آلودگی ها مساله ای چند بعدی
بحث آلودگي هوا كه امروزه در تهران مسئلهاي چند بعدي است از مشكلاتي است كه جهان از حدود دهه 60 با آن دست به گريبان بوده و نسبت به آن واكنشهايي را نشان داده است.
به گزارش خبرگزاری بسیج، آلودگي هوا با استفاده از سوختهاي فسيلي ارتباط تنگاتنگي دارد. سوختهاي فسيلي به توليد ديكربن در سطح وسيعي كمك ميكند و اين مقوله به گرم شدن بيش از حد زمين منتهي ميشود. از سوي ديگر اين مسئله علاوه بر خشكسالي موجب شكلگيري طوفانهاي شديد در جهان شده و ميشود و اين خطري است جبرانناپذير. گرمي هوا باعث بالا آمدن سطح درياها تا نزديك يك متر ميشود و اين براي شهرها و كشورهايي كه در مجاورت درياها قرار دارند فاجعهآميز خواهد بود. بنابراين حتي اگر منابع مالي براي جبران و انتقال چنين شهرهايي به مكانهاي ديگر وجود داشته باشد عملا اين مقوله ميسر نيست چون شهرها و تمدن شهرنشيني پديدهاي است زمانبر كه طي ساليان دراز قريب به 150 سال پيش كليد خورده است.
به هر حال بايد كره زمين را نجات داد و اين ممكن نخواهد شد مگر با كاهش ميزان مصرف سوختهاي فسيلي و تغيير بيست مواد انرژيزا. اين مقوله به سادگي ممكن نيست چون تمدنها ماحصل ساليان دراز كنكاش و تلاش بشر بر روي منابع طبيعي هستند. جامعه امروز بايد منابع انرژيزاي نويني را جايگزين منابع سوخت فسيلي كند. تا هفت سال آينده ايران اگر توليد دياكسيدكربن خود را كاهش ندهد سازمانهاي جهاني براي آن جريمههاي سنگيني را در حوزه فروش نفت ايجاد خواهند كرد. توليد دياكسيد كربن و آلودگي بجاي مانده از سوختهاي فسيلي با ايجاد آلودگي هوا نه تنها امكان تنفس را مشكل ميسازد بلكه سبب شده است تا ريزش نزولات آسماني با مشكل مواجه شود. گفته ميشود كه اگر در هواي آلوده شهرهايي همچون تهران نزولات آسماني نيز صورت گيرد اين باران باران اسيد خواهد بود كه نه تنها ريزش آن خوشحال كننده نيست بلكه با توجه به صدمات جبرانناپذيري كه براي گياهان و حتي مواد ساختماني ساختمانها دارد در نهايت به تشديد وضعيت بد محيط زيست منجر خواهد شد. آلودگي هواي تهران همچنان كه گفته شد مسئلهاي چند بعدي است.
تهران شهري است كه در كوهپايهها قرار گرفته است. البته اكثر شهرهاي كشور ما به سبب فلاتي بودن منطقهاي كه ايران در آن قرار گرفته از چنين وضعيتي برخوردار است. از ديرباز كه مسئله كمآبي، مردم نواحي مختلف كشور را به سمت سكونت در مناطق كوهپايهاي سوق داده است. تهران كه در گذشته «ته ران» خطاب ميشد از سه طرف در ميان كوهپايهها محصور است و گردش هوا در آن مسيري غرب به شرق را طي ميكند.
توسعه بيمارگونه:
توسعه تهران از 60 سال پيش مسير غيركارشناسانه و پراشتباهي را طي كرده است. يعني با وجود اينكه مسير حركت باد در تهران از غرب به شرق است در عمل بيشترين تراكم كارخانهها در منطقه كرج (غرب تهران) وجود دارد. بنابراين وقتي بادي شروع به وزيدن ميكند در عمل ماحصلي جز انتقال تمام آلايندههاي صنعتي به سمت تهران را ندارد. اين در حالي است كه ميزان تردد ماشينها و خودروها در تهران به شدت بالاست. در تهران روزانه قريب به 30 ميليون ماشين در رفت و آمد هستند. اگر ميخواهيم بحث آلودگي هوا را كاهش دهيم و واقعا نگران وضعيت هواي پاك هستيم بايد ضمن استفاده از متروها و گسترش استفاده از مترو ريلها بيشتر ترددهاي درونشهري خود را از طريق اتوبوسها و وسايل نقليه عمومي انجام دهيم. ولي در حال حاضر با كسري قريب به 8 هزار اتوبوس مواجهيم. در حالي كه هر اتوبوس تنها معادل دو خودرو آلودگي هوا را ايجاد ميكند. البته با آمدن دولت جديد و بحث توليد سوختهاي پاك تلاش شده است بخشي از اين مشكلات مرتفع شود ولي هنوز بخش اعظمي از آنها پا برجاست. به نظر ميرسد براي رسيدن به هواي پاك ما ناگزير بايد مسيرهاي چندگانهاي را طي كنيم:
1-حذف سوختهاي فسيلي و جايگزيني سوختهاي جانشين: براي اين منظور بايد حتي امكان از ماشينهاي دو موتوره و هيدروليك استفاده شود. اگرچه اين مسئله ميتواند براي ما به شدت هزينهبر باشد اما با توجه به تأخيري كه بخشي از آنها مربوط به مقوله تحريمهاي اقتصادي و سياسي است براي رهايي از وضعيت بحراني تهران بايد هزينه شود.
2-افزايش فضاي سبز: براین اساس استانداردهاي مختلفی برای سرانه فضای سبز افراد در نظر گرفته میشود اما قطعا باتوجه به افزایش آلایندگیها، براي هر فرد هرچه فضای سبز بیشتر باشد بهتراست و این در حالي است كه رئیس سازمان پارکهای پایتخت در اظهارنظری جالب عنوان کرده است که براي هر شهروند تهراني اين فضا 15.5 وجود دارد که با توجه به مشاهدات به نظر می رسد این رقم اعلامی با واقعیت منطبق نباشد. مشكل اصلي اين است كه بحث افزايش فضاي سبز چندسالي است كه به فراموشي سپرده شده و دستگاههاي مربوط چندان توجهي به آن نميكنند.
3- خودداري از شكستن حريم تهران: تهران كلانشهري است كه تا ساليان دراز بحث ساخت و ساز در حواشي آن ممنوع بود ولي متأسفانه چند سالي است كه نه تنها اين مقوله خيلي جدي گرفته نميشود بلكه بحث بلند مرتبهسازي در نواحي حاشيهاي تهران ديده ميشود، به طوری که به تازگی بحث ممنوعیت ساخت و ساز در منطقه نمونه تهران یعنی22 روی میز بررسی قرار گرفته تا از رشد بیمارگونه تهران جلوگیری شود.
4- استفاده از وسايل نقليه عمومي: يك اتوبوس به اندازه 30 نفر را ميتواند در هر تردد حمل و نقل كند. در حالي كه آلودگي آن به اندازه دو ماشين خودرو است. به تمامي مشكلات بايد تردد بيرويه موتورسيكلتها كه از ديگر آلايندههاي هواي پاك هستند اضافه كرد. به هر حال در كنار همه اين حرفها به نظر ميرسد براي جلوگيري از فاجعه زيست محيطي در تهران ما نيازمند عزم ملي هستيم.
منیژه میلانی
به هر حال بايد كره زمين را نجات داد و اين ممكن نخواهد شد مگر با كاهش ميزان مصرف سوختهاي فسيلي و تغيير بيست مواد انرژيزا. اين مقوله به سادگي ممكن نيست چون تمدنها ماحصل ساليان دراز كنكاش و تلاش بشر بر روي منابع طبيعي هستند. جامعه امروز بايد منابع انرژيزاي نويني را جايگزين منابع سوخت فسيلي كند. تا هفت سال آينده ايران اگر توليد دياكسيدكربن خود را كاهش ندهد سازمانهاي جهاني براي آن جريمههاي سنگيني را در حوزه فروش نفت ايجاد خواهند كرد. توليد دياكسيد كربن و آلودگي بجاي مانده از سوختهاي فسيلي با ايجاد آلودگي هوا نه تنها امكان تنفس را مشكل ميسازد بلكه سبب شده است تا ريزش نزولات آسماني با مشكل مواجه شود. گفته ميشود كه اگر در هواي آلوده شهرهايي همچون تهران نزولات آسماني نيز صورت گيرد اين باران باران اسيد خواهد بود كه نه تنها ريزش آن خوشحال كننده نيست بلكه با توجه به صدمات جبرانناپذيري كه براي گياهان و حتي مواد ساختماني ساختمانها دارد در نهايت به تشديد وضعيت بد محيط زيست منجر خواهد شد. آلودگي هواي تهران همچنان كه گفته شد مسئلهاي چند بعدي است.
تهران شهري است كه در كوهپايهها قرار گرفته است. البته اكثر شهرهاي كشور ما به سبب فلاتي بودن منطقهاي كه ايران در آن قرار گرفته از چنين وضعيتي برخوردار است. از ديرباز كه مسئله كمآبي، مردم نواحي مختلف كشور را به سمت سكونت در مناطق كوهپايهاي سوق داده است. تهران كه در گذشته «ته ران» خطاب ميشد از سه طرف در ميان كوهپايهها محصور است و گردش هوا در آن مسيري غرب به شرق را طي ميكند.
توسعه بيمارگونه:
توسعه تهران از 60 سال پيش مسير غيركارشناسانه و پراشتباهي را طي كرده است. يعني با وجود اينكه مسير حركت باد در تهران از غرب به شرق است در عمل بيشترين تراكم كارخانهها در منطقه كرج (غرب تهران) وجود دارد. بنابراين وقتي بادي شروع به وزيدن ميكند در عمل ماحصلي جز انتقال تمام آلايندههاي صنعتي به سمت تهران را ندارد. اين در حالي است كه ميزان تردد ماشينها و خودروها در تهران به شدت بالاست. در تهران روزانه قريب به 30 ميليون ماشين در رفت و آمد هستند. اگر ميخواهيم بحث آلودگي هوا را كاهش دهيم و واقعا نگران وضعيت هواي پاك هستيم بايد ضمن استفاده از متروها و گسترش استفاده از مترو ريلها بيشتر ترددهاي درونشهري خود را از طريق اتوبوسها و وسايل نقليه عمومي انجام دهيم. ولي در حال حاضر با كسري قريب به 8 هزار اتوبوس مواجهيم. در حالي كه هر اتوبوس تنها معادل دو خودرو آلودگي هوا را ايجاد ميكند. البته با آمدن دولت جديد و بحث توليد سوختهاي پاك تلاش شده است بخشي از اين مشكلات مرتفع شود ولي هنوز بخش اعظمي از آنها پا برجاست. به نظر ميرسد براي رسيدن به هواي پاك ما ناگزير بايد مسيرهاي چندگانهاي را طي كنيم:
1-حذف سوختهاي فسيلي و جايگزيني سوختهاي جانشين: براي اين منظور بايد حتي امكان از ماشينهاي دو موتوره و هيدروليك استفاده شود. اگرچه اين مسئله ميتواند براي ما به شدت هزينهبر باشد اما با توجه به تأخيري كه بخشي از آنها مربوط به مقوله تحريمهاي اقتصادي و سياسي است براي رهايي از وضعيت بحراني تهران بايد هزينه شود.
2-افزايش فضاي سبز: براین اساس استانداردهاي مختلفی برای سرانه فضای سبز افراد در نظر گرفته میشود اما قطعا باتوجه به افزایش آلایندگیها، براي هر فرد هرچه فضای سبز بیشتر باشد بهتراست و این در حالي است كه رئیس سازمان پارکهای پایتخت در اظهارنظری جالب عنوان کرده است که براي هر شهروند تهراني اين فضا 15.5 وجود دارد که با توجه به مشاهدات به نظر می رسد این رقم اعلامی با واقعیت منطبق نباشد. مشكل اصلي اين است كه بحث افزايش فضاي سبز چندسالي است كه به فراموشي سپرده شده و دستگاههاي مربوط چندان توجهي به آن نميكنند.
3- خودداري از شكستن حريم تهران: تهران كلانشهري است كه تا ساليان دراز بحث ساخت و ساز در حواشي آن ممنوع بود ولي متأسفانه چند سالي است كه نه تنها اين مقوله خيلي جدي گرفته نميشود بلكه بحث بلند مرتبهسازي در نواحي حاشيهاي تهران ديده ميشود، به طوری که به تازگی بحث ممنوعیت ساخت و ساز در منطقه نمونه تهران یعنی22 روی میز بررسی قرار گرفته تا از رشد بیمارگونه تهران جلوگیری شود.
4- استفاده از وسايل نقليه عمومي: يك اتوبوس به اندازه 30 نفر را ميتواند در هر تردد حمل و نقل كند. در حالي كه آلودگي آن به اندازه دو ماشين خودرو است. به تمامي مشكلات بايد تردد بيرويه موتورسيكلتها كه از ديگر آلايندههاي هواي پاك هستند اضافه كرد. به هر حال در كنار همه اين حرفها به نظر ميرسد براي جلوگيري از فاجعه زيست محيطي در تهران ما نيازمند عزم ملي هستيم.
منیژه میلانی
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار