شلمچه و بوي هزاران يوسف
خبرگزاری بسیج: شلمچه حس دیگری دارد، آفتابش گرم و مهربان می تابد، بوی هزاران پیراهن یوسف چشمان کنعانی مان را به اشک می خواند، بوی هزاران پیراهن یوسف، هزاران شهید گمنام و هزاران ستاره .... .
و من غریبانه از خود می پرسم با دستان تهی و دلی
بی قرار در این دشت چه می توان کرد!؟
جز سکوت، جز راه رفتن و دیدن و شنیدن، نه واقعا چه می توان کرد؟
جز اینکه شهیدان را بهانه کنی و اندوهی را که به شانه ات سپرده ای از چشمانت فرو ریزی، شهیدان را بخوانی و دستان خالی ات را به استغاثه بگیری، شهیدان را یاد کنی برای فردایی که در انتظار توست و من با همه دغدغه و پریشانیم، دم دروازه بهشت، نگاهم را به ذره ذره خاک این قطعه آسماني گره می زنم و سکوتم را به وسعت عطش آن دخیل می بندم.
خدا چه قدر کوچکم در دیاری که ستارگان آن آسمان را به زمین کشاندند و عرش را مبهوت بال هایشان ساختند و من دلخسته از دلتنگی ها و آشفتگی های دنیا آمده ام تا از شهیدان بخواهم که همیشه بخوانمشان با نام های بلند یوسف، ستاره و یا ... و همچنان چشم به راه جمعه اي را به انتظار می نشینم تا سپیده دمان نگاهمان به نگاه خورشیدوش مهدی موعود(عج) روشن شود.
رقیه غلامی
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار