دلنوشته زائر گلوگاهی راهیان نور از سرزمین الهی هفت تپه

هفت تپه به نسل امروز و فردا بگو چگونه آنان بر مرگ خندیدند

بگو هفت‌تپه؛ برای آیندگان بگو تا بدانند که فرزندان مهاجرات، بر ساحل کدام رود خروشان آرام نشسته اند و از میوه کدام یک از درختان بهشت تناول می‌کنند و کدام جلوه جمال الهی را بی‌پرده به تماشا نشسته اندد.
کد خبر: ۸۵۰۸۲۶۲
|
۱۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۰

 

 


 

خبرگزاري بسيج مازندران، دل‌نوشته یکی از زائران سرزمین نور در بازدید از یادمان شهدای هفت‌تپه«مقررزمندگان لشکر همیشه پیروز ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس» را درادامه می‌خوانید.

ای زمین پاک خدا ! سال‌ها با بسیجیان خمینی(ره)، شاید تو را سخت پسند کرده است که همواره میهمانانت را «پروانه» بخواهی؛ به همان زیبایی و شیدایی!

اما آن روزگار گذشت هفت‌تپه

از آن ماه که بر تو می‌تابد بپرس که او چون نسل امروز بر نسل فردا نیز خواهد تابید و شکستن استخوان‌های نسل امروز و فردا را در زیر آوار «بی‌هویتی» و فشار غفلت از «چرا زیستن و چگونه زیستن» می‌بیند.

آنان سخت محتاج تواَند، حتی اگر خود ندانند و سحرگاهان به رسم «یسبح لله ما فی‌السماوات و ما فی‌الارض…» تسبیح خدا می‌گویی، از او بخواه که صدایت را و دعوتت را به نسل امروز و فردای ما برساند تا بیایند و تو را ببینند و تو برای‌شان قصه بگویی.

بگو؛ از سرداران شجاعت بگو

از «حاج جعفر شیرسوار» که صورتش قوت قلب مجاهدان فی‌سبیل‌الله بود و سیرتش طائب حقیقی الی الله و از گذشته ای آلوده، به نور و طهارتی عجیب رسیده بود!

پابرهنه در عملیات حاضر می‌شد و متواضعانه نیروها را فرماندهی می‌کرد و سرانجام در آن روز که هواپیماهای دشمن به حریم تو تجاوز کردند و قلبت را شکستند، بر خاک تو افتاد، خونش بر زمین تو جاری شد.

 

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار