به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از کردستان، در جهان تعلیم و تربیت، جایگاه معلم همواره بهعنوان یکی از ارکان اصلی شکلگیری شخصیت، هویت و روان دانشآموز مطرح بوده است.
معلمان نهتنها نقش آموزشدهنده دارند، بلکه در بسیاری از لحظات، همچون والدینی دلسوز، همراه و هدایتگر، دوشادوش خانواده در مسیر تربیت فرزندان گام برمیدارند، اما امروز که برخی اخبار ناخوشایند از برخوردهای تند و خشونتبار در برخی کلاسها منتشر میشود، این پرسش پیش میآید که در میانه این طیف رفتاری، چگونه میتوان مرز میان معلمی مقتدر و معلمی سختگیر را تعریف کرد؟
معلم، نهاد دوم تربیت است
محمود مؤذنزاده جامعهشناس و استاد دانشگاه کردستان در گفتوگو با خبرنگار کُردتودی اظهار داشت: مدرسه، دومین نهاد مهم تربیتی پس از خانواده است و معلم در این میان، نقشی موازی با پدر و مادر مییابد کودکی که ساعتها از روز خود را در فضای مدرسه و در مواجهه مستقیم با معلم سپری میکند، طبیعی است که بسیاری از رفتارها، نگرشها و حتی الگوهای رفتاریاش را از همین فضا بگیرد.
این جامعهشناس کردستانی با نگاهی تحلیلی در این باره اظهار داشت: جامعهای که نسبت به آموزش و پرورش بیتفاوت باشد، در واقع نسبت به آیندهاش بیتفاوت است از همین رو برخوردهای خشن یا ناعادلانه برخی معلمان، نه فقط یک رفتار فردی، بلکه نوعی تضعیف نهاد آموزش محسوب میشود.
وی افزود: امروز که حساسیت خانوادهها نسبت بهسلامت روانی و عاطفی فرزندانشان افزایشیافته، بیش از همیشه این پرسش مطرح است که چه معیارهایی در انتخاب معلمان در آموزش و پرورش لحاظ میشود؟ آیا فقط دانش تخصصی کافی است یا باید شایستگیهای رفتاری هم سنجیده شود؟
این استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: در جهانی که تربیت، پیشنیاز توسعه انسانی محسوب میشود، نقش معلم فراتر از انتقال دانش است چرا که او نه فقط آموزشدهنده، بلکه الگو، همراه، و گاه تنها تکیهگاه روانی دانشآموز در سالهای حساس رشد است؛ اما بااینهمه هنوز در برخی مدارس شاهد رفتارهای تند، برخوردهای نامناسب و ناتوانی برخی معلمان در ارتباط مؤثر با دانشآموزان هستیم؛ مسئلهای که به گفته کارشناسان، ریشه در ضعف نظام جذب و تربیتمعلم دارد.
مؤذنزاده با اشاره به اینکه نظام آموزش و پرورش نمیتواند تنها بر اساس دانش تخصصی و مدرک دانشگاهی، فردی را جذب کند عنوان داشت: شایستگیهای رفتاری، توان ارتباطی، تعادل هیجانی و ظرفیت تربیتی باید در اولویت قرار گیرد؛ زیرا معلم، با کودک و نوجوانی سروکار دارد که در حساسترین مراحل رشد روانیاش به سر میبرد.
وی تأکید کرد: جامعه امروز دیگر پذیرای معلم بدخلق، عصبی و تحقیر گر نیست چهرهای که درگذشته شاید تحمل میشد، اکنون از سوی دانشآموزان و خانوادهها پسزده میشود و زمان آن رسیده که سازمان آموزشوپرورش، بازنگری جدی در فرایندهای جذب، گزینش و حتی نگهداشت معلمان داشته باشد.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: یک معلمِ ناکارآمدِ رفتاری، نهتنها مانعی برای یادگیری است، بلکه گاه آسیبزا برای روان دانشآموز است.
مؤذنزاده گفت: در دورهای که سلامت روانی نسل آینده به دغدغهای ملی بدل شده، باید از همین امروز نهاد تربیت را بازآفرینی کنیم و این ممکن نیست، مگر با انتخاب دقیق، آموزش مستمر و نظارت سازنده بر معلمان.
مؤذنزاده در ادامه به این موضوع پرداخت که، اما معلمان فداکار، نه فقط برای دانشآموزان، بلکه برای کل جامعه سرمایه هستند و در عصر رسانههای شتابزده، چنین رفتارهایی میتواند بازسازی اعتماد عمومی به آموزش را تسریع کند.
وی به لزوم حمایت از معلمان شایسته و برخورد با رفتارهای مخرب نیز اشاره و خاطرنشان کرد: فرهنگ معلممحور به معنای تأیید مطلق رفتارهای همه معلمان نیست؛ بلکه باید ساختارهایی برای حمایت از معلمان دلسوز و درعینحال، بازدارندگی برای رفتارهای غیر تربیتی طراحی شود.
ردپای معلم در روان کودک ماندگار است
مهناز شفیعی روانشناس در ادامه نیز بر اهمیت روانی رفتار معلم تأکید کرد و افزود: تجربههای تلخ دانشآموزان از برخوردهای نامناسب برخی معلمان، سالها در ذهن آنان باقی میماند و گاهی به زخمهای روانی عمیق منجر میشود.
وی گفت: کودک یا نوجوانی که با توهین، تحقیر یا تنبیه بدنی مواجه شود، احتمالاً در آینده از محیطهای آموزشی بیزار خواهد شد.
این روانشناس بیان کرد:، اما در مقابل، معلمانی که با همدلی، محبت و احترام با شاگردان خود رفتار میکنند، تأثیرات عمیقتری بر شکلگیری اعتمادبهنفس، حس تعلق اجتماعی و حتی موفقیت تحصیلی دانشآموزان دارند.
شفیعی در پایان با اشاره به نیاز معلمان به آموزش مهارتهای روانی و ارتباطی افزود: ما معلمانی داریم که عاشقانه در این حرفه ماندهاند، اما نیازمند پشتیبانی حرفهای هستند و نظام آموزشی باید بیشازپیش به آموزش مهارتهای کنترل هیجان، گفتوگوی مؤثر، و درک نیازهای روانی کودک بپردازد.
معلم بیجاری؛ قهرمان سوختهای که جان بخشید
داستان معلم فداکار بیجاری، یکی از آن روایتهایی است که در حافظه جمعی مردم ماندگار خواهد شد مردی از تبار نور که در لحظه آتشسوزی مدرسه، بهجای گریز، به دل شعلهها زد تا شاگردانش را نجات دهد و این تصویر، فراتر از یک فداکاری شخصی، بازتابی است از فلسفهای عمیق معلمی یعنی بودن برای دیگری، حتی تا مرز نیستی خویش.
معلم مریوانی و تجسم همدردی انسانی
در مریوان، معلمی دیگر، شاید با حرکتی بهظاهر ساده، اما عمیقاً انسانی، تصویر متفاوتی از همراهی معلم با دانشآموز را ترسیم کرداو برای همدردی با شاگرد سرطانی خود، موهای سرش را تراشید؛ نه برای دیدهشدن که برای دیدهشدنِ رنج کودکانهای که شاید کمتر کسی آن را درک میکرد که این همدلی، خود نوعی آموزش است.
اگرچه سایه رفتارهای نادرست برخی معلمان بر روحیه دانشآموزان سنگینی میکند، اما شعله امید همچنان روشن است با معلمانی که میسوزند تا روشنی ببخشند، با معلمانی که میفهمند پیش از ریاضی و علوم، باید انسانیت آموخت و شاید وقت آن رسیده باشد که ما نیز، جامعهای بسازیم که قدردان «معلمی» بهمثابه یک نهاد تربیتی ریشهدار باشد.
گزارش از گل آرا ظاهری
انتهای خبر/