مراسم تشییع پیکر همسر شهید سردار سید محمد موسوی که از جانبازان ۸ سال دفاع مقدس بود با حضور مسئولین شهرستان کاشمر، نیروهای نظامی و انتظامی و عموم مردم برگزار شد.
آیا آنهایی که فکر میکنند مدافعین حرم بی بی زینب، بخاطر پول رفته بودند حاضرند میلیاردها پول بگیرند و فقط پا به خاک سوریه در حال جنگ و شهرهای زیر بمباران بگذارند؟
پروین مرادی گفت: همسرم سالها در آرزوی ساخت حسینیهایی برای زنان روستا بود که پیش از شهادتش برآورده شد. پیش از بازگشتش به عراق نیز تمام مایحتاج حسینیه را تهیه کرد و سپس رفت.»
و چقدر احساس دين مى كنم به اين شهدا و خانواده شان و از صميم قلب سلامى مى كنم خدمت آقا از طرف آنها شايد اين سلام به احترام نام شهيد صبورى جوابى داشته باشد.
همسر شهید تازه شناسایی شده کرمانی گفت: 33 سال منتظر برگشتن عباس بودم و البته از شهید شدنش مطمئن بودم؛ چون همرزمش «محمدرضا کیانی» بعد از اینکه از اسارت برگشت، برای ما نحوه شهادت عباس را توضیح داد.
«در این سالها تنها نبودهام و با مختار و حرفهایش زندگی میکنم، حتی پسرم میگوید مادر من هم با پدر زندگی میکنم چون آن قدر از پدر برایمان گفتهای که انگار پیش ماست.»
همسر شهید حاج داود کریمی گفت: در سالهاي مبازره براي پيروزي انقلاب، من در خانه اعلاميه هاي امام (ره) را تايپ مي كردم و حاجي آنها را تكثير و به كمك دوستانش پخش مي نمود.
زهره نجفی همسر شهید میثم نجفی میگوید: یک دفعه گفتم: «آقا میثم، در این موقعیت میخواهی بروی؟ اجازه بده بچه به دنیا بیاید.» که گفت: «زهره! دلت میآید این حرف را بزنی؟ دلت میآید حضرت زینب(س) دوباره اسیری بکشد؟» بعد از این حرفش دیگر هیچ چیز نگفتم.
همسر شهید رکنآبادی گفت: از جمله کارهای ایشان در لبنان ایجاد ارتباط با طوایف و جمعیتهای لبنانی چون حزبالله، حزب امل و سنیها و شیعهها و مسیحیان بود. به طوری که در اولین ماه ورودشان به لبنان بیش از 1700 ملاقات انجام دادند که بنابر قول کارمندان محلی سفارت ایران قبلا هیچ سابقهای نداشته است.