۰۸ / فروردين / ۱۴۰۴ - 28 March 2025
08:52
کد خبر : 9670473
۱۴:۱۰

۱۴۰۳/۱۲/۰۶

به یاد چهار لاله پرپر از شهدای شهرستان ایذه در دوران دفاع مقدس

به مناسبت سالروز شهادت ۴ همرزم، ۴ دلاور و ۴ جوان برومند از شهرستان ایذه با افتخار نگاهی به زندگی نامه سراسر نورانی آنان خواهیم داشت.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج شهرستان ایذه: 

_جهادگر شهید شعبانعلی امیدپور در هفتم فروردين ماه ۱۳۴۱ مصادف با سوم شعبان، ميلاد امام حسين عليه السلام در خانواده ای متدین وکشاورز در نورآباد شهرستان ايذه ديده به جهان گشود، دوران ابتدایی وراهنمایی را در زادگاهش پشت سر گذاشت ، در دوران دبيرستان وارد مبارزه بارژيم طاغوت شد. چند بار ساواک او را مورد تعقيب قرار داد ولی موفق به دستگيری وی نشد.

در مديريت بحرانهای پس از پيروزی انقلاب، خصوصاً تشکيل و راه اندازی کميته انقلاب اسلامی و برقراری امنيت شهروندان پرتلاش بود، اما از آنجا که آرزوی خدمت به محرومان را در سر می پروراند در سال۶۰ وارد جهاد سازندگی شهرستان ايذه شد و در کميته پزشکی جهاد همراه تنی چند از جوانان وپزشکان مؤمن، مرکز درمانی جهاد سازندگی واقع در خيابان حافظ جنوبی را تشکيل و راه اندازی نمودند و به عنوان مسئول گروه پزشکی با سفرهای چند روزه به روستاهای محروم و دورافتاده ی شهرستان که آن زمان شهرستان باغملک هم بخشی از ايذه محسوب ميشد. به محرومان خدمت و امداد رسانی ميکردند، گروه پزشکی شهيد اميدپور، با اعزام به روستاها از برگزاری کلاسهای بهداشتی گرفته تا بازديد و کنترل آب آشاميدنی، بيماريابی و درمان مردم به صورت شبانه روزی خدمت ميکرد. به نقل از همکاران شهيد: «شب که شهيد به محل استراحت می آمد، وقتی که کفش و جورابش را در آورد ، پاهايش از شدت پياده روی تاول زده بود» خواهر شهيد نقل ميکند: «گاهی هفته ای يکبار به منزل می آمد ولی هر وقت از زن و بچه اش حرف ميزد حاکی ازعشق و گرمای کانون خانواده اش بود، گرمايی که او را در کمک به محرمان ياری ميداد» شهيد والامقام اميدپور در کنار خدمت به محرومين در مواقع ضروری به مناطق جنگی نيز اعزام می شد و در عملياتهای فتح المبين، بيت المقدس و خيبر حضور يافت و مجاهدتهای فراوان خلق نمود، و برای آخرين بار که ازسوی جهاد سازندگی در قالب گروه پزشکی به جبهه اعزام شد و پس مدتی مجاهدت و امداد رسانی به رزمندگان ۵اسفند۱۳۶۲ در عمليات خيبر، منطقه هورالعظيم به فیض شهادت نائل آمد و پيکر مطهرش در گلزار شهدای نور آباد ايذه آرام گرفت.

از شهید یک فرزند پسر ویک فرزند دختر به یادگار مانده.

_شهید کرمعلی داوریان، آبان ماه ۱۳۴۳ در خانواده ای متدين در ايذه ديده به جهان گشود. تحصیلات خود را در ایذه آغاز و با نمرات عالی سپری كرد، به امام و انقلاب علاقه مند بود و با ورود به مقطع دبيرستان در راهپيمایی ها و فعاليت های سياسی شركت می كرد. شهيد اخلاق بسيار نيكويی داشت، قدرت جذب ايشان فوق العاده بود، اهل ورزش بود، و فوتبال را خيلی دوست داشت.

بعد از پيروزی انقلاب وارد جهاد سازندگی شد و مدتی مشغول فعاليت در اين نهاد شد. با شروع جنگ تحميلی و عشق و شوق به شركت در جبهه ها، در حالی كه ۱۸ سال بيشتر نداشت به عضويت سپاه پاسداران درآمد و بهمن ماه ۱۳۶۱ به جبهه اعزام شد.کرمعلی در جبهه، فرماندهی گروهان را بر عهده داشت و در سن ۱۹ سالگی ازدواج كرد،سرانجام بعد از مدتها مجاهدت و مبارزه با متجاوزان بعثی ۵اسفند ماه۱۳۶۲ در عمليات خيبر در منطقه جزیره ی مجنون به فیض عظیم شهادت نائل آمده و پيكر مطهرش در گلزار شهدای اكبرآباد شهرستان ايذه آرام گرفت، ازشهیدعزیز یک فرزند دختر به یادگار مانده است كه پانزده روز بعد از شهادت پدر به دنيا آمد.

_شهید همت الله کشخالی زاده، ۱۳۴۵ درروستای کَل چُونَک از توابع شهرستان دزپارت (دهدزقدیم) و در خانواده ای متدین دیده به جهان گشود، همت الله از همان دوران كودكی با سختی های زيادی روبه رو شد، ازجمله در سن سه سالگی دچار حريق شد، اما به لطف خدا زنده ماند، پدرش توجه خاصی به او داشت چرا كه در کودکی از محبت و مهر مادری محروم شد، در كنار اعضای خانواده با نماز، روزه، قرائت قرآن و پيروی از دين مبين اسلام پرورش يافت، دوران نوجوانی اش كه با آغاز جنگ تحميلی همزمان شده بود، بنا به فرمان تاريخی امام خمينی رحمت الله علیه، مبنی بر بسيج عمومی، عازم جبهه شد و با اشتیاق به عضويت در سپاه پاسداران شهرستان ايذه درآمد. سال ۱۳۶۲ به رزمندگان تيپ ۵۷ حضرت ابوالفضل علیه السلام پیوست و پس از مدتی حضور در جبهه به عنوان فرمانده يكی از دسته ها در عمليات والفجر۶ در منطقه ی چزابه ، شركت كرد و پس از مجاهدتهای فراوان ۵اسفند۱۳۶۲ در عملیات خیبر به فیض عظیم شهادت نائل آمد وپيكر مطهرش كه ۱۵سال در منطقه جا مانده بود، سرانجام به آغوش گرم خانواده بازگشت و در قطعه شهدای روضة الزهرای شهرستان ايذه به خاك سپرده شد.

_شهید هوشنگ فرهادی، ۱۳۴۷ در روستای باجول، شهرستان دزپارت(دهدز قدیم) در خانواده ای متدین ديده به جهان گشود، دوران كودكی را در دامان پرمهر پدر و مادر، در صفا و صميميتی كه در قلب اغلب روستاييان جاری است، رشد كرد.

تحصيلات ابتدايی را در همان روستا گذراند و ضمن تحصيل، در خانه با قرآن آشنا شد و درکنار تحصيل در کشاورزی و دامداری به پدر نيز كمک می کرد، به دليل كمبود امكانات آموزشی در روستا بعد از پایان ابتدایی از تحصیل بازماند، عشق به اهل بيت عصمت و طهارت علیهم السلام در او نهادینه شده بود ولذا نسبت به انجام فرايض دينی و اعمال عبادی مقید بود و در مراسمات مذهبی به نوحه سرايی و مداحی می پرداخت و در چنين محيطی بود كه روحيه ی خدمت به وطن و پيروی از دستورات امام در اعماق جانش متبلورشد، تا اينکه لباس مقدس سربازی را پوشيد و در تيپ ۹۵ كميل مشغول خدمت شد و سرانجام ۵اسفند۱۳۶۷ در منطقه ی عملياتی كوشك به درجه ی رفيع شهادت نائل آمد وپيكرمطهرش در روستای باجول ، شهرستان دزپارت(دهدز قدیم) به خاك سپرده شد.


گزارش خطا
برچسب ها:
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید