به گزارش خبرگزاری بسیج استان خراسان رضوی از سبزوار، سبزوار، شب ۲۳ رمضان، حسینیه عطارها. هنوز ساعاتی تا نیمهشب باقی مانده، اما جمعیت، آرامآرام در حال ورود است. اینجا یکی از قدیمیترین و پرشورترین محافل احیای شب قدر در سبزوار برگزار میشود. پیر و جوان، مرد و زن، هرکدام با نیتی خاص، آمدهاند تا در این شب سرنوشتساز، رزق یکساله خود را از خداوند طلب کنند.
برنامه با قرائت قرآن آغاز میشود. زمزمههای آرامی در فضا پیچیده است، برخی زیر لب دعا میکنند، برخی دیگر در حال خواندن قرآناند. روحانی مراسم از اهمیت شبهای قدر میگوید: "امشب، شب تقدیر است. امشب باید به درگاه خدا برویم و با تمام وجود طلب کنیم." لحظاتی بعد، مراسم قرآن به سر گرفتن آغاز میشود. اشک چشمان بسیاری از پهنای گونهها جاری میشود، دستانی که لرزان، قرآن را روی سر نگه داشتهاند و نجواهای عاشقانهای که میان بنده و خالق رد و بدل میشود.
حال و هوای مردم: از سکوت تا فریاد
جمعیت متنوع است؛ مردان مسن که با تسبیحهای کهنهشان ذکر میگویند، جوانانی که شاید اولین تجربه شبزندهداری خود را دارند، کودکانی که در آغوش مادرانشان آرام گرفتهاند. برخی گوشهای خلوت کرده و سر در گریبان، با خدا حرف میزنند. دیگرانی هستند که از عمق دل ناله میزنند و طلب بخشش دارند. زنانی که چادرهایشان را به صورت کشیدهاند و اشکریزان، از خداوند حاجت میخواهند.
لحظات بخشش و طلب حاجت
وقتی نوای "الغوث الغوث" بلند میشود، فضای حسینیه لرزه بر دل میاندازد. صداها درهم میپیچد، بغضها ترکیده و دستها به آسمان بلند شده است. کسی برای شفای بیمار دعا میکند، دیگری برای گشایش روزی. جوانی آرام زیر لب از خدا طلب آرامش دارد، پیرمردی در گوشهای با چشمانی خیس برای فرزندانش دعا میکند.
پایان شب و امیدی برای فردا
ساعت نزدیک به سحر است، جمعیت آرامتر شده. برخی در حال خواندن دعای ابوحمزه ثمالیاند، برخی دیگر روی مهر سجده کرده و هنوز در حال راز و نیازند. حسینیه عطارها، امشب خانه امید بود، خانه دلهایی که آمده بودند تا رزق یک سالشان را بگیرند. یکی با دلی سبکتر بیرون میرود، دیگری با امیدی تازه. شب قدر تمام شد، اما زمزمههای عاشقانه آن تا سال بعد در دلها خواهد ماند.