قزوین_ بسیج، وطنم تن زخمی ات را دوست دارم، لاله های واژگون در البرز و زاگرس را که می بینم به یاد شهیدان به خون خفته ات می افتم، وطن تو جادوی افسانه ای فرعونیان را در هم شکستی وقتی به تاریخ بلندت نگاه می کنم می بینم چه زخم ها از دست این نامحرمان خوردی اما هنوز ایستاده ای و بر قله افتخار رجز می خوانی!
امروز در حالی جمله ای می نویسم که در نماز جمعه خشم قزوین مردم با علاقه فراوانی برای عکس یادگاری با سردار رفیعی تلاش می کردند، رفتارهای مردم دهه شصت و شب های عملیات و اعزام به جبهه را تداعی می کرد! چقدر مردم با قلب خود سپاه را دوست دارند، علاقه زیاد مردم به لباس سبز پاسداری علیرغم همه تبلیغات برای نسل دهه ۸۰ و ۹۰ جالب بود و نتوانسته که سپاه را در ذهن ها خراب کند. در این خصوص گفتم چند سطری گزارش تحلیلی بنویسم.
کربلایی قربان راننده تاکسی است سردار او را در آغوش می گیرد و با صدای گریان و بغض خفته ای که شانه ای ایمن پیدا کرده هق هق گریه می کند و می گوید؛ جان و مال و فرزندانم فدای شما سپاهیان و ارتشیان! فدای قدمهای تان دیدن شما به ما آرامش می دهد! وطن ای بغض خفته ی دماوند! ای فریادهای سلیمانی و ای سرزمین مقدس و زادگاه خمینی! وطن ای زاده گاه انقلاب مستضعفین و ای آرزوی همه انبیا و اولیا! تو را دوست دارم و با جان برایت لباس رزم می پوشم!
کودکی در آغوش سردار پرچم ایران را به اهتزاز در آورده و با لبخند و شوخی های فرمانده سپاه استان قزوین همراهی می کند اینجا خود ایران است! وطن ای زخم خورده از دوست و دشمن! وطن قسم به دست های بریده خرازی و دستان سلیمانی! وطن تو را دوست دارم با صدای ملکوتی خمینی! وطن به فریادهای خیبرشکن سیدعلی! تو را دوست دارم! کودکانت با پرچم سه رنگ می مانند حتی اگر همه دنیا به جنگ تو بیایند ما می مانیم و اگر بدنهای ما را قطعه قطعه کنند و بسوزانند و خاکستر ما را به باد دهند تو را ترک نمی کنیم ما شیعه علی ابن ابی طالب هستیم.
دو دختر چادری نوجوان هم با اشتیاق فراوان جهت عکس گرفتن با سردار به خط شدند و با لبخند اعلام حمایت از نیروهای مسلح و رهبری کردند. وطن! ای سرزمین افسانه ها! وطن ای سرزمین مادران آسمانی! به موی دخترانت قسم تو می مانی گرچه زخم هایت هزاران باشد! وطن! ای گهواره بی بی مریم بختیاری! ای سرزمین رزم بانو فرنگیس(شیرزن دلاور گیلانغرب که در جنگ تحمیلی برای دفاع از وطن رزم جانانه کرد)! ای سرزمین سرداران بی نشان! قسم به دستان بریده خرازی و بدن بی سر همت، تو می مانی! وطن! ای زادگاه انقلاب خمینی! ای سرزمین سلمان فارسی! تو ملت آخرالزمانی! ای سرزمین مردمان حکومت جهانی! ترکت نمی کنیم ما شیعیان علی ابن ابی طالب هستیم!
همه از کودک، پیر و جوان ارادت خود را به فرمانده سپاه استان نشان می دادند، از سردار پرسیدم که چقدر مردم به شما علاقه دارند با لبخند گفت؛ مردم به سپاه و سربازان و مدافعان علاقه دارند من که خاک پای مردم هم نمی شوم!
وطن ای سرزمین ستاره امامت! ای قدم گاه رضای امامت! وطن! تو را دوست دارم با گنبد طلایی امام هشتم آقا علی ابن موسی الرضا(ع), با گنبد طلایی حضرت معصومه اطهر(ع)! ای وطن خدا تو را زیباتر از جان آفریده که میلیونها عاشق فدایی داری! وطن تو را دوست دارم
با مردان و زنان عاشورایی ات! حالا که طایفه مرحب به زنان و کودکان حمله ور شده است یک کلام می گویم؛ ای سرزمین مادری با مذاکره هرگز صلح نخواهد آمد. با خیبر شکن به جنگ طایفه یهود می رویم! به والله ای وطن حالا شبیه کربلا هستی!
انتهای پیام/۱۰۰۲/