به گزارش خبرگزاری بسیج از البرز، متن خطبه حجت السلام والمسلمین رادمرد امام جمعه ماهدشت، مبنی بر تقوا الهی، محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی در کشورمان، ماه محرم و مسائل شهری و منطقهای، به شرح زیر است:
الحمدلله ربّ العالمین نحمده و نستعینه و نستغفره و نتوکّل علیه و نصلّى و نسلّم على حبیبه و نجیبه سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین سیما بقیه الله الاعظم علیه الصلاه و السلام
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه والنصر و اللهم انصر الاسلام و أهله و ... عبادالله اوصیکم بتقوی الله و ...
تسلیت فرارسیدن ماه محرم
تقوا که قدم اول آن توجه به حلال و حرام است، یعنی مراقب درآمدت باشی که حرام وارد زندگی نشود، پولی که به کسی میخواهی بدهی، قرض الحسنه بده هم حلال وهم برکتش بیشتر، چرا نزولی و سودی و ربایی بدی که حرام است و آتش در زندگیها و خدا فرمود هر کسی ربا بدهد، همین پول نزول و ... به جنگ با من اقدام کرده، مراقب در آمد و مراقب در مسیر حرام مصرف نکنی، حالا این یک بخش، اثرش میشود توفیق داشتن قوه تشخیص میان حق و باطل، گوش به حرف امام حسین علیه السلام نداند، چون شکم هایشان از حرام پر شده، درآمد حاصله از حرام که یک مثال را زدم، ملک و زمین غصبی، برخی جاها زمین دور و بر آزاد است حالا یک کسی هی بخش از آن را بگیرد و دیوار بکشد یا به زمین ش اضافه کند، این حرام است و آتش برای انسان، هم در این دنیا و هم در آخرت؛ لذا باید مراقب بود، در ظار پول من افزایش پیدا کرده، اما برکتی در آن نیست و تبدیل به نقمت و بیماری و گرفتاری در این دنیا میشود و در آخرت هم عذاب، البته دیگر افراد هم از حرام خوری برخی افراد متضرر میشوند و به آنها هم آسیب اقدام آنها میرسد.
تقوا یعنی مراقب خودت و زندگیت و جامعه ات باش.
حرکت ابی عبد الله الحسین علیه السلام هم همین نکته را خواست برجسته کند که اسلام در جای جای زندگی انسانها نقش داشته باشد، حتی در نظام حاکمیتی که باید امام عادل حاکم آن باشد.
نهضت عاشورا ماهیتی صرفاً شیعی یا اسلامی ندارد بلکه نهضتی انسانی است و نجات بشریت را در هدف الهی خود تعریف کرده است، در حقیقت، امام حسین اگرچه با یزید مبارزه میکند، اما مبارزهی گستردهی تاریخی ایشان با یزیدِ کوتهعمرِ بیارزش نیست، بلکه با جهل و پستی و گمراهی و زبونی و ذلّت انسان است؛ امام حسین با اینها مبارزه میکند» (۲۶/۰۱/۱۳۷۹).
به همین جهت در زیارت اربعین میخوانیم: «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلَالَة».
واقعیت، این است که تاریخ عاشورا، از ظرفیت بىبدیلى در هدایت انسانها و ساختن جامعه آرمانىِ انسانى و مبتنى بر ارزشهاى اسلامى، برخوردار است و با توجّه به این ظرفیت فرهنگى، راز این حدیث نبوى گشوده مىگردد که: در حسّاسترین نقطه عرش الهى، از امام حسین ع، به عنوان «چراغ هدایت» و «کشتى نجات»، یاد شده است.
متن حدیث، چنین است: «إِنَّ الْحُسَینَ بْنَ عَلِی فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ» (عیون أخبار، ج ۱، ص ۵۹) -حسین بن على علیه السلام، در آسمان، مقامى برتر از زمین دارد؛ چرا که در سمت راست عرش الهى، در باره او نوشته شده است: چراغ هدایت و کشتى نجات- بىتردید، همه امامان اهل بیت علیهم السلام، چراغ هدایت و کشتى نجاتاند؛ امّا ظرفیت فرهنگى تاریخ عاشورا، سبب شده است که نام امام حسین علیه السلام بدین عنوان به ثبت برسد.
بهرهگیرى صحیح از این ظرفیت مىتواند نه تنها ملّتهاى مسلمان، بلکه جهان را از بنبست اجتماعى، فرهنگى و سیاسىاى که امروز گرفتار آن است، نجات دهد.
این است راز آن همه تأکید اهل بیت علیهم السلام بر زنده نگه داشتن عاشورا، رفتن به کربلا و زیارت سید الشهدا. خب الحمد لله مجالس حسینی (ع) در جای جای شهر برپاست، برخی نکات را در خطبههای گذشته و در جلسه طلایه داران حسینی عرض کردم، اما چند ویژگی دیگر متصور است که مجالس حسینی باید داشته باشند:
اوّلین ویژگی باید این باشد که چنین مجالسی، محبّت به اهل بیت علیهمالسّلام را زیاد کنند، چون رابطه عاطفی، یک رابطه بسیار ذیقیمت است.
روحانیون و مداحان عزیز باید کاری کنند که محبّت شرکتکنندگان در مجالس مذکور، روزبهروز نسبت به حسینبنعلی علیهالسّلام، خاندان پیغمبر ع بیشتر شود.
دومین ویژگیای که باید در این مجالس به وجود آید، این است که مردم نسبت به اصل حادثه عاشورا، معرفت روشنتر و واضحتری پیدا کنند.
سومین ویژگی لازم در این مجالس، افزایش ایمان و معرفت دینی در مردم است.
در چنین مجالسی باید از دین، نکاتی عنوان شود که موجب ایمان و معرفتِ بیشتر در مستمع ومخاطب گردد. چهارمین ویژگی بهره گیری از مضامین توحیدی و حماسی در شعر مداحان و همچنین افزایش معرفت و ایمان و روحیه سلحشوری و تبیین مسائل روز برگرفته از تحلیلها و خبرهای درست و واقعی، یزیدیان زمان باید معرفی شوند و حسینیان زمان هم همچنین خدایا ما را موفق به شناخت و ظیفه و عمل به آن قرار بده.
خطبه دوم / فرارسیدن ماه محرم/ شهادت شهدای حملات / گرامیداشت هفته قوه قضائیه – شهید بهشتی و یاران / یک سوال مهم و کلیدی برای تحلیل واقع بینانه شرایط جنگ تحمیلی، دشمن صهیونیستی و آمریکا بین آنچه میخواستند و آنچه که الان به آن رسیدند، چقدر برایشان نتیجه مطلوب داشته است؟
مرحله اول اطلاعاتی است که او به دست میآورد. اسم آن را اطلاعات راهبردی میگذارند.. الان سؤال این است که رژیم صهیونیستی و آمریکا بر چه مبنایی در این شرایط که مذاکره میکردیم، اقدام به حمله کرد؟ چه اطلاعاتی به دست رژیم صهیونیستی رسید؟
محاسبات راهبردی و کلان او برای حمله به ایران چه بود؟ اولین اطلاعات و محاسبات راهبردی رژیم صهیونی این بود که فکر میکرد ایران بهخاطر شرایط سخت معیشتی و اقتصادی که دارد و بهخاطر گسلهای قومیتی بهخصوص فرهنگی که بعد از فتنه ۱۴۰۱ انجام شده و طیف زیادی از مردم که خودشان را جدای از نظام حساب میکنند، الان در آستانه یک آشوب بزرگ اجتماعی دارند که نیاز به یک تسریع کننده و به قول خودشان کاتالیزور دارد که کبریت بزند و این جامعه آتش بگیرد.
دومین اطلاعات و محاسبات راهبردی صهیونیستها این بود که ایران به جهت ضربات و لطماتی که در جبهه مقاومت از سال گذشته خورده است، چه اتفاقاتی که در لبنان افتاد و شهادت سید حسن نصرالله عزیز و چه اتفاقاتی که بعداً در سوریه افتاد، از آن طرف هم حماس به جهت اینکه حدود دو سال است که میجنگد، تصورشان این بود که اگر حمله و اقدامی انجام دهیم، کسی از ایران حمایت نخواهد کرد. سومین اطلاعات و محاسبات راهبردی که داشتند این بود که دولتی که بر سر کار است، دولتی است که آمده با آمریکا سازش و گفتوگو کند.
چنانچه ما حملهای کنیم، طیف زیاد و طرفداران جناحی دولت در مخالفت با جنگ میایستند و مسئله مذاکره و سازش را مطرح میکنند. در حقیقت این دولت مانند دولت آقای روحانی عمل میکند و دوگانه بین حاکمیت و دولت شکلگرفته که این تشدید خواهد شد.
نکته چهارم هم این است که یک جنگ ادراکی و تصویرانگاری منفی در اعتماد مسئولین حتی به شخص مقام معظم رهبری صورت گرفته که مردم از هیچکس دل خوشی ندارند و این تصویر منفی که بر اثر جنگ ادراکی دشمن شکلگرفته، تابآوری مردم را پائین آورده و ما با اجتماعیسازی جنگ یعنی کشاندن جنگ به زندگی مردم، میتوانیم به نتیجه مطلوب خودمان برسیم. این چهار محور بود که در بحث اطلاعات راهبردی خدمت شما عرض کردم.
براساس این اطلاعات ۴ گانه اقدامات راهبردی دشمن شکل گرفت، اولین اقدامراهبردی، حمله به نیروهای ارشد نظامی، امنیتی، علمی و مدیریتی، دشمنان بر اساس این اطلاعات و محاسبات راهبردی، اقدامات راهبردی را شکل دادند.
اولاً تصمیم گرفتند که در یک عملیات هماهنگ در ۲۳ خرداد به فرماندهان ارشد و دانشمندان برجسته حمله کنند.
یعنی نیروهای ارشد نظامی، امنیتی، علمی و حتی طبق برخی از اخبار، برخی از نیروهای ارشد مدیریتی که به آنها حمله کنند.
مثلا حتی سران قوا، وزرای مهم، کسانی که نیروهای تاثیرگذار هستند را از بین ببرند و نظام را با یک شوک و بُهتی مواجه کنند که ندانند الان چگونه وارد مسئله شود. مثلاً قوه قضاییه، مجریه، مقننه، رؤسایشان به شهادت رسیده باشند و یا دچار آسیب و جراحت شده باشند.
وزرای مهم مانند وزیر کشور و وزیر اطلاعات و امثال آن، این لایه مدیریتی، لایه امنیتی هم همینطور، لایه علمی و دانشمندان برجسته هستهای و موشکی همینطور و فرماندهان ارشد تصمیمگیر و تصمیمساز نظام هم به همین شکل.
دومین اقدام راهبردی دشمنان این بود که سیستم پدافند ما را مختل کنند و از این سیستم وارد شوند، راه را باز کنند و شروع به زدن مراکز هستهای، مراکز نظامی، پادگانها، مراکز موشکی و منازل مسکونی مردم. سوم اینکه جامعه و فضای کشور را با مزدورانی که آموزش دیدند و دارای ابزاری مانند پهپاد یا سلاحهای دوشپرتاب و امثال آن ناامن کنند. مردم یکمرتبه در این استان و آن استان، این شهر و آن شهر ناامنی را ببینند.
مردمی که از تهران به شمال کوچ کردند یک مرتبه ببینند که در مازندران و گلستان گیلان و ... این اتفاقات خواهد افتاد، این اقدامات را هم انجام دادند.
تلاش اینها این بود که در ۴۸ ساعت اول یعنی فاصله جمعه ۲۳ خرداد تا یکشنبه که دو روز بود، کاری در ایران انجام دهند و بلایی به سر نظام و مردم بیاورند که وزیر خارجه وقتی آنجا میرود با دست بالا برای تسلیم برود و آنجا آنچه که مدنظرشان است، دیکته کنند.
اقدام دیگرشان این بود که طوری سامانههای موشکی ما را بزنند و از اهداف اصلی آنها، شهرهای موشکی بود که قوت موشکی ما نابود شود یا اینقدر ضعیف شود که نتواند کار دیگری بکنند.
یعنی این دو نقطه قوت ایران را که نشان قوت علمی و نظامی ما میشد، یعنی صنعت دفاعی و صنعت موشکی ما را بزنند، جایی هم که نماد بود، فردو و نطنز را بزنند.
برخی از نواحی موشکی ما که فکر میکردند در استانهای مختلف است را مورد هدف قرار دهند.
فرماندهان مختلف، نیروهای نظامی را به همین شکل مورد هدف قرار دهند.
به تعبیر خودشان که گفته بود نابودی کامل مراکز هستهای و موشکی هدف ما است.
ما میخواهیم چنین کاری کنیم. آمریکا هم آمد که همین کار را انجام دهد.
بعد از اطلاعات و محاسبات راهبردی، و همچنین اقدامات راهبردی، سؤال این است که آیا دشمن به آنچه میخواست رسید یا نه؟ اسم این ارزیابی را برآورد راهبردی میگذاند، ارزیابی اینکه دشمن چه میخواست و چه شد؟
۱. ترور مسئولین، فرماندهان و... به نتیجه نرسید، یعنی اثری که آنها دنبالش بودند، به نتیجه نرسید.
۲. در بحث پدافند اگر چه ما لطمههای زیادی دیدیم و نیاز دارد که جبران و بازسازی کنیم، بهخاطر اینکه ما لایه پدافند زیر زمینی و سیار داشتیم، تا حد زیادی توانستیم پوشش دهیم اگر چه در برخی حوزهها نقص داشتیم.
۳. جنگ سایبری هم مفصل به زیرساختهای ما از صداوسیما بگیرید تا زیر ساختهای انرژی و توزیع بنزین، بانکها را انجام دادند؛ ولی به نتیجه نرسید.
۴. خواستند مردم را مقابل نظام قرار دهد و دوگانگی ایجاد کند، برخلاف آنچه فکر میکرد مردم در راهپیمایی غدیر، در نمازجمعههای خشم و نصر یک حضور بینظیر پیدا کردند و برخلاف آنچه تصور میکردند همه اقشار از جریانهای سیاسی، انقلابیها و قشر خاکستری و مردم عادی، حتی بسیاری از اپوزیسیون خارجنشین بهجز معدودی از آنها اینها آمدند و پای ایران و دفاع از نیروهای مسلح ایستادند.
هنرمندانی که خیلی از آنها در فتنههای مختلف برگشته و از نظام جدا شده بودند، دوباره برگشتند و از ایران و نیروهای مسلح حمایت کردند.
هدفگذاری که کرده بودند، شخصیت مقام معظم رهبری در نگاه مردم شخصیتی شود که مطلوب و محبوب نباشد.
خیلی از کسانی که این تصور را در دوران مختلف داشتند، نسبت به این موضوع نگاهشان تصحیح شد.
دشمن به این اهداف نرسید، البته ما خسارتهای زیادی دیدیم.
نیروهای عزیزی که از ما شهید شدند، از یک بچه دوماهه بگیرید که یکی آن هم زیاد است تا سرداران و دانشمندان برجستهای که از بین ما رفتند و ما داغدار آنها هستیم و انشاءالله تشییع باشکوهی از این عزیزان برگزار کنیم در شنبه در برخی شهرها هم برگزار شد.
آن حرکتی هم که آمریکا انجام داد بیشتر یک حرکتی بود که به نتانیاهو بگوید من پشت تو هستم و دلت گرم باشد.
تصوری هم نداشت که ایران اینجور پاسخ دهد. تصورشان این بود که ایران ناوی را در دریا خواهد زد.
برخلاف تصور آنها ما پایگاه سنتکام را زدیم که فرماندهی مرکزی آمریکا در غرب آسیا بود.
آنجا ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر نیرو با حدود ۱۴۰ هواپیما در آن جا میگیرد. فضاحتی که با آمریکا به بار آمد این بود که خبرنگاران حمله آمریکا را به شکل واقعی مطرح کردند که حمله کوچکی بود و خسارتی عمدهای وارد نکرده که موجب خشم ترامپ و برخی مسئولان آمریکایی شد که چرا افشا کردند.
در این فاصله از اتفاقاتی افتاد و آن اتفاقات این بود که پیامهایی از طرف قطر و روسیه و برخی از کشورها به ما رسیده بود که واقعاً اینها حالت اصرار برای اینکه هرچه بشود، جنگ متوقف شود. ایران هم به تعبیری میشود گفت که این را بررسی و به جمعبندی رسید و قرار شد که اعلام کنند.
آتشبس موقت است، البته ترامپ یک بازی و شو درآورده است و گفته صلح! این صلح نیست.
این هدنه و آتشبس است، آتشبس، هُدنه و توقف موقت جنگ بین دو طرف درگیر است تا ببینند هر یک در قبال دیگری چه خواهد کرد.
سه نکته مهم:
اولاً صلح نشده است و این کلمه غلط است، کسی که صلح را روایت میکند یا جهالت به خرج میدهد و یا خداینخواسته نشانی غلط آگاهانه میدهد و جز خیانت نمیشود، او حرف ترامپ را میزند.
نکته دوم این است که آیا ما شکست خوردیم؟ مطلقاً نه! باید برگردیم به همان سه نکتهای که گفته شد: محاسبات راهبردی، اقدامات راهبردی و برآورد راهبردی.
چه میخواستند و نتیجه آن چه شد؟ ما چه میخواستیم و نتیجه چه شد؟ سوم ما همزمان هم با اسرائیل و هم آمریکا جنگیدیم.
هم تا حد زیادی در یک جنگ اطلاعاتی جنگیدیم، هم در مدیریت جامعه و آرامش جامعه موفق عمل کردیم.
هم کشور دچار دوگانگی نشد بلکه روی انسجام، شور و نشاط انقلابی است.
قحطی و خالیکردن مغازهها، و... هیچکدام از اینها را بحمدالله نداشتیم.
سرانجام پیروزی ایران در جنگ ۱۲ روزه با آمریکا و اسرائیل.
یعنی کسی که ابرقدرت اول دنیا است و کشوری که زور میزند و خودش را میخواهد؛ رهبر معظم انقلاب در پیامشان سه تبریک به مردم ایران اسلامی گفتند ناظر به همین نکاتی که عرض شد.
یکی تبریک پیروزی بر رژیم جعلی صهیونیست. رژیم صهیونی با آن همه هیاهو، با آن همه ادّعا، در زیر ضربات جمهوری اسلامی تقریباً از پا درآمد و له شد.
تبریک دوّم مربوط به پیروزی ایران عزیزمان بر رژیم آمریکا است، رژیم آمریکا وارد جنگ مستقیم شد، چون احساس کرد که اگر وارد نشود، رژیم صهیونیستی بکلّی نابود خواهد شد، وارد جنگ شد برای اینکه او را نجات بدهد، لکن هیچ دستاوردی از این جنگ نداشت.
تبریک سوّم تبریک اتّحاد و اتّفاق فوقالعادهی ملّت ایران است، بحمدالله یک ملّت در حدود نود میلیون جمعیّت، یکپارچه، یکصدا، شانهبهشانه، در کنار هم، بدون هیچ گونه تفاوتی در خواستهها و در مقاصدی که ابراز میکنند، ایستادند، شعار دادند، حرف زدند، از رفتار نیروهای مسلّح حمایت کردند.
یک نکته اساسی هم مطرح کردند که رئیسجمهور آمریکا در یکی اظهاراتش گفت ایران باید تسلیم بشود.
بحث غنیسازی دیگر نیست، بحث صنعت هستهای نیست، بحث تسلیم ایران است، البتّه این حرف برای دهان رئیسجمهور آمریکا خیلی بزرگ است.
ایرانِ باعظمت، ایرانِ با این تاریخ، ایرانِ با این فرهنگ، ایرانِ با این عزم پولادین ملّی، اسم «تسلیم» برای یک چنین کشوری مایهی استهزاء کسانی است که ملّت ایران را میشناسند.
در میان حمله آمریکا به تاسیسات هستهای ما و پشتیبانیهایی که آمریکا از اسرائیل داشت، حرف از مذاکره با آمریکا حرف هوشمندانه و عاقلانهای نیست، با کی و درباره چی میخواهیم مذاکره کنیم، این یک حماقت است که در این شرایط که آمریکا اقدام نظامی بر علیه خاک ما کرده، همچنین حرفهایی زده بشود، این یک نمایش ضعف است در شرایط جنگی، ضعف نشان دادن تدبیر براساس حکمت و مصلحت نیست.
این خط جریانی باید اول آمریکا را تطهیر کند و بعد داعیه مذاکره داشته باشد که هیچکدام امکان پذیر نیست و مسئولان ما تحت تاثیر این تفکر غرب زده برخی نباید قرار بگیرند خصوصا در این شرایط.