۰۹ / تير / ۱۴۰۴ - 30 June 2025
20:45
کد خبر : 9696180
۰۰:۰۳

۱۴۰۴/۰۴/۰۹
بادامی:

شهید شادمانی، فرمانده‌ای که هیچ‌گاه رفاقت‌های جبهه را فراموش نکرد

 همدان-همرزم و دوست سپهبد شهید علی شادمانی با اشاره به جایگاه این شهید والامقام گفت: با وجود این جایگاه، هیچ‌گاه از رفاقت‌های قدیمی فاصله نگرفت؛ او در عین صلابت نظامی، روحی سرشار از تواضع، رفاقت و وفاداری داشت.
شهید شادمانی، فرمانده‌ای که هیچ‌گاه رفاقت‌های جبهه را فراموش نکرد

به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، سعید بادامی در جمع خبرنگاران با بیان اینکه سال ۱۳۵۸، در پادگان ابوذر همدان، برای اولین‌بار با شهید شادمانی روبه‌رو شدم، اظهار کرد: آن زمان، ایشان مربی نیروهای رسمی سپاه بود، سپاه تازه تأسیس شده بود و مسئولیت تربیت کادر جدید، کار کوچکی نبود اما حاج آقا شادمانی با توانمندی، دقت و صبر، هر دوره پنج‌روزه‌ای را با جدیت برگزار می‌کرد و پاسداران تازه‌نفس را برای اعزام به جبهه‌ها آماده می‌ساخت.

وی با اشاره به نقش شهید شادمانی در سال‌های دفاع مقدس افزود: در جبهه سرپل ذهاب، ایشان فرمانده عملیات بود. در کنار شهدای بزرگی چون حاج حسین همدانی، شهید مظاهری و شهید حاجی‌بابایی، نقش‌آفرینی می‌کرد، در ایلام، در پل فلزی، وقتی خطر سقوط شهر جدی بود، باز هم شادمانی بود که فرماندهی نیروهای مستقر را بر عهده داشت، او همیشه در خط مقدم بود، نه فقط به‌عنوان فرمانده، بلکه به‌عنوان کسی که دل در گرو مردم و انقلاب داشت.

همرزم و دوست شهید شادمانی با اشاره به جایگاه شهید شادمانی در ساختار سپاه همدان گفت: پس از شهادت حاج حسین همدانی و مسئولیت برادر کیانی، شهید شادمانی به‌عنوان سومین فرمانده لشکر انصارالحسین(ع) منصوب شد، او در عملیات‌های متعددی، با حضور بچه‌های همدان، فرماندهی می‌کرد و با نبوغ و تجربه‌ای که در میدان به دست آورده بود، نقش تعیین‌کننده‌ای در پیروزی‌ها داشت.

وی ادامه داد: پس از پایان جنگ، به‌دلیل همان نبوغ و تجربه، در مسئولیت‌های کلان‌تری قرار گرفت و آخرین مسئولیتش، جانشینی قرارگاه خاتم‌الانبیا و مسئول عملیات ستاد کل نیروهای مسلح بود اما با وجود این جایگاه، هیچ‌گاه از رفاقت‌های قدیمی فاصله نگرفت؛ او در عین صلابت نظامی، روحی سرشار از تواضع، رفاقت و وفاداری داشت.

بادامی به خاطره‌ای از روزهای پایانی عمر شهید شادمانی اشاره کرد و گفت: در خرداد ۱۴۰۴، تنها چند روز پیش از شهادتش، با وجود مسئولیت سنگین، دعوت اخوی شهید شهبازی را برای سخنرانی در مراسم دوم خرداد پذیرفت، بعد از مراسم، کنار مزار شهید شهبازی در خیمه شهدای اصفهان نشست، حال عجیبی داشت، خودش گفت «من خسته‌ام، من را بپذیر، من می‌خواهم کنار شهدا باشم» هیچ‌کس نمی‌دانست که چند روز بعد، او به دست پلیدترین دشمن اسلام، رژیم صهیونیستی، به شهادت خواهد رسید.

وی با اشاره به روحیه متواضع شهید شادمانی گفت: با اینکه من یک بازنشسته‌ام، یک راننده در جبهه، اما هیچ‌گاه اجازه نداد آن صمیمیت‌ها از بین برود، هر وقت تماس می‌گرفتیم، با روی باز پاسخ می‌داد و همان رفاقت سال ۶۱ و ۶۲ را حفظ کرده بود، این یعنی ذخیره‌ای الهی بود؛ مردی که برای چنین روزی نگه داشته شده بود، امیدوارم روح بلندش از ما راضی باشد و در صحنه قیامت، باز هم دست ما را بگیرد.

انتهای پیام/


گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید