۰۷ / مرداد / ۱۴۰۴ - 29 July 2025
21:04
کد خبر : 9700627
۱۷:۵۳

۱۴۰۴/۰۵/۰۶
ویژگی‌های برجسته شهید سردار طاهرپور از زبان خانواده؛

صبوری، خستگی‌ناپذیری گمنامی و عشق بی‌پایان به وطن

سردار شهید محمدباقر طاهرپور نماد صبوری، خستگی‌ناپذیری و گمنامی بود؛ او با عشقی بی‌پایان به وطن، همه زندگی و افتخارات خود را در راه ایران اسلامی فدا کرد.

به گزارش خبرگزاری بسیج لرستان،  سردار شهید محمدباقر طاهرپور متولد اول شهریور ۱۳۵۸ در خرم‌آباد، و یکی از فرماندهان برجسته و متخصص حوزه پهپادی و هوافضای کشور بود.

 این شهید والا مقام با داشتن مدرک کارشناسی ارشد مدیریت دفاعی با گرایش هوافضا و قبولی در مقطع دکتری، از چهره‌های کلیدی در پیشرفت علمی و عملیاتی صنعت پهپاد ایران به شمار می‌رفت.

سردار طاهرپور به گمنامی، تواضع و خستگی‌ناپذیری شهره بود و با روحیه‌ای سرشار از عشق به وطن، همه سال‌های عمر خود را وقف خدمت به اسلام و میهن کرد تا سرانجام به آرزوی دیرینه‌اش، که  شهادت بود رسید.

خبرنگار خبرگزاری بسیج لرستان، به‌عنوان نخستین خبرنگار کشوری و استانی، با حضور در منزل شهید والامقام سردار محمدباقر طاهرپور، از نزدیک با خانواده این شهید والامقام دیدار و گفتگو کرد و به روایت ناگفته‌هایی از ابعاد شخصیتی و زندگی این شهید برجسته پرداخت.

همسر شهید والامقام سردار محمدباقر طاهرپور در گفت‌وگو با ما مهم‌ترین ویژگی‌های اخلاقی و رفتاری این شهید را صبر، خستگی‌ناپذیری و عشق بی‌پایان به میهن عنوان کرد و اظهار داشت: صبوری شهید طاهرپور زبانزد همه دوستان، همکاران و اعضای خانواده بود. بارها از اطرافیان شنیده بودم که چقدر اهل تحمل است و هر بار به صبوری‌اش فکر می‌کردم، واقعاً او را تحسین می‌کردم؛ چون این میزان از بردباری کمتر در کسی یافت می‌شود.

صبوری، خستگی‌ناپذیری گمنامی و عشق بی‌پایان به وطن

وی ادامه داد: همسرم با وجود خستگی‌های جسمی، هرگز این خستگی را بروز نمی‌داد و هنگام ورود به منزل همیشه با نشاط و انرژی خاصی رفتار می‌کرد تا روحیه خانواده تضعیف نشود.

همسر این شهید بزرگوار بیان کرد:شهید طاهرپور ایران را همانند حرم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) عزیز می‌دانست و دفاع از وطن برایش اهمیت والایی داشت. ما زندگی ساده و معمولی داشتیم و همواره بابت همین زندگی، شکرگزار بودیم.

وداع آخر با شهید

وی درباره آخرین وداع اظهار داشت:آخرین خداحافظی با سردار بسیار خاص و فراموش‌نشدنی بود. من و فرزندانم او را تا دم در بدرقه کردیم و برایش دعا خواندیم. همان شب آخر حس عجیبی داشتم. هرچند اصرار داشتم منتظر همکاران بمان تا بیان، اما گفت باید برود و گویی پای ماندن نداشت.

همسر شهید طاهرپور با اشاره به سنگینی داغ شهادت این عزیز برای خانواده و ملت ایران گفت:داغ از دست دادن چنین عزیزانی بسیار سنگین است، اما آرزو می‌کنم بتوانیم ادامه‌دهنده راه شهدا باشیم و با اتحاد و همبستگی، کشور و ارزش‌های انقلاب را حفظ کنیم.

وی افزود: هنگام زیارت مزار شهید، با خود می‌گویم خوش به حالت که به آرزوی خود رسیدی؛ مزار شهدا برای ما زیارتگاه است و اگر چه دلتنگی داریم، اما یقین داریم ایشان به سرمنزل آرزوهایش رسید.

صبوری، خستگی‌ناپذیری گمنامی و عشق بی‌پایان به وطن

مادر شهید سردار محمدباقر طاهرپور، از فرماندهان ارشد نظامی هوای فضای کشور، نیز درباره فرزندش گفت: فرزندم خوش اخلاق و مردمدار بود و نسبت به پدر و مادر و تمام وابستگان رفتار بسیار خوبی داشت. هربار به خرم‌آباد می‌آمد، به همه اعضای خانواده سر می‌زد.

وی عنایت و فضل الهی را عامل عاقبت‌به‌خیری فرزندش دانست و افزود: فرزندم از همان کودکی راهش را انتخاب کرده و علاقه عمیقی به خلبانی و خدمت به کشور داشت و همیشه دعا می‌کردم خدا او را موفق و سربلند کند.

مادر شهید طاهرپور بیان کرد:پسرم در دوران تحصیل چه از لحاظ اخلاقی و چه درسی ممتاز بود و پس از اتمام تحصیلات، به خدمت در مجموعه نظامی کشور درآمد. همیشه می‌خواست برای نظام و مردم مفید باشد و به آرزوی دیرینه‌اش که شهادت بود، رسید.

وی تصریح کرد: در زمان حیاتش هیچ‌کس از او ناراحت نشد؛ چراکه فرزندم مهربان، مردم‌دار و بسیار با پشتکار بود. هر کاری را با دقت انجام می‌داد و اهل نمایش دادن جایگاهش نبود.

مادر شهید والامقام در پایان ضمن آرزوی عاقبت‌به‌خیری برای همه مردم ایران، گفت: همیشه برای عزیزانم دعا می‌کنم خدا به آنان رتبه و جایگاه شایسته بدهد و برای نظام و کشور مفید باشند.

خواهر سردار شهید محمدباقر طاهرپور با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی و مسیر افتخارآمیز برادرش گفت:شهید طاهرپور متولد یکم شهریور ۱۳۵۸ بود و دو سال از من کوچک‌تر بود. تمام مقاطع تحصیلی‌اش را با موفقیت و به بهترین شکل به پایان رساند و از همان کودکی رویای خلبان شدن را در سر داشت. با اخذ دیپلم بلافاصله در آزمون خلبانی شرکت کرد و پس از قبولی، قدم در این مسیر نهاد.

صبوری، خستگی‌ناپذیری گمنامی و عشق بی‌پایان به وطن

وی افزود: ما در دوران جنگ تحمیلی بزرگ شدیم و او همواره آرزو می‌کرد روزی بتواند برای دفاع از ایران و اسلام در قالب خلبانی خدمت کند. دغدغه‌اش همیشه خدمت به اسلام و ملت بود و این باور از سنین کودکی در او شکل گرفته بود؛ برخلاف بسیاری که تا سال‌ها به دنبال انتخاب مسیر زندگی‌شان هستند، او هدفش را زود انتخاب کرده و به آن نیز رسید.

خواهر شهید درباره روند تحصیلی و فعالیت‌های علمی و تخصصی وی ادامه داد: برادرم کارشناسی‌ارشد مدیریت دفاعی با گرایش هوافضا را به پایان رساند و به تازگی نیز در مقطع دکتری پذیرفته شده بود. شهید طاهرپور در عرصه هوافضا و به‌ویژه بخش پهپادی کشور، خدمات برجسته‌ای ارائه کرد و طبق اظهارات همکارانش، از افراد کلیدی در گسترش و پیشرفت عملیاتی، کیفی و کمی این حوزه بود.

وی با بیان اینکه بسیاری از اقدامات و موفقیت‌های شهید به خاطر مسائل امنیتی ناگفته مانده، تصریح کرد: شهید همواره سعی می‌کرد جایگاه و مسئولیت‌هایش را پنهان نگاه دارد. هر وقت از مسئولیت‌هایش سوال می‌کردیم، با شوخی و لبخند می‌گفت که در حسینیه جارو می‌کند یا یک سرباز است! همیشه دوست داشت گمنام باشد و هیچگاه اهل مطرح کردن خود نبود. حتی همکارانش هم بر این ویژگی او تأکید داشتند.

خواهر شهید طاهرپور همچنین به بخشی از دست‌نوشته‌های او اشاره کرد و گفت: در یادداشت‌هایش بارها نوشته بود: خدایا، کمکم کن که برای این نظام مقدس مفید باشم و یا خدایا، پرواز را از تو می‌طلبم، غریب، غریب، گمنام، گمنام. این گمنامی تا پایان عمرش ادامه داشت و حتی در زمان تحویل پیکر مطهرش، جز خانواده و همکاران نزدیک، کسی از جایگاه و مسئولیت‌های مهم او اطلاعی نداشت. 

صبوری، خستگی‌ناپذیری گمنامی و عشق بی‌پایان به وطن

وی در پایان با ابراز افتخار به برادر شهیدش گفت: اگرچه پیکر ایشان غریبانه تحویل گرفته شد و بسیاری از همشهریان و حتی اقوام نزدیک از جایگاهش مطلع نبودند، اما ما به شخصیت، خدمت، و راه پرافتخارش که سراسر اخلاص و خدمت به نظام و انقلاب بود، افتخار می‌کنیم.

روایت پسر شهید طاهرپور از ورزشکاری و بی‌ادعایی سردار

پسر سردار شهید محمدباقر طاهرپوربه برخی از خاطرات ورزشی و شاخصه‌های اخلاقی پدرش اشاره کرد و گفت:یکی از خاطرات من از پدرم مربوط به علاقه‌مندی ایشان به ورزش است. ایشان چندین رشته ورزشی را دنبال می‌کردند و حتی در برخی از آن‌ها موفق به کسب مدال شده بودند. ما هر شب با هم در محله‌مان ورزش می‌کردیم. یک شب من به شوخی به پدرم پیشنهاد دادم مسابقه دو بگذاریم تا ببینیم کدام‌یک برنده می‌شویم. وقتی مسابقه شروع شد اول من جلو افتادم، اما ناگهان دیدم پدرم از من جلو زد و دیگر او را ندیدم.

وی ادامه داد:پدرم بسیار بی‌ادعا و بی‌ریا بودند. هیچ وقت در زندگی درباره مسئولیت‌ها یا توانایی‌هایش حرفی نمی‌زد. حتی با وجود مقام و قدرت بدنی، هیچ‌گاه خودنمایی نمی‌کرد.

صبوری، خستگی‌ناپذیری گمنامی و عشق بی‌پایان به وطن

فرزند سردار شهید طاهرپور در پایان اظهار کرد:اینکه من یا دیگر افراد خانواده بر همان شغل یا مسیر پدرم ادامه بدهیم مهم نیست؛ مهم این است که هر کس کارش را درست و با مسئولیت انجام دهد. قطعاً با درست انجام دادن وظایف خود، راه شهدا ادامه پیدا می‌کند.

گفتگو: کبری دریکوند 

انتهای پیام /


گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید