به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، ظهر جمعه، در حسینیه امام خمینی(ره)، پیکر مطهر بهاره لطفی بر دستان مردم تشییع شد؛ نه فقط پیکر یک شهید، که شکوه یک ملت در قاب خاموشی باشکوه.
بهاره، پرسنل زندان اوین بود؛ زنی بیصدا در میانهی طوفان، در سنگر امنیت، بیهیاهو و بیادعا. حمله ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی، سکوت او را به فریادی بلند بدل کرد؛ فریادی که در قلب ایران پیچید و به گوش تاریخ رسید.
در مراسم وداع، هنگامی که آیتالله شعبانی نماز بر پیکرش اقامه کرد، گویی تمام آسمان همدان خم شد به احترام دختری که امنیت را با ایمان آمیخت. صفهای اشک، مادرانی که دست فرزندانشان را گرفته بودند، خواهرانی که سیاهپوش آمده بودند تا سلام آخر را زمزمه کنند، صحنهای ساخت که تنها در قاب ایمان معنا پیدا میکند.
شهید لطفی، نه فقط از همدان، که از دامان غیرت برخاسته بود. گویی در آغوش مادرش، اولین کلمهای که زمزمه کرده بود، «ایستادگی» بوده است. اکنون، فراتر از مرزها، نامش شده پیامآور این حقیقت که زن ایرانی، وقتی برای ایمانش بایستد، تلاطمها را رام میکند و تاریخ را مینویسد.
پیکر مطهرش آرام گرفت، اما نامش در خانهها باقی ماند؛ روی زبان دختران نوجوانی که امروز با صدای بلند میگویند: «ما هم بهارهای دیگر خواهیم شد.» در قاب عکسها، در قاب دلها، در قاب پرچمهایی که حالا به احترامش افراشتهتر از همیشه در باد میرقصند.
و حالا، در آستانه محرم، چقدر این شهادت بوی عاشورا میدهد. گویی عطر کربلا از لابهلای عبای آیتالله شعبانی، از صدای مردمی که «یاحسین(ع)» گفتند، و از پیکر خونین اما سربلند بهاره برخاسته بود.
او رفت، اما رفتنش ماندنی شد.
خبرنگار: شیما ویسمرادی
انتهای پیام/