قزوین_خبرگزاری بسیج، فتح خرمشهر فتح ارزشها بود، شهری که در چهارصد سال اخیر بارها مورد حمله بدخواهان کشور قرار گرفته است، خرمشهر یادآور روزهای تنهایی ملت ایران است، یادآور مظلومیت ملتی به پا خواسته برای رهایی از چنگال اسارت است، خرمشهر با جهان آرا و دریا قلی سورانی ایستاد. با کلاه سبزها و سپاه مظلومش که زیر سیلی رییس جمهور لیبرال صورتش سرخ شد، اتاق جنگ اهواز جایی که بنی صدر مخالف ورود بسیج و سپاه به جنگ بود و در تقابلی آشکار به صورت جهان آرا سیلی نواخت اما جهان آرا پس از شهادتش هم چنان در کوچههای خرمشهر مقاومت کرد تا یاران خمینی کبیر رضوان الله رسیدند و حماسه فتح سر دادند.
خرمشهر برگشت با همه زخم های نشسته بر تن و روحش!
خبرگزاری بسیج در گزارشی با سردار ابوالحسن کبیری از فرماندهان سپاه و پژوهشگر حوزه جنگ و دفاع مقدس روایت فتح خرمشهر و روزهای مقاومت را تقدیم مخاطبین عزیز می کند.
توهم استقبال مردم از صدام با مقاومت ۳۴ روزه به هم خورد
سردار ابوالحسن کبیر پیشکسوت و رزمنده دفاع مقدس و پژوهشگر جنگ و دفاع مقدس با تحلیل جامعه خود پیرامون فتح خرمشهر معتقد است که مقاومت اولیه که ۳۴ روز طول کشید از فتح خرمشهر با ارزش تر چون تمام محاسبات دشمن و فتح تهران را از سر آنها بیرون کرد وی می گوید: خرمشهر را باید در دور حوزه پیگیری کرد ابتدا حماسه مقاومت و دیگری فتح و پیروزی لذا من معتقدم که جنگ قبل از ۳۱شهریور سال ۱۳۵۹ شروع شد، صدام با بررسی های که انجام داد معتقد بود اعراب ساکن خوزستان با ورود عراق به خرمشهر از آنها استقبال خواهند کرد با تغییر اسامی خرمشهر به محمره، سوسنگرد به خفاجیه، اهواز به الاحواز، خوزستان به عربستان آزاد زمزمه تجزیه ایران را با کمک استکبار به پیش برد خرمشهر مظلومانه ایستاد تنها بود اما مردانش مقاوم تر از فولاد ایستادند و با سلاح ایمان و نبرد تن با تانک بر ارابه های مرگ شیطان با همه حامیانش غلبه کرد آن جا خرمشهر با تن زخمی سرود آزادی برای ملت ایران سرداد.
۵ هزار شهید تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ حاصل خوش خیالی بنی صدر بود
نیروهای بعثی وقتی وارد خرمشهر شدند با مقاومت جانانه و بی نظیر ملت ایران ۳۴ روز متوقف شدند صدام وعده فتح ۳ روزه تهران را اعلام کرد و ۶۲۰ بار قبل از حمله ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران حمله نظامی کرد و در حال آزمایش قدرت دفاعی و نظامی کشور بود. از فرودین ۱۳۵۸ تا ۳۱ شهریور در ۶۲۰ حمله رژیم صدام بیش از ۵ هزار نفر از مردم ایران شهید شدند. صدام هنوز به نیمی از شهر خرمشهر وارد نشده بود که نبرد تن به تن شروع شد. مردم در قالب ارتش، سپاه، بسیج از سراسر کشور به جبهه خرمشهر آمدند. از قزوین ۱۲ نفر اعزام شدند اما ۶ نفر سلاح داشتند چون بنی صدر معتقد بود نباید سلاح از پادگانهای خارج شود و در اختیار نیروی سپاه و بسیج قرارگیرد. جنگیدن و دفاع از مرزها وظیفه ارتش است. قبل از اینکه جنگ شروع شود حملات عراق به ایران افزایش یافت.
در نواحی مرزی تعداد بی شمار تانک، توپخانه، نیروی نظامی و لشگرهای پیاده مکانیزه مستقر شده بودند وقتی به بنی صدر گفتند؛ احتمال جنگ وجود دارد با تمسخر گفت؛ دنیا قائده دارد مگر سازمان ملل و جامعه جهانی می گذارند عراق به ایران حمله کند. با خوش خیالی شیفته شعارها و باورهای دروغین غرب بود چرا که تربیت یافته و درس خوانده غرب و لیبرال بود.
سازمان رزم ارتش با بومی سازی متزلزل و غیر تخصصی شد
دولت موقت نیز با اقداماتش به سمت ترغیب دشمن برای حمله گام برداشت، با بومی سازی ارتش و خدمت در محل سکونت تمام تخصص ها در ارتش تحت تاثیر قرارگرفت، سربازی از دو سال به یک سال کاهش یافت و برخی با پاک سازی ارتش به دنبال انحلال آن بودند که با واکنش شهید چمران و امام خمینی(ره) مواجه شدند. عده ای به دنبال برگشت هواپیماهای آمریکا به بهانه طاغوت زدایی بودند. فرماندهی لشگر ۹۲ زرهی اهواز را یک سرهنگ بازنشسته مخابرات برعهده گرفت و با خروج مستشاران آمریکایی و فرماندهان رده بالای ارتش، کشور توانایی مقابله با یک جنگ تمام عیار را نداشت.
ارتش بیست میلیونی ایده امام راحل برای دفاع همه جانبه از میهن بود
کودتای نقاب و اشغال لانه جاسوسی و همه موارد باعث شد تا عراق به این نتیجه برسد بهترین زمان برای حمله نظامی به ایران برسد وقتی صدام به ایران حمله کرد امام فرمودند؛ نگران نباشید یک دیوانه ای سنگی انداخته است فرار کرده است از ملت و ارتش عراق خواستند که علیه صدام قیام کنند.
پس از اینکه تهدید جنگ داخلی و خارجی علیه کشور عملی شد امام فرمودند؛ کشوری که ۲۰ میلیون نیروی جوان دارد باید همه مسلح شوند و برای دفاع آموزش نظامی ببینند. در همان روزهای اول، ایده ارتش ۲۰ میلیونی شکل گرفت.
خرمشهر برگ برنده صدام برای مذاکرات بود
سردار کبیری ادامه داد: با مخالفت سرسخت بنی صدر سلاح در اختیار نیروهای مردم و سپاه قرار نگرفت حتی یادم هست در جاده سوسنگرد به اهواز یک جیپ عراقی را زدیم تا بتوانیم از سلاح های آنها برای تجهیز نیروهایی که سلاح نداشتند استفاده کنیم، صدام وقتی در خرمشهر، سوسنگرد به درب بسته خورد رویای پیروزی بر ایران دچار فروپاشی شد از ۳۱ شهریور تا ۴ آبان ۱۳۵۹ صدام توانست خرمشهر را اشغال کند و بیش از ۵ استان ایران در اشغال نیروهای متجاوز بعثی قرار گیرد با اشغال خرمشهر صدام چند جمله بیان کرد؛ «خرمشهر به نام میهن عربی خود بازگشت، خرمشهر رخت عزا را از تن بدر کند و جامه شادی بپوشد، خرمشهر به دامن عربی خویش برگشت و تا ابد به ایرانیان پس داده نمی شود». صدام که از فتح تهران بازمانده بود خیال داشت خرمشهر را به عنوان برگ برنده در چانه زنی و مذاکرات نگه دارد.
دور اندیشی امام منجر به تشکیل بسیج شد
امام خمینی(ره) با دور اندیشی ۹ماه قبل از جنگ دستور تشکیل سازمان رزم بسیج را صادر کرد و ما تا آغاز جنگ این فرصت را برای بازسازی و دفاع از وطن داشتیم که متاسفانه رفتار و عملکرد برخی در دولت موقت و نفوذی ها همانند بنی صدر این فرصت را از کشور گرفت، بنی صدر که می گفت دنیا مگر بی صاحب است که عراق به ایران حمله کند حالا باید پاسخگو می بود برای اینکه مخالف ورود مردم و سپاه و بسیج به جنگ بود و می گفت؛ معنی ندارد که سلاح از پادگانهای خارج شود و در اختیار مردم قرار گیرد لذا برای اثبات تئوری خودش با فشار به نیروهای مسلح و ارتش بیش از ۴ عملیات سنگین انجام داد که با شکست مواجهه شد در نهایت با دستور امام راحل امکانات و نیروهای سپاه و بسیج به مناطق عملیاتی و دفاع منتقل شد.
صدام سنگین ترین سیستم دفاع را در خرمشهر پیاده کرد
صدام هم بی کار ننشست شعاع ۲۵ کیلومتر دور خرمشهر زمین را مسلح کرد و ماشین ها و آهن آلات را به صورت عمودی کار گذاشته بودند، میدانهای مین گسترده سیم خاردار و رها کردن آب و لایه های مستحکم پدافندی با پشتیبانی هوایی مهیا کرده بود و برابر فرمول دانشگاه های جنگ فتح خرمشهر امکان پذیر نبود. سازمانهای بین المللی تا قبل از فتح خرمشهر با صدور بیانیه های بی خاصیت و بدون اشاره به جنگ و متجاوز خواهان خویشتن داری طرفین شدند و هیچ اشاره به بازگشت طرفین به مرزهای بین المللی نکرد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/۱۰۰۲/