایتگونه در آن رعایت شود اما اولویت اصلی، دقیقبودن آن بوده است تا آنجا که اگر دخلوتصرف ادبی برای جذابتر کردن روایتها میتوانسته اعمال شود، به جهت پایبندی به اصول حرفهای تدوین تاریخ شفاهی از آن خودداری شده است.
این ناشربا تاکید بر اینکه «راننده آمبولانس»، نوشته سیدمحمدحسن فرصتیان؛ که به جهتي زيرمجموعهي نوع ادبي خاطرهنگاري و از جهتي ديگر نمونهاي براي تاريخنگاري دفاع مقدّس است، به بيان دلاوری، رشادت و استقامت این رزمنده سرافراز دفاع مقدس و دیگر رزمندگان به ویژه واحد بهداری در زمان جنگ پرداخته است، ادامه داد:سیدمحمدحسن فرصتیان، از هنرمندان حوزه خاتمکاری، فرزند سیدضیا، در هیجدهم مهرماه ۱۳۳۵خورشدی، در محله لبآب (کوچه سوریا) در شیراز به دنیا آمد و در خانواده کاملا مذهبی بزرگ شد. او فرزند ششم خانواده و دارای پنج خواهر و برادر است. نسبت این نویسنده ارجمند، به فرصتالدوله شیرازی که عموی ایشان است برمیگردد. فرصتالدوله شیرازی، شاعر، نقاش، موسیقیدان و ادیب شیرازی، ملقب به «میرزاآقا»، با تخلص «فرصت» در جوار آرامگاه حافظ شیرازی به خاک سپرده شده است.
وی گفت: سیدمحمدحسن، دوره نوجوانی خود را در محله میدان مولا گذراند و بعد از پایان کلاس نهم، درس و تحصیل را کنار گذاشت و وارد هنر خاتمسازی شد. بعد از انقلاب، به شغل دوزندگی اتومبیل مشغول شد و توانست ازدواج کند و خانواده تشکیل دهد. حاصل ازدواج او، دو فرزند به اسم سیدرضا و هاجرالسادات است. جنگ که شروع شد، منقضیهای ۵۶ فراخوانده شدند و ایشان هم که پانزده روز از عروسیاش نمیگذشت، به جبهه اعزام شد. به طور کلی، در هشت سال دفاع مقدس، پنجبار داوطلبانه به جبهه رفت و در عملیاتهای مهمی چون والفجر مقدماتی، بیتالمقدس، خیبر و والفجر ۸ شرکت کرد. در عملیات خیبر، به عنوان راننده آمبولانس خدمتهای زیادی انجام داد.
یزدانی ادامه داد: در دوران دفاع مقدس، سه برادر او و همچنین پسر خواهر ایشان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. در پایان این کتاب، سیدمحمدحسن فرصتیان مینویسد: بچههای استان فارس با حضور لشکر 19 فجر با 14 گردان پیاده سپاه، تیپ 33 المهدی (عج) با 6 گردان سپاه، حضور تیپ 55 هوابرد شیراز از ارتش و حضور جهاد سازندگی در پیروزی در این عملیات، و روزهای بعد از آن در طلائیه نقش سازنده و تعیین کنندهای داشتند. سالها از جنگ میگذرد اما هنوز شبهنگام، وقتی هور در تاریکی فرو میرود و طلائیه آهنگ خفتن میکند، هنوز میتوان از این سرزمین، صدای گامهای شهیدان و آوای رحیلشان را شنید. طلائیه و شهیدانش تا ابد جاودان خواهند ماند...!
انتهای پیام/