خبرهای داغ:
مقاله*

ارائه گفتمان مقاومت تمدن ساز مبتنی بر اسلام در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی

شاهرود_ در عصری که تمدن غرب به چپاول ملت‌ها با الگوی لیبرالی دمکراسی پرداخته است الگوی جدیدی به رهبری جمهوری اسلامی ایران در مقابل این تفکر اومانیستی بپا خواسته و نظریه «پایان تاریخ» فوکویاما را به چالش جدی کشیده است.
کد خبر: ۹۵۱۶۰۹۴
|
۰۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۴

ارائه گفتمان مقاومت تمدن ساز مبتنی بر اسلام در راستای تحقق تمدن نوین اسلامیبه گزارش خبرنگار بسیج، سازماندهی این مقاله بدین شکل است که ابتدا به بررسی چالش اخلاق که ضعف اصلی نظام لیبرال دموکراسی غرب می‌باشد پرداخته و سپس گفتمان مقاومت در مسیر یابی درست جهت پیشبرد ایدئولوژی اسلام ناب محمدی (ص) و نقش آن در ایجاد تمدن نوین اسلامی را مورد مطالعه قرار می‌دهد. فرضیه مقاله بر این است که گفتمان مقاومت نقطه عطفی است برای ایجاد وحدت بین مسلمین جهان و راهبردی است موثر در تمدن سازی نوین اسلامی. ظهور ایدئولوژی انقلاب اسلامی با گفتمان مقاومت در نظم نوین جهانی تصویرگذاری موثری در گذار از یکجانبه گرایی‌های نظام سلطه و افول جهان لیبرال دموکراسی ایجاد کرده است. در مقابل ناتوی آمریکایی، ناتوی جبهه مقاومت که در ذیل گفتمان مقاومت تعریف می‌گردد بخوبی توانسته مشارکت خود را در این راهبرد انقلاب اسلامی به مرحله ظهور برساند. هر چند که جبهه مقاومت در گفتمان مقاومت چنان پر رنگ است که وقتی موضوع «مقاومت» مطرح می‌شود، «جبهه مقاومت اسلامی» در منطقه غرب آسیا به ذهن متبادر می‌شود. اما واقعیت آن است که جبهه مقاومت، تنها بخشی از گفتمان مقاومت است و فراگیری آن را می‌توان در سیاست‌های اصلی داخلی و خارجی جمهوری اسلامی و نقش هدایتگری در تمام سطوح برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی با بهره گیری از گام دوم انقلاب دانست.
روش پژوهش:
در پژوهش حاضر از روش توصیفی – تحلیلی، توصیف داده‌ها و تحلیل با استفاده از منابع و روش اسنادی و مراجعه به کتابخانه و اینترنت استفاده شده است. در بررسی حاضر بیشتر از روش معمول و رایج تحلیل محتوا با استناد به نظر و آراء اندیشمندان استفاده شده است.
چارچوب نظری یا مفهومی پژوهش:
پس از دوران جنگ سرد، نظام دوقطبی حاکم برجهان با کمرنگ شدن ایدئولوژی کمونیستی، با ایدئولوژی لیبرال دموکراسی به نظام تک قطبی تبدیل گردید و ایالات متحده آمریکا و متحدانش حتی ساختار نظام بین الملل را بر اساس منافع مشترک این نظام چیدند و همواره تلاش کردند که این ایدئولوژی اومانیستی را در کل جهان فراگیر نمایند. البته قبل از آن با طلوع انقلاب اسلامی شوک بزرگی به پایه‌های کمونیستی شرق و لیبرال دموکراسی غرب وارد شده بود، اما با کمرنگ شدن کمونیست عملا انقلاب اسلامی وارد جنگ ایدئولوژیک با جهان غرب گردید. انقلاب اسلامی توانست با تصویر سازی گفتمان مقاومت عملا توجه اندیشمندان و نخبگان جهان را به خود جلب نماید و به دیگرکشور‌ها نشان دهد که می‌توان در مقابل استکبار جهانی ایستاد و در عین حال در مولفه‌های مختلف، پیشرفت چشمگیر داشت.
ابتدا بنا به ضرورت به مفهوم دموکراسی و بعد لیبرالیسم پرداخته و سپس به مفهوم لیبرال دموکراسی می‌پردازیم.
دموکراسی:
رابرت آلن دال دموکراسى را اینگونه تعریف می‌کند: واژه دموکراسى، ترکیب دو کلمه (مردم) و (حکومت کردن) به معناى حکومت به وسیله مردم یا مردم سالارى و یا حکومت مردم است. دموکراسى در وسیع‌ترین تعریف، یعنى: شیوه زندگى جمعى که در آن، همگان براى مشارکت هاى اجتماعى، آزادانه از فرصت هاى مساوى برخوردارند. اما در حوزه سیاسى، دموکراسى، تنها بر فراهم آورى فرصت براى مشارکت آزادانه شهروندان در تصمیم سازى سیاسى تاکید دارد. در این معنا، دموکراسى، فقط شیوه زندگى سیاسى را به تصویر مى کشد، یا شکلى از جامعه سیاسى را که در آن ارزش‌ها نسبى اند، به نمایش مى گذارد. چنین دموکراسى بر برابرى انسان ها، قانون، حاکمیت مردم تاکید، بر حقوق طبیعى، مدنى و سیاسى انسانى استوار است. (رابرت دال، ۱۳۷۸: ۴۸)
البته دیوید هلد در نقد دموکراسى آرمان گرایانه اینگونه می‌آورد که جوهره آن، نه حکومت اکثریت، بلکه رقابت چندین گروه برگزیده سیاسى است. در این دیدگاه، دموکراسى تنها، روشى براى انتخاب حکام و اخذ تصمیم است، نه مجموعه اى از ارزش هاى دموکراتیک. واقع گرایان مى گویند، اگر چه آزادى، آگاهى، حق انتخاب فردى وحکومت اکثریت مطلوب است، اماتحقق آن غیرممکن است. (دیوید هلد، ۱۳۶۹: ۲۶۰)
لیبرالیسم:
واژگان لیبرالیسم (آزادى خواهى) و لیبرال (آزادى خواه (از کلمه Liberteh و Liber (آزادى) مشتق شده است. برخلاف معناى لغوى، لیبرالیسم پیچیده‌تر از آن است که به آسانى تعریف شود، ولى با تسامح مى توان لیبرالیسم را مشتمل بر مجموعه روش، نگرش و سیاست هایى دانست که هدف عمده آن ها، فراهم آوردن یا حفظ آزادى فردى تا حد مقدور و میسور در برابر سلطه یا تسلط دولت یا هر مؤسسه دیگر، یا آن گونه که «آربلاستر» مى گوید:لیبرالیسم به مثابه نگرشى تجربه گرایانه، شکّاکانه، عقل گرایانه و آزاداندیشانه به زندگى است؛ یعنى انگیزه اساسى لیبرالیسم، پدیدآورى آزادى هر چه بیشتر براى فرد انسانى است. پس لیبرالیسم، اولاً بر شالوده فردگرایى قرار دارد؛ در واقع، لیبرالیسم زاییده جنبش‌ها و گرایش هاى انسان محورانه رنسانس به بعد است. (آنتونی آربلاستر، ۱۳۶۷، ص ۱۹) ثانیا، با هر مانع آزادى فردى، دشمنى مى ورزند. البته آزادى در لیبرالیسم، بیش‌تر به معناى آزادى منفى است. (رامین جهانبگلو ۱۳۷۴ ص ۶۸). همان طورى که «آیزایا برلین» گفته است:آزدى منفى یا آزادى نامحدود، یعنى این که فرد مجاز است بدون دخالت دولت و دیگران، یا به بیان دیگر، بدون هرگونه قید و بندى، به آن چه عمل کند که مى خواهد، و آن چنان باشد که مى خواهد. (آیزایا برلین، ۱۳۷۳ ص ۶۱). در عرصه اقتصاد، لیبرالیسم یعنى حفظ آزادى اقتصادى، دفاع از مالکیت خصوصى و ترویج بازار آزاد. لیبرالیسم در این معنا، هم سنگ با سرمایه دارى و یا کاپتیالیسم است. آربلاستر در این باره مى نویسد: لیبرالیسم، هم دوش با سرمایه دارى غربى، نشو و نما کرده است و در عرصه امور فرهنگى، ازآزادى هایى، چون آزادى اندیشه و بیان جانبدارى مى کند. لیبرالیسم سیاسى از آزادى و حقوق فرد در مقابل نهادهاى سیاسى دم مى زند؛ و سرانجام، لیبرالیسم دینى که در پى نهادینه سازى تساهل، اباحى گرى و انعطاف پذیرى اخلاقى است. (راین هاردکونل ترجمه فکرى ۱۳۵۴ ص ۱۲۵).
لیبرال دموکراسی:
برخی از محـققان، نویسندگان و نظریه پردازان سیاسی ازجمله فرانسیس فوکویاما، عصـر کنونی را عصر حاکمیت نظام‌های لیبرال دموکراسی نامیده اند. (شیرودی، ۱۳۲:۱۳۸۳) در مورد مصداق گفتمان مسلط در عصر جهانی شدن نیز هرچند اختلافاتی وجود دارد، اما نگرش غالب، به تفوق لیبرال دموکراسی در عصر جهانی شدن اذعان می‌کند. (بهروزلک، ۱۳۸۶:۱۰۷) در مورد مفهوم لیبرال دموکراسی به صورت صریح معنایی ارائه نشده است؛ اندرو لوین نیز تأیید می‌کند که هیچ تعریف جامعی از لیبرال دموکراسی وجود ندارد. (لوین، ۱۳۸۰:۲۶) از این رو، وی در کتاب (طرح و نقد نظریه لیبرال دموکراسی)، به جای ارائه تعریفی از لیبرال دموکراسی، کوشیده است، مشخصه‌های نظام لیبرال دموکراسی را تبیین کند، شاید از این جهت که نظریه لیبرال دموکراسی را تلاشی تعارض آمیز جهت امتزاج مواضع لیبرالیستی و دموکراتیک در هیئت یک نظریه واحد می‌داند. لیبـرال دموکراسی نه دموکراسی است و نه لیبـرالیسم؛ بلکه لیبـرال دموکراسی ترکیبی از برخی از ویژگی‌های دموکراسی و لیبرالیسم را به تنهایی در خود دارد و درعین حال، تفاوت‌هایی بین نظام لیبرال دموکراسی، با دموکراسی و لیبرالیسم به چشم می‌خورد. ازجمله: لیبرالیسم بر حفظ منافع و آزادی‌های فردی و دموکراسی بر زیست سیاسی و اجتماعی انسان و لزوم مشارکت وی در سرنوشت سیاسی تأکید می‌ورزد. لیبرال دموکراسی نیز به معنای قرائتی لیبرالی از دموکراسی، و یا حفظ حقوق انسان در کنار حاکم کردن وی بر سرنوشت خویش است. لیبرال دموکراسی، دموکراسی را یک روش برای تصمیم گیری در چارچوب ارزش‌های لیبرالیسم تلقی می‌کند. (شیرودی، ۱۳۸۳:۱۳۹-۱۳۸) درمجموع می‌توان صورت بندی گفتمانی لیبرال دموکراسی را بر مفاهیمی همچون: فردگرایی افراطی، آزادی به معنای عدم وجود محدوی اجباری در دسترسی به هدف، انسان محوری و حاکمیت سرمایه دانست.
گفتمان مقاومت:
رشید رکابیان این چنین به موضوع گفتمان مقاومت می‌پردازد: وقتی موضوع «مقاومت» مطرح می‌شود، «جبهه مقاومت اسلامی» در منطقه غرب آسیا به ذهن متبادر می‌شود. این درحالیست که جبهه مقاومت، تنها بخشی از گفتمان مقاومت است. انقلاب اسلامی و مقاومت، رابطه وثیقی با یکدیگر دارند. مقاومت در اندیشه و کنش سیاسی مقام معظم رهبری، گفتمانی است که از یکسو ریشه در آیات قرآن و از سوی دیگر ریشه در تجربه طولانی در تاریخ اسلام، ایران و بویژه تاریخ چهار دهه نخست انقلاب اسلامی دارد. با توجه به این مبانی دینی، تاریخی و سیاسی، گفتمان مقاومت، نقش هدایتگر انقلاب اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی را ایفا می‌کند. مقاومت، گفتمان فراگیری است که حوزه‌های مختلف سیاست داخلی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی را شامل می‌شود. (رکابیان، ۱۴۰۰ چکیده)
ناظمی اردکانی در چکیده مقاله خود اینچنین می‌آورد که اعتقاد دینی، هویت ملی و ایدئولوژی اسلام سیاسی مهم‌ترین مؤلفه‌های فرهنگی مقاومت اسلامی هستند که در ایجاد، تقویت و استمرار گفتمان مقاومت اسلامی در خاورمیانه و همچنین غلبه بر گفتمان‌های غربی و یا بنیادگرا نقش اساسی دارند. (ناظمی اردکانی، مهدی، ۱۳۹۷).
تمدن نوین اسلامی:
انقلاب اسلامی ایران نمونه بارزی از نظام سیاسی اسلامی است که تلاش میکند با احیای انگاره‌ها و باور‌های مذهبی، زمینه‌ها را برای شکل گیری تمدن نوین اسلامی نیز فراهم سازد. ایده تمدن نوین اسلامی به طور مشخص با وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۵ شکل گرفته است (فرزانه و دیگران، ۱۹۱۵:۱۵۵). انقلابی که وقوع آن، گرایش‌های منطقه‌ای و جهانی به سمت نظام‌های مذهبی را نیز افزایش داده است. این رویکرد به خصوص در خاورمیانه و شکل گیری گروه‌های همسو با انقلاب اسلامی ایران معنا پیدا میکند. با این حال، گفتمان مقاومت که نشات گرفته از انقلاب اسلامی ایران است دارای مؤلفه‌ها و عناصر گوناگونی است که در نزد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رهبری انقلاب، حضرت آیت الله خامنه‌ای نیز نمود یافته است. بر این اساس، دارای عناصری است که هم میتواند جایگاه خود را در دوران معاصر پیدا کند و هم اینکه زمینه‌ای برای نقد تمدن نوین غرب فراهم آورد. این گفتمان در اندیشه آیت الله خامنه ا‌ی بر محوریت پیشرفت و توسعه جامعه اسلامی، سبک زندگی ایرانی - اسلامی، هویت نوین انقلابی، پیوند معنویت و اخلاق با سیاست، علم گرایی، اقتصاد مقاومتی و همچنین صدور ارزش‌های انقلابی بنا شده است. به عبارتی دیگر، ناظر به تمام ابعاد زندگی؛ اعم از اقتصاد، سیاست، فرهنگ، اجتماع، اخلاق و خانواده است (کاویانی، ۶۱:۱۹۱۱).
حسن نرمانی در نتیجه گیری پژوهش خود تحت عنوان پیشران‌های تربیتی و فرهنگی جهت شکل گیری تمدن نوین اسلامی اینگونه می‌آورد که تمدن نوین اسلامی در جهت اصلاح رویه¬های تربیتی و فرهنگی به ترویج الگوی معنوی، عمل جهادی، تربیت نیرو‌های متخصص، متعهد و ترویج سبک زندگی اسلامی، پیشران‌های لازم را مورد توجه قرار داده است. در این رویکرد نوین، در نظر گرفتن اخلاق و معنویت، آسایش و امنیت عمومی برای مسلمانان و غیرمسلمانان، توأمانی دین و دنیا و ترویج معنویت¬گرایی می¬تواند نقطه اتکایی برای بیرون کشیدن انسان معاصر از دامن اخلاق لجام¬گسیخته غربی و معرفی الگوی صالح اسلامی و انسانی باشد. (حسن نرمانی ۱۳۹۹، ص ۷۶)
عین الله کشاورز ترک و مجتبی تسنیمی در مقاله مؤلفه‌ها و پیشران‌های آینده نگاری تحقق تمدن نوین اسلامی از منظر امام خمینی (ره)، از جمله مهمترین مؤلفه‌های شکل گیری تمدن نوین اسلامی را معنویت گرایی، وحدت و اتفاق میداند که باعث تقویت قوای مسلمین میشود و حتی میتواند قدرت‌های زورگو را از پای دربیاورد. توجه نسل جوان و شکل گیری هویت نوین، یکی دیگر از مؤلفه‌ها و پیشران‌های تحقق تمدن نوین اسلامی است. (کشاورز-تسنیمی، ۱۳۹۷، ص ۱۶۳)
حبیب زمانی محجوب در پژوهشی با عنوان بایسته‌های سیاسی تمدن نوین اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)، به ابعاد سیاسی تمدن نوین اسلامی از منظر امام خمینی) ره) پرداخته است. از نظر نویسنده، تمدن نوین اسلامی به طور مشخص با بروز انقلاب اسلامی و دیدگاه‌های امام خمینی (ره) در زمینه‌های مختلف از جمله پیوند سیاست و دیانت، استقلال، آزادیخواهی و بیداری مسلمانان بنا شده است. از اینرو، تمدن اسلامی نه بر مبنای باور‌ها و هنجار‌های بیرونی؛ از جمله باور‌های غربی، بلکه بر مبنای اندیشه‌های الهی در آموزه‌های اسلامی بنا شده است (زمانی محجوب، ۱۳۹۵، ۱۷۹).
طرح مباحث اصلی پژوهش:
چالش اخلاق پایان نظام لیبرال دموکراسی:
در حالیکه فرانسیس فوکویاما در تئوری پایان تاریخ، در سال ۱۹۹۲ در کتاب پایان تاریخ و آخرین انسان تشریح کرده که امروزه نظام لیبرال دموکراسی به ویژه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی به صورت یک جریان غالب و مسلط درآمده‌است که همه کشور‌ها و جوامع باید در برابر آن تسلیم شوند. آخرین حد تلاش‌ها و مبارزات ایدئولوژی‌های مختلف در نهایت در قالب ایدئولوژی لیبرال دمکراسی سر برآورده است؛ بنابراین تصور این که نظام سیاسی بهتر و مناسب‌تری به عنوان بدیل جایگزین این نظام شود وجود ندارد. (۱۳۹۳، Francis Fukuyama). اما با نگاه دقیق به نظریه فوکویا ما درمی یابیم که او پایان تاریخ را درست درک نکرده است. چرا که بشریت همواره بدنبال جامعه آرمانی بوده است که آرامش رکن اصلی آن باشد و اگر بداند آزادی فیکی که جامعه لیبرال دموکراسی به آن‌ها هدیه داده، بخواهد پایان تاریخ باشد، جا دارد که همگی به یک خودکشی دسته جمعی دست بزنند.
البته وی بعد‌ها با حضور در برنامه "هارد تاک" بی بی سی عملا از نظریه پایان تاریخ خود افول می‌کند و وقتی که مصاحبه کننده از وی می‌پرسد:
همین الآن، جنگنده‌های آمریکا در سوریه و عراق در حال جنگ هستند. بسیاری دیگر از نقاط دنیا هم دچار آشوب است. آیا شما هنوز نظرتان درباره "پایان تاریخ" تغییر نکرده است؟
اینگونه جواب می‌دهد به نظر من، مردم در تفسیر کلمه "تاریخ" دچار اشتباه شده‌اند. منظور من از پایان تاریخ، پایان حرکت تاریخ به یک سمت خاص بود، نه پایان یک سری اتفاقات. سؤال کنونی این است که آیا تاریخ هنوز هم به سمت لیبرال دموکراسی پیش می‌رود و یا نظام جایگزینی پیدا شده که می‌تواند وضعیت را بهتر کند و مردم تمایل داشته باشند به طرف آن بروند؟ من فکر می‌کنم جواب این سؤال هنوز مشخص نیست.
امروزه بسیاری از اندیشمندان از جمله خود فوکویاما جزء کسانی است که به فروپاشی اخلاق در غرب اعتراف کرده و در مقاله با عنوان «اخلاق و فرهنگ در آمریکا» می‌گوید: ویلیام جی. بنت در سال ۱۹۹۴ کتابی را به عنوان نمایه شاخص‌های برجسته فرهنگی منتشر کرد و آمار‌های مختلفی در باره گرایش‌های اجتماعی ارائه داد. بنت نشان داد که بین اواسط دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰، سلامت اجتماعی آمریکا به صورت هولناکی وخیم بوده است. در دهه ۱۹۹۰، از هر سه نوزاد آمریکایی یکی نامشروع متولد می‌شود. تقریبا یک سوم مردان آمریکایی آفریقایی تبار که بین ۲۰ تا ۲۹ ساله اند به نحوی گرفتار نظام عدالت جزایی می‌شوند و همچنین دانش آموزان آمریکایی شرکت کننده در المپیاد‌های جهانی در مقایسه با کشور‌های صنعتی دیگر، نازلترین رتبه‌ها را اخذ می‌کنند. طبق استدلال بنت، هرچند آمریکاییان از لحاظ مادی ثروتمندتر از هر زمان دیگر هستند، ,ولی در وضعیت وحشتناک فقر اخلاقی به سر می‌برند. (ضمیمه همبستگی ۲۹/۱۱/۱۳۸۱)
نتیجه تئوری‌ها و فرضیه‌هایی همچون فوکویاما، هانتینگتون، مک لوهان و ...، نابودی فرهنگ‌ها و اشغال کشور‌ها و کشته شدن صد‌ها هزار انسان بیگناه و ... بوده است آن‌ها با تصورات خام خود بعنوان موعود عصر جدید در دنیای لیبرال دموکراسی غرب، در تنزل اخلاق و استثمار میلیارد‌ها انسان بازیگری کرده اند.
با کنار گذاشتن اخلاق و ارزش‌های فرهنگی در یک جامعه اضمحلال آن جامعه را می‌توان به تصویر کشید. اخلاق در تمام شئون انسانی چه در سلوک فردی و چه اجتماعی چه در مسائل سیاسی، اقتصادی، علم و دانش و فن آوری و بطور کلی در همه ابعاد زندگی بشر نقش اساسی دارد و اگر در جامعه‌ای اخلاق مورد توجه قرار نگیرد و پایه‌های آن فرو بریزد آن جامعه دچار بی هویتی شده و چیزی از آن جامعه باقی نمی‌ماند. میزان بالای جرم وجنایت، مصرف مواد مخدر، سقط‌جنین، همجنسبازی و فروپاشی متعاقب بنیان خانواده، بوجود آمدن جامعه‌ای پلیسی، از بین رفتن ارزش‌های مذهبی، افزایش شدید بی‌بند و باری جنسی و جرم‌های مرتبط با آن من‌جمله مسائلی هستند که به مرور زمان نظام لیبرال دموکراسی را از درون متلاشی می‌سازند.
جان جیمز یوبل» فعال سیاسی ضد صهیونیستی و محقق آمریکایی» در گفتگو با خبرنگار شبستان درباره انحطاط اخلاق در غرب ابنگونه مطرح می‌کند: یک نکته مهم درباره مسئله غرق کردن آمریکا در مسئله غیراخلاقی این است که نگاه مردم را به اعمال جنسی و مسئله جنسیت عوض کرد. این امر پیشبرنده بود که باعث شد مردم به صورت عادی وارد اعمال جنسی شوند. این مسئله به گسترش بیماری‌های مقاربتی منتهی شد، همه درباره ایدز و اچ آی وی می‌دانند، اما بیماری‌های مقاربتی بیشتر دیگری مانند سفلیس و هرپس وجود دارد. این مسئله مطرح است که بیماری اچ آی وی بهتر از این دو بیماری است. مسئله دیگر این است که گسترش سریع اعمال جنسی به افزایش سقط جنین منجر شد. از زمان ۱۹۷۰ که سقط جنین قانونی شد، ۱۵۰ میلیون سقط جنین در آمریکا اتفاق افتاد. این مسئله لطمات فیزیکی و روحی بسیاری برای زنان داشت. به طوری که بسیاری از آن‌ها پس از سقط جنین دچار افسردگی شدند که این مسئله ناشی از احساس گناه و کشتن بچه است و برخی از آن‌ها به همین دلیل دست به خودکشی زدند. رسانه‌های ارتباط جمعی در آمریکا که برخی از آن‌ها در دست یهودیان است، درباره سقط جنین و وضعیت زنان پس از این اقدام سخنی نمی‌گویند. گسترش پورنو گرافی در آمریکا قربانی کردن زنان به عنوان کالای جنسی است که این مسئله میزان بالای سوء استفاده جنسی از زنان را نشان می‌دهد. از دیگر تبعات غرق کردن مردم در اعمال جنسی، میزان بالای تعرض و تجاوز است. مسئله‌ای که به غرق کردن بیشتر مردم آمریکا در مسایل جنسی کمک کرد، این است که زنان را به صورت عریان در انظار عمومی عرضه می‌کنند، بسیاری از آن‌ها به سمت مواد مخدر سوق پیدا می‌کنند، بسیاری از آن‌ها دچار بیماری‌های مقاربتی می‌شوند، به طوری که قبل از ۳۰ تا ۳۵ سالگی جان خود را از دست می‌دهند. (خبرگزاری شبستان، ۱۴۰۱)
مساله بعدی اینکه انحطاط اخلاقی در غرب نتیجه دور شدن از فطرت خداجویی بشر و گمشدن آن در مسیر اومانیستی می‌باشد بشیریت با فطرت خدا محور به دنیا پا نهاده است لذا کمبود آن در زندگی اومانیستی موجب وجود فرقه‌های متعدد انحرافی شده است در جهان غرب که مظهر آن را در جامعه آمریکایی می‌توان یافت و علی‌رغم اینکه در ابتدا بر اساس آموزه‌های کلیسای مسیحی بنیان نهاده شد، اما هم‌اکنون غوطه‌ور در انواع و اقسام ادیان و فرقه‌های مذهبی می‌باشد بطوریکه این کشور تبدیل به مأوای شیطان‌پرستی شده است. اولین کلیسای شیطان‌پرستی در آمریکا و جهان توسط فردی به نام آنتون شزاندر لاوی و در سال ۱۹۶۶ آغاز به کار کرد و این پدیده به صورت یکی از تصاویر رایجی که در آمریکا شاهدیم درآمده است. انواع فرقه‌های ماسونی، الحادگرایانه و مناسک شیطان‌پرستانه در مراکز مختلف فرهنگی و دانشگاهی آمریکا رسوخ کرده و حتی به صورتی کاملا رسمی به فعالیت می‌پردازند. نفوذ این گروه‌های در دنیای سرگرمی و رسانه به حدی است که امروزه تقریبا در تمام شبکه‌ها و کنسرت‌های پخش موسیقی شاهد حضور آن‌ها هستیم و خود تبدیل به یک تجارت چند میلیارد دلاری برای مروجان این آیین شیطانی شده است.
توکویل، منتقد فراسوی دموکراسی آمریکا، بیش از صد سال قبل گفته بود که دین و آزادی در آمریکا، دو مسیر متضاد را می‌پیمایند. او دریافته بود که نگرش آمریکایی‌ها به دین، در حال زوال است و حتی پیش بینی کرد که جامعه آمریکا به سوی لامذهبی پیش می‌رود؛ زیرا بیش از آن که به معنویت توجه کند، به منفعت مادی توجه دارد و به علاوه، قوانین کشوری به مردم اجازه و آزادی انجام هر کاری را می‌دهد؛ ولی مذهب موافق انجام برخی از این کار‌ها نیست. این در حالی است که به مذهب در یک حکومت جمهوری ـ، چون آمریکا ـ بیش از حکومت پادشاهی نیاز است؛ به آن دلیل که مذهب وسیله‌ای برای انسجام بخشیدن به روابط اخلاقی است و این پدیده‌ای است که در حکومت جمهوری، کمتر به چشم می‌خورد. (مرتضی شیرودی، ۱۳۸۳)
«ارزش‌های اخلاقی در جامعه امریکا رو به انحطاط دارد.» این جمله‌ای است که ۷۸ درصد امریکایی‌ها در جدیدترین نظرسنجی «گالوپ» گفته اند و به آن اذعان داشته اند. متاسفانه در نظام اومانیستی همه چیز آغشته به شهوت و مسائل جنسی و پول پرستی شده است.
«عبدالحمید شهرابی»، مدیر تحقیقات و برنامه‌ریزی خانه آمریکای‌لاتین در در گفتگو با روزنامه سپهر اینگونه مطرح کرده‌است: «جامعه امریکا سنبل و نمونه‌ای جامع از تحقق نظام سرمایه‌داری است. آنچه به عنوان بحران اخلاقی در آمریکا مطرح می‌شود ناشی از تاثیرگذاری‌ها و اهداف مورد نظر سرمایه‌داران این کشور است. هنگامی‌که همه مؤلفه‌های انسانی و اخلاقی تنها وابسته به سودجویی و سود محوری اقلیت اندکی باشد که منافع کشور و حتی منافع سایر کشور‌ها را برای خود طلب می‌کنند، به طور اجتناب‌ناپذیری شاهد ارتباطات غیر انسانی و انحطاط اخلاقی خواهیم بود.» (روزنامه سپهر، ۱۳۹۸).
اما در برابر گفتمان اومانیستی غربی که انحطاط اخلاقی، استثمار ملت‌ها و عدم آرامش را برای دیگران به ارمغان آورده است گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی ایران با رویکرد اسلام سیاسی که برگرفته از اسلامی ناب محمدی (ص) است دریچه امیدی برای بشریت شده که به بحث گفتمانی آن می‌پردازیم:
گفتمان مقاومت الگوی گفتمانی تمدن ساز:
گفتمان مقاومت توسط انقلاب اسلامی ایران همراه با تشکیل جبهه مقاومت در برابر گفتمان نظام تک قطبی جهان در غرب آسیا گسترش و در قطب بندی‌های جدید جهانی جایگاه ویژه‌ای باز کرده است. جمهوری اسلامی ایران با رویکرد اسلام سیاسی، لیبرال دمکراسی آمریکا را به چالش جدی کشیده است و سرسختانه ایدئولوژی خود را در حال پیگیری، و منادی و ترویج دهنده آن در سطح جهانی است. واژه‌ی «اسلام سیاسی» را غرب برای نامیدن انقلاب اسلامی ایران و محصول آن و نیز برای نامیدن جنبش‌های اسلامی مشابه و تابع آن ابداع کرد و به کارگرفت. به رغم تنوع بسیار در میان گروه‌های اسلامگرا و اسلام سیاسی، کماکان انقلاب اسلامی ایران را کانون اصلی و نقطه‌ی مرکزی دایره‌ی اسلام سیاسی در جهان می‌شناسند (خرمشاد، ۱۳۸۷:۵۰-۵۳).
استراتژی پیشگیرانه آمریکا برای پروژه دولت سازی و ملت سازی بر اساس ایدئولوژی لیبرال دمکراسی در افغانستان، عراق و سوریه و سودای تسخیر منطقه و تحولات نوین در غرب آسیا علاوه بر اینکه محقق نشد بلکه چالش‌های امینتی برای نظام تک قطبی آن به ارمغان آورد.
اساس ایدئولوژی اسلام سیاسی در اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌توان جستجو کرد: جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ۱- ایمان به خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت وتشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او. ۲. وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین. این گفتمان مبنای اصلی اداره حکومت ایدئولوژی اسلامی است. امام خمینی (ره) در ضمن پذیرش مرز‌های ملی موجود به عنوان یک ضرورت و ضمن اهتمام به تشکیل حکومت واحده‌ی جهانی صالحان به عنوان یک آرمان، سیاست بینابینی را مورد تأکید قرار می‌دهد و در این رابطه وحدت جهان اسلام و پیروی آن‌ها از ارزش‌های واحد به منظور گشودن جبهه ثالث در جهان را مورد عنایت خاص داشت. امام از وحدت در محور عنصر ایمان سخن میگوید و از عنوان امت واحده اسلا می‌بهره می‌برد که برخی نویسندگان از آن به انترناسیونالیسم اسلامی یاد میکنند. (حسن خانی، محمدی سیرت.۱۳۹۵: ۹۹). ایشان در کتاب اخلاقی «چهل حدیث» وحدت تمامی انسان‌ها را به عنوان هدف انبیای الهی و ادیان آسمانی میداند و یکی از مقاصد بزرگ ادیان آسمانی که خود هدفی مستقل است و از سویی دیگر موجب پیشرفت و نیل به اهداف عالیه و تشکیل مدنیه فاضله میشود توحید کلمه و توحید عقیده است... و این مقصد بزرگ که مصلح اجتماعی و فردی است، انجام نگیرد مگر در سایه وحدت نفوس و اتحاد همه و الفت و صفای باطنی و صداقت قلبی و ظاهری و افراد جامعه به طوری شوند که نوع بنی آدم تشکیل یک شخص دهند، و جمعیت به منزله یک شخص باشد، و افراد به منزله اعضا و اجزای آن باشند. (امام خمینی (ره)، ۱۳۷۹:۳۱۰). این رهیافت از اسلام سیاسی با پایان دادن حاکمیت آمریکایی‌ها در ایران در بدو تشکیل حکومت و صدور گفتمان مقاومت بعد از تشکیل نظام تک قطبی در جهان، رقیبی مقتدر برای از بین بردن هژمونی ایالات متحده آمریکا خصوصا در منطقه غرب آسیا گردید.
اوباما در تجربه عراق عملا به شکست خود اعتراف کرده و می‌گوید: [تجربه]عراق به ما نشان داد دموکراسی نمی‌تواند به سادگی و با زور بر دیگران تحمیل شود (۲۰۱۳ Sep ۲۴, Obama).
بازگشت ذلت بار ارتش آمریکا به عنوان قوی‌ترین ارتش دنیا از افغانستان، روند موازنه معکوس ایجاد شده در جنگ نابرابر ائتلاف متجاوز به یمن، ناتوانی رژیم صهیونیستی در حل و فصل مناقشات نظامی خود با گروه‌های مقاومت در منطقه کوچک و محاصره شده نوار غزه و همچنین شکست طرح‌های متعدد در براندازی نظام سوریه تنها چند نمونه از سیگنال‌های ناکامی راهبرد آمریکا در منطقه به شمار می‌رود. پان عربیسم، سوسیالیسم، سرمایه داری، مارکسیسم و پدرسالاری همگی ایدئولوژی‌هایی هستند که در برآوردن نیاز‌های مردم شکست خورده و باعث شده اند که بسیاری از جنبشه‌ای فکری در منطقه به سمت الگو‌های مذهبی روی بیاورند (نظری و قنبری، ۱۸۰:۱۳۹۳). در چنین زمانی انقلاب اسلامی ایران با رویکرد اسلام سیاسی بعنوان الگوی مذهبی قابل قبول جنبش‌های فکری در منطقه نقش آفرینی می‌نماید. انقلابی که الگوی فکری لیبرال دمکراسی را در جهان به مبارزه طلبیده و با ارائه الگوی جدید روز به روز گفتمان خود را گسترش داده است.
انقلاب اسلامی با رویکرد انتقادی از ساختار نظام بین الملل کنونی که در اندیشه اومانیستی هضم شده و بعد از فروپاشی شوروی بیشتر تبدیل به ابزاری گردیده که بعنوان اهرم فشار به نفع نظام تک قطبی ایالات متحده آمریکا استفاده می‌گردد که در واقع چپاول نوینی است که در قالب قوانین بین المللی و با تفسیر آمریکایی برای حفظ هژمون خود در سطح بین الملل نقش گرفته است، اما در این میان ندای مطلقه نبودن قوانین آن، با نگاه ایدئولوژی انقلاب اسلامی الهام بخش عدم الزام در پذیرفتن قوانین ضد انسانی آن گردید. بسیاری از قوانین حقوق بشری که برای استوار ماندن هژمونی استعمار بوجود آمده نشان از این دارد که علاوه براینکه احقاق حقوق صحیح بشر نیست بلکه بر ضد بشر نیز مصوب گردیده است.
حضرت امام خمینی (ره) در این رابطه می‌فرمایند ما در عصرى‏ زندگى‏ مى‏کنیم که مقدرات ملتهاى در بند مظلوم، به دست مشتى جنایت پیشه که خوى سبُعیت بر آنان غالب است مى‏باشد. دنیا در عصر ما و عصرهایى نظیر آن مبتلا به حکومتهایى بوده است که جز قانون جنگل در آن حکومت نمى‏کند. ما در عصرى هستیم که جنایتکاران به جاى توبیخ و تأدیب، تحسین و تأیید مى‏شوند. ما در عصرى به سر مى‏بریم که سازمانهاى به اصطلاح حقوق بشر، نگهبان منافع ظالمانه ابرجنایتکاران و مدافع ستمکارى آنان و بستگان آنان هستند. (امام خمینی، ۱۳۸۹، ج۱۷:۵۰۰). رویکرد انتقادی یکی از مهمترین خصوصیات انقلاب اسلامی ایران به ساختار و ماهیت نظام حاکم بر روابط بین الملل بوده و این وجه تمایز در حرکت انقلابی ایران در راستای تغییر و تحول در نظام بین الملل مستقر و برقراری نظمی مطلوب در قالب نظم نوین جدید هست (دهقانی فیروزآبادی، ۱۳۸۷:۱۱)
تأثیر انقلاب و توسعه گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی ایران در منطقه و خصوصا در جبهه مقاومت نشان از این دارد که در این تقابل گفتمانی آمریکا مغلوب انقلاب اسلامی در جبهه‌های مختلف گردیده است هزینه‌های بالایی که آمریکا در عراق و سوریه انجام داد برای تغییر، جز اعتراف شکست چیزی بدنبال نداشته است. آمریکا سعی در سقوط دولت بشار اسد در سوریه با تشکیل گروه‌های تکفیری نمود، اما دولت بشار اسد ماند و با ماندن بشار اسد اتصال جبهه مقاومت به حزب الله لبنان ماندگار شد و علاوه بر آن گروه‌های عضو جدید به ناتوی مقاومت همچون تیپ فاطمیون افغانستان، تیپ حسینیون آذربایجان، لشکر زینبیون پاکستان، جبهه مقاومت جهانی، حشدالشعبی عراق، نیرو‌های دفاع ملی سوریه، به آن اضافه گردید؛ و نتیجه آن باعث قدرتمند‌تر شدن جبهه مقاومت به رهبری ایران گردید از طرفی ارتباط با عربستان نیز شوک بزرگی به دنیای غرب وارد نمود.
راکل در این رابطه اینگونه می‌آورد که انقلاب اسلامی در ایران موجب شد تا سیاست خارجی برقراری روابط مناسب با آمریکا، اسرائیل، اروپا و رژیم‌های دوست آمریکا در خاورمیانه به سیاست خارجی تقابل با غرب و اسرائیل تبدیل گردد و حمایت از حرکت‌های انقلابی و اصلاحی در منطقه خاورمیانه که دولت‌های طرفدار غرب و حکومت‌های سکولار را مورد هدف قرار داده بودند، در دستور کار قرار دهد (راکل، ۲۰۰۷:۱۸۶.)
پولاک نیز از ناتوانی آمریکا در برابر ایران در منطقه چنین می‌آورد، ناتوانی امریکا و متحدانش در کاهش نقش ایران در منطقه و شکست در تحقق تغییرات دلخواه غرب، به ویژه در سوریه و در مرتبه کمتری در عراق، نشان از کاهش نفوذ و اثرگذاری جدی امریکا بر موازنه قدرت در منطقه و ناکامی در شکل دهی به نظم مدنظر غرب در غرب آسیا دارد. (Pollack, ۲۰۱۲: ۱).
بحث و نتیجه‌گیری:
از همان زمان که رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) گفتمان نه شرقی نه غربی را مطرح نمودند، گفتمان سازی الگویی برای ملت‌های بیدار و نخبگان جهان متبلور گردید. در زمانی که تمام دنیا به دنیای بلوک شرقی به رهبری شوروی سابق و بلوک غربی به رهبری ایالات متحده آمریکا که سعی در تسخیر دنیا به کمونیسم و لیبرال دمکراسی کرده بودند تقسیم شده بود یک رهبر روحانی با ایدئولوژی خدامحوری در برابر نظام اومانیستی قیام و در‌های جدید را بسوی انسان‌های اندیشمند و آزاده باز نمود و نتیجه آن این شد که کمونیست به فرموده امام راحل به زباله دان تاریخ پیوست و مقاومت و ایستادگی در برابر دنیای غرب پایه‌های لیبرال دموکراسی را به لرزه درآورد. البته در طول مدت عمر انقلاب حکومت‌های استکباری تلاش خود را برای براندازی و یا کند کردن حرکت انقلاب کردند و هرساله دم از نابودی انقلاب اسلامی زدند، اما انقلاب اسلامی به مقاومت در برابر آن‌ها ادامه داد و به تعبیر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله) تبدیل به یک درخت تنومند گردید. در طول این سال‌ها تحریم‌های ظالمانه‌ای که برای به زانو در آوردن انقلاب بود تبدیل به فرصتی شد برای رشد و شکوفایی ملت بزرگ ایران اسلامی، در کنارش جبهه مقاومت اسلامی با فرماندهی حاج قاسم سلیمانی هیمنه قدرت تک قطبی نظام لیبرال دموکراسی به رهبری ایالات متحده آمریکا را در هم کوبید و با ایجاد روحیۀ مقاومت و همبستگی خصوصا در غرب آسیا، نظام جدیدی بنام جبهه مقاومت در برابر قدرت‌های جهانی بر پا نمود. تقابل بین نظام اسلام ناب محمدی (ص) با دنیای اومانیستی غربی در چشم ملت‌ها و دولت‌ها دور نماند و رشد چشمگیر این نظام در برابر قدرت طلبی‌های آن‌ها نمودار گردید بطور که دولت‌های وابسته به غرب به نتیجه رسیدند که وابستگی به غرب برای آن‌ها ثمره‌ای نداشته است، ولی با نگاه الگویی به ملت مقاوم ایران می‌توان ایستادگی و مقاومت در برابر آن‌ها داشت و در عین حال در‌های پیشرفت را طی نمود.

منابع و ماخذ:
۱- رابرت دال، درباره دموکراسى، ترجمه حسن فشارکى (تهران: شیرازه، ۱۳۷۸) ص ۴۸.
۲- دیوید هلد، مدال هاى دمکراسى، ترجمه عباس مخبر (تهران: انتشارات روشنگران، ۱۳۶۹) ص ۲۶۰.
۳- آنتونى آربلاستر، ظهور و سقوط لیبرالیسم، ترجمه عباس مخبر (تهران: پنگوئن، ۱۳۶۷) ص ۱۹.
۴- رامین جهانبگلو، مدرنیته، دموکراسى و روشنفکران (تهران: نشر مرکز، ۱۳۷۴) ص ۶۸.
۵- راین هاردکونل، لیبرالیسم، ترجمه منوچهر فکرى ارشاد (تهران: توس، ۱۳۵۴) ص ۱۲۵.
۶- بهروزلک، غلامرضا (۱۳۸۶. ص ۱۰۷) جهانی شدن و اسلام سیاسی در ایران، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
۷- شیرودی، مرتضی (۱۳۸۳) لیبرال دموکراسی در بوته نقد، فصلنامه حصون، شماره ۲، زمستان ۱۳۸۳، صفحات: ۱۶۲ -۱۳۲.
۸- لوین، اندرو (۱۳۸۰. ص ۲۶) طرح و نقد نظریه لیبرال دموکراسی، ترجمه سعید زیباکلام، تهران: سمت.
۹- رکابیان، رشید پژوهش‌های انقلاب اسلامی زمستان ۱۴۰۰ - شماره ۳۹ رتبه ب (وزارت علوم/ISC (‎۲۷ چکیده
۱۰- ناظمی اردکانی، مهدی، (۱۳۹۷). مؤلفه‌های فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی در جهان اسلام. مطالعات سیاسی جهان اسلام، ۷ (۲ (پیاپی ۲۶))، ۵۹-۸۶. SID. https://sid.ir/paper/۲۵۹۹۰۸/fa
۱۱- کشاورز، عین الله، تسنیمی، مجتبی ۱۳۹۷ مؤلفه‌ها و پیشران‌های آینده نگاری تحقق تمدن نوین اسلامی از منظر امام خمینی (ره) مجموعه مقالات سومین همایش تمدن نوین اسلامی، چاپ اول، تهران: نشر دانشگاه شاهد، صص ۸۱۵-۱۶۹،
۱۲- فرانسیس فوکویاما (۱۳۹۳)، پایان تاریخ و انسان واپسین
۱۳- زمانی محجوب، ۱۳۹۵، بایسته‌های تمدن نوین اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره (۱۷۹-۱۹۷، پژوهش‌های سیاست اسلامی
۱۴- دو فصلنامه علمی آینده پژوهی ایران، مقاله پژوهشی، پیشران‌های تربیتی و فرهنگی جهت شکل گیری تمدن نوین اسلامی، دوره ۶، شماره ۱، بهار و تابستان ۱۴۰۰، ۵۷-۷۶،
۱۵- مقاله اخلاق و فرهنگ در آمریکا؛ بنیان‌های متزلزل نوشته فوکویاما به نقل از ضمیمه روزنامه همبستگی، ۲۹/۱۱/۸۱،
۱۶- مجله پرسمان اسفند ۱۳۸۳، شماره ۳۰ صعود به سوی سقوط؛ مروری بر بحران‌های جامعه آمریکا نویسنده: مرتضی شیرودی
۱۷- سپهر روزنامه صبح غرب کشور، شناسه خبر:۸۲۲۹، ۱۳۹۸/۲/۲۶، ۱۰:۰۴:۵۵ گزارشی از افول اخلاق و بحران اخلاقی در آمریکا (از گسترش بی بند باری و فساد تا ارتباطات خارج از عرف مانند همجنس‌گرایی و...)
۱۸- «جان جیمز یوبل» محقق آمریکایی، خبرگزاری شبستان، شناسه خبر:۱۲۵۷۱۷۳ زمان ۲۱/۱۲/۱۴۰۱،
۱۹- حسن خانی، محمدی سیرت (۱۳۹۵) فصلنامه پژوهش‌های سیاسی جهان اسالم، سال ششم، شماره چهارم، زمستان ۱۳۹۵، صص ۱۱۷-۹۱،
۲۰- امام خمینی (ره) ۱۳۷۹. چهل حدیث، تهران: مرکز حفظ و نشر آثار امام خمینی (ره (۲۱- امام خمینی (ره) ۱۳۸۹. صحیفهی امام، تهران: مرکز حفظ و نشر آثار امام خمینی (ره) ج ۱۷،
۲۲- نظری، علی اشرف و قنبری، لقمان (۱۳۹۳). شکاف‌های فرهنگی و منازعات ایدئولوژیک در کشور‌های عرب خاورمیانه با تأکید بر تحوالت سیاسی ۲۰۱۰-۲۰۱۴، فصلنامه پژوهش‌های جهان اسلام، سال چهارم، شماره ۴، ۱۸۴-۱۶۳صص،
۲۳- دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال ۱۳۹۴ نظام بین الملل آینده و پیشرفت جمهوری اسالمی ایران چهارمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت.
۲۴- Obama, Barack (۲۰۱۳) Remarks by President Obama in Address to the United Nations General Assembly, The White House, ۲۴ Sep,
۲۵- Rakel, E.P. (۲۰۰۷) , "Iranian Foreign Policy since the Iranian Islamic Revolution: ۱۹۷۹- ۲۰۰۶", PGT۶: pp.۱۵۸-۱۸۹،
۲۶- Pollack, Kenneth M. (۲۰۱۲) , "Shifting Sand in Middle East", Brooking Institute, ۱۴ Feb accessed. www.brokings.edu

*مهدی فرهنگ دوست کارشناس ارشد مسائل سیاسی
مریم بداقی سطح 3 حوزوی ، استاد و مدیر حوزه علمیه حضرت معصومه (س) شهرستان شاهرود

ارسال نظرات
پر بیننده ها