۰۵ / تير / ۱۴۰۴ - 26 June 2025
22:22
کد خبر : 9695676
۱۵:۰۸

۱۴۰۴/۰۴/۰۵
در رثای فرماندهان دلیر و دانشمندان هسته‌ای شهید که با خون خود اورانیوم عزت میهن را غنی ساختند

مردانی که روحشان در هر شعله‌ی مقاومت و در هر فریاد "الله‌اکبر" زنده‌است

امروز تن‌هایشان در کنار ما نیست اما روحشان در هر نسیم، در هر شعله‌ی مقاومت و در هر فریاد "الله‌اکبر" زنده‌است. آنها زنده‌اند و جاودانه شده‌اند. 

قزوین_ به یاد سردارانی که قامت‌هایشان تبلور ایمان بود و قلب‌هایشان دریایی از عشق به میهن"سردار حاجی‌زاده و سردار سلامی" نه فقط فرمانده که اسوه‌های استقامت، چراغ‌های راهبردی سپاه عشق و ایثار بودند.

سپاه پاسداران در غم دو فرمانده بی‌بدیلش می‌گرید؛ ولی اشک‌هایش را به لبخند رضایت آمیخته است چرا که می‌داند آنان با شهادت خویش سند زندگانی جاودان را امضا کردند.  

دست‌هایشان که همواره بر فراز ماشین جنگ، نقشه‌های پیروزی را ترسیم می‌کرد، امروز زیر خاک مقدس میهن آرمیده‌اند؛ اما روح بلندشان در خط مقدم می‌تپد، همچون نگهبانی بیدار بر فراز آسمان ایران.

در هر قدم سنگری ساختند از جان در هر نگاه، خطی کشیدند از ایمان، 

 خاک میهن در رگ‌هایشان جاری بود؛ آتش غیرت در قلب‌هایشان، چشمان تیزبین‌شان، از پس ابرهای تهدید، طلوع امنیت را می‌دید.  

دست‌های فرمانده‌شان، نقشه‌های جنگ را نه بر کاغذ، بر صفحه دل های شیفته خدمت ترسیم می‌کرد.

فرمانده‌ها، دانشمندها، فرزندان وفای این خاک... یک‌یک، هدف گرفتند با دسیسه با گلوله‌ی خاموش با انفجاری در سحرگاه ولی هر قطره‌خونی که بر زمین ریخت، نهال خشم را آبیاری کرد، هر شهیدی که افتاد، هزاران سرباز بی‌نام برخاست.

 و اما دانشمندان هسته‌ای شهید؛ سربازان میدان نبرد علم که شهادتشان نیز چون پژوهش‌هایشان "سپر حقیقت" شد برای ایران.

 آنها می‌توانستند در بهترین دانشگاه‌های جهان بدرخشند، اما انتخاب کردند در آزمایشگاه‌های وطن، زیر نور لامپ‌های ساده، با عینکی بر چشمان خسته‌شان، شب‌ها را به صبح پیوند بزنند. زندگی‌شان چون لباس کار سفیدشان ساده بود، اما اندیشه‌شان ابرها را در می نوردید. هرگز نخواستند نامشان بر تیتر خبرها باشد؛ زیرا خدمت را عبادت می‌دانستند.

شجاعت آنان، فریادکشیدن نبود؛ سکوتی آگاهانه بود در برابر توفان تهدیدها شجاعتی از جنس ایستادن در برابر ابرقدرت‌هایی که می‌خواستند اندیشیدن را از این ملت بگیرند.  

 ادامه‌ی مسیر در تاریکی تحریم‌ها، وقتی حتی یک پیچ ساده را هم به کشور نمی‌فروختند و لبخند زدن زیر بار فشار کار و خطر، در حالی که می‌دانستند سایه‌ی ترور، پیگیر قدم‌هایشان است.  

آری! شجاعت آنان، پایداری در میدان مغزها بود. نبردی که در آن هر معادله‌ی حل‌شده، پیروزی‌ای بزرگ‌تر از فتح یک سرزمین بود.  

 آنها حماسه سرایان میدان اتم بودند، سلاحشان نوک قلم بود، مهماتشان فرمول‌های ریاضی و سنگرشان میان‌خط‌های کدهای رایانه‌ای. شهید دکتر مجید شهریاری، شهید دکتر مسعودعلی محمدی، شهید داريوش رضایی نژاد و دیگر عالمان شهید... هر کدام، چراغ‌دان‌هایی بودند که خود، سوختند تا راه دانش بومی را روشن کنند.

 ترور آنان، اعتراف دشمن به ناتوانی در میدان علم بود. آنان را نه در لباس رزم که در کفش کهنه‌ی دانشگاهی و با کیف پر از مقاله به خاک می‌سپرند. شهادتشان فریاد زد: ای دنیا! اینجا مردانی زندگی می‌کردند که مرگشان، زنجیرهای جهل را پاره کرد. 

خون این شهدا، نه بر خاک که بر صفحات سفید دستاوردهای هسته‌ای ایران جاری شد. هر قطره‌اش بذر جراتی شد برای نسل‌های بعد که راه عزت از میان آزمایشگاه‌ها نیز می‌گذرد.  

شهادت فقط در میدان جنگ نیست؛ گاه پشت میز تحقیق زیر نور میکروسکوپ است و بزرگ‌ترین انفجارها نه در سانتریفیوژها که در اراده‌ی انسان ‌های آزاده رخ می‌دهد. 

 امروز تن‌هایشان زیر خاک سرد است؛ اما روح‌هایشان در هر نسیم، در هر شعله‌ی مقاومت و در هر فریاد "الله‌اکبر" زنده‌اند. شهیدان فرمانده، نه مرده‌اند که جاودانه شده‌اند. 

آن‌ها مردند... اما نه مثل دیگران آن‌ها به شهادت رسیدند؛ یعنی زندگی را انتخاب کردند، آن هم زندگی‌ای که هرگز پایانی ندارد.

 امروز، ترور کینه‌توزانه دشمن، تن‌هایشان را از ما گرفت، اما چه کسی می‌تواند روح بلند و عزم استوارشان را به اسارت بگیرد؟ آن‌ها رفتند، اما مانند خورشید، حتی در غیابشان گرمابخش جان‌های ما هستند.  

  آسمان وطن امروز چند ستاره‌ی درخشان کم دارد، اما اکنون زمین، غرور و مقاومتی بیشتر دارد.  

 

اعظم علویری 

  انتهای پیام/۱۰۰۴

سهیلا عظیمی
خبرنگار: سهیلا عظیمی

گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید