خبرگزاری بسیج مازندران، حسین شریعتمداری؛ 1- بعد از قرائت بیانیه مشترک ایران و 5+1 در وین که با ذوقزدگی ناشیانه یا فرمایشی! روزنامههای زنجیرهای و سایتهای همسو با آنها روبرو شد و در فضایی که همه جا سخن از یک «پیروزی بزرگ»! و «بینظیر»! در میان بود، اگر چه آرزو و ایدهآل ما نیز آن بود که با این جشن و سرور همراه و همخوان باشیم ولی مروری گذرا بر متن توافقنامه حکایت از آن داشت که همراهی با دستافشانیهای این و آن، نادیده گرفتن واقعیات و تبدیل کردن«آرزو» به «خبر» است! مخصوصاً آن که برداشت اعلام شده رئیسجمهور محترم کشورمان از توافق وین با برداشت رئیسجمهور آمریکا از همان سند، فاصلهای پرنشدنی و تفاوتی 180 درجهای داشت. از این روی، تیتر اول کیهان چهارشنبه 24 تیرماه را به اختلاف 180 درجهای یاد شده میان روایت رؤسای جمهور دو کشور از توافق وین اختصاص دادیم و طی یادداشتی با عنوان «این نیز گفتنی است» به مواردی از این برداشت دوگانه و متضاد اشاره کردیم. آن روز اما، تمامی رسانههای داخلی با تیترهای درشت به استقبال توافق وین رفته بودند و درباره پیروزی بزرگی! که به دست آمده است، داد سخن داده بودند، نظیر؛ «جهان بهایران سلام کرد»! «خجسته باد این پیروزی»! «پیروزی بدون جنگ»! «آغازعصر ایرانی»! «ایران بر قله توافق»! «پیروزی استقامت، شکستتحریم»! «جهان تغییر کرد»! «پیروزی تاریخی ملت ایران»! «گلصدبرگ توافقشکفت»!«کلید تدبیر قفل تحریمها را گشود»! «خورشید درخشان شد، تا باد چنین بادا»! «دنیا به احترام ایران ایستاد»! «کلید چرخید، ایران خندید»! «تدبیر کارساز شد، توافق تاریخی»! «فتحالفتوح دیپلماسی ایران»! «پیروزی ایران در جنگ ارادهها»! «تثبیت ایران هستهای با ایستادگی ملت»! و... و متاسفانه صدا و سیما نیز در این «جشن پیروزی»! و اعلام به اصطلاح این «توافق تاریخی»! سنگ تمام گذاشت به گونهای که انگار برای ارزیابی ماجرا و بیان واقعیات رسالتی بر عهده ندارد! و البته بعد از چند روز به یاد برخی از مفاد سند وین و مخصوصا بندهای 11 و 12 قطعنامه در حال تصویب شورای امنیت افتاد... که بگذریم!
اعلام تردید کیهان درباره توافق وین و اشاره به مواردی از توافق یادشده که در آن خطوط قرمز هستهای کشورمان نادیده گرفته شده بود با اعتراض گسترده و فراوانی روبرو شد که در بسیاری از موارد با فحاشی و ناسزاگویی نیز همراه بود. در این میان، برخی از دوستان نیز به دلسوزی - و نه غرضورزی- به کیهان توصیه میکردند که از ابراز تردید یا مخالفت درباره توافق وین خودداری کند و توضیح میدادند که متن توافق وین با همه جزئیات آن به رؤیت رهبر معظم انقلاب رسیده و موافقت کامل حضرت ایشان را نیز در پی داشته است! و تقدیر و تشکر حضرت آقا از تیم هستهای حاکی از موافقت ایشان با توافق یاد شده است. پاسخ ما این بود که تقدیر رهبر معظم انقلاب نشانه تلاش صادقانه و شبانهروزی تیم محترم مذاکرهکننده است که از سوی هیچ انسان منصف و آزاداندیشی قابل انکار نیست و توافق هر چه باشد، تلاش و فداکاری تیم کشورمان در خور تقدیر است. اما، برای ارزیابی توافق وین و تشخیص خوب و بد آن، معیارها و ملاکهای جداگانهای از سوی حضرت آقا ارائه شده است که در همان خطوط قرمز اعلام شده قابل تعریف است و محال است حضرت ایشان با توافقی که در آن از خطوط قرمز اعلام شده عبور شده باشد موافق باشند. البته، بعد از بیانات رهبر معظم انقلاب و تاکید ایشان بر ضرورت بررسی دقیق متن توافق وین، معلوم شد که اگر با توافق یادشده، موافقت داشتند، تاکید ایشان بر ضرورت بررسی دقیق متن آن ضرورتی نداشت.
در پایان این بند از یادداشت پیش روی گفتنی است که طی چند ماه اخیر با موارد مشابه دیگری نیز روبرو بودهایم که کسانی برداشتهای خود درباره برخی از مسائل- از جمله مسائل هستهای- را به حضرت ایشان نسبت دادهاند که خوشبختانه در همه موارد، اعلام نظر صریح رهبرمعظمانقلاب و تاکید معظمله که نظرات علنی ایشان با نظرات غیرعلنی حضرتش متفاوت نیست، کارساز و گرهگشا بوده است.
2- و اما، بعد از این مقدمه که طرح آن را ضروری دانستهایم باید گفت، مروری هر چند گذرا بر متن توافق وین، به وضوح نشان میدهد برخی از خطوط قرمز حیاتی نظام در توافق مورد اشاره، نادیده گرفته شده است که به آن خواهیم پرداخت، اما آنچه امروزه و در این میان، خطرناکتر به نظر میرسد و اشاره به آن ضرورت فوری دارد، قطعنامهای است که قرار است امروز -دوشنبه- در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برسد. چرا که تصویب این قطعنامه، توافق وین را به یک سند بینالمللی و لازمالاجرا تبدیل میکند. با تصویب این قطعنامه- به گونهای که خواهیم پرداخت- بیم آن میرود کلاهی که حریف در توافق ژنو و لوزان برداشته بود! در توافق وین بر سرمان بگذارد! بخوانید؛
3- قطعنامهای که قرار است امروز در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برسد- همانگونه که در متن توافق آمده است- اصلیترین تضمین توافق وین است و این توافق را به یک سند رسمی و لازمالاجرای بینالمللی تبدیل خواهد کرد که جای کمترین سرپیچی از تعهدات اعلام شده در آن را باقی نمیگذارد.
گفتنی است برخی از مواد منشور سازمان ملل متحد، برای الزام اعضاء به اجرای مصوبات شورای امنیت این سازمان محدودیتهایی نظیر عدم تعارض با قوانین داخلی و حاکمیت ملی کشورها قائل شده است ولی این محدودیتها درباره قطعنامههایی که تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل به تصویب میرسند، وجود ندارد و تمامی قطعنامههای فصل هفتمی بدون کمترین استثناء لازمالاجرا هستند.
بند 7 از ماده 2 منشور ملل متحد در این باره تصریح میکند که؛ «هیچ یک از مقررات مندرج در این منشور، ملل متحد را مجاز نمیدارد در اموری که ذاتاً جزو صلاحیت داخلی هر کشوری است دخالت نماید ولیکن این اصل به اعمال اقدامات قهری پیشبینی شده در فصل هفتم لطمهای وارد نخواهد آورد».
قطعنامهای که قرار است امروز به تصویب برسد، مستند به ماده 41 از فصل هفتم منشور ملل متحد است و انجام تعهدات ناشی از آن برای کشورمان الزامآور خواهد بود.
4- «سند وین» مطابق آنچه در بند فوق آمده است، با تصویب قطعنامه شورای امنیت، قطعی و الزامآور میشود و مهلت دوهفتهای برای بررسی مفاد آن از سوی مجلس شورای اسلامی و یا شورای عالی امنیت ملی کشورمان، کمترین تاثیری در قبول یا رد آن نخواهد داشت، توضیح آن که اگر مجلس شورای اسلامی یا شورای عالی امنیت بعد از بررسی متن توافق وین به این نتیجه برسند که بخشهایی از آن با منافع ملی کشورمان در تعارض است و یا در آن، خطوط قرمز اعلام شده از سوی ایران رعایت نشده است، نتیجه این بررسی با عرض پوزش فقط برای ثبت در تاریخ ارزش دارد و در تغییر متن و انطباق آن با خواستهها و مواضع ایران اسلامی کمترین تاثیری نخواهد داشت چرا که با تصویب قطعنامه شورای امنیت و قبل از انجام این بررسیها، متن توافق وین الزامآور شده و مفاد آن از سوی کشورمان پذیرفته شده تلقی میشود!
5- برخی از مسئولان محترم کشورمان در اظهارنظرهای رسمی خود از قطعنامه فصل هفتمی شورای امنیت سازمان ملل که قرار است امروز به تصویب برسد با عنوان «یک دستآورد»! یاد میکنند و از جمله اعلام میدارند با تصویب این قطعنامه اولاً؛ تمامی قطعنامههای قبلی شورای امنیت که علیه فعالیت هستهای ایران صادر شده است لغو میشود و ثانیاً؛ این قطعنامه انجام تعهدات حریف در توافق وین را تضمین میکند و ... که در این باره باید گفت؛
الف: برخلاف آنچه دوستان عزیزمان مطرح میکنند، قطعنامههای قبلی لغو نمیشوند، بلکه مفاد آنها در قطعنامه اخیر شورای امنیت جایگرفته و تجمیع میشود.
ب: جمهوری اسلامی ایران هیچ یک از قطعنامههای قبلی شورای امنیت سازمان ملل را نپذیرفته و آنها را غیرقانونی اعلام کرده بود و برای اثبات نظر خود نیز دلایل و شواهد محکم و مستندی داشت. اما قطعنامه اخیر را پذیرفته است بنابراین، برخلاف تصور یا تلقی دوستانمان، قطعنامههای قبلی نه فقط لغو نمیشوند، بلکه با تجمیع در قطعنامه اخیر به قوت خود باقی خواهند ماند، با این تفاوت که تاکنون قطعنامههای یاد شده را غیرقانونی میدانستیم ولی در حالت جدید بر قانونی! و لازمالاجرا بودن آنها مهر تائید زدهایم!
ج: موضوع فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد که قطعنامههای قبلی با استناد به ماده 41 آن علیه کشورمان تصویب شده بود، درباره کشورهایی است که صلح و امنیت منطقهای و جهانی را بر هم زده و یا تهدیدی علیه آن محسوب میشوند. سخن مستند و مستدل جمهوریاسلامی ایران برای اعلام غیرقانونی بودن قطعنامههای مورد اشاره این بود که شورای امنیت سازمان ملل بر اساس کدام سند یا شاهد و قرینهای، فعالیت هستهای ایران را تهدیدی علیه صلح و امنیت منطقهای یا جهانی تلقی کرده است که صدور قطعنامههای فصل هفتمی علیه کشورمان را توجیه قانونی کند؟!
و اکنون با تن دادن به قطعنامه فصل هفتمی اخیر- بی آن که بخواهیم و یا به آن توجه داشته باشیم- رسما پذیرفته و اعلام کردهایم که برنامه هستهای ایران تهدیدی علیه صلح و امنیت جهانی و منطقهای است! چرا؟! پاسخ روشن است، زیرا صدور قطعنامه فصل هفتمی اخیر را پذیرفتهایم و موضوع فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد از ماده 39 تا 51 آن، درباره کشورهایی است که صلح و امنیت جهانی و منطقهای را به خطر انداخته و یا تهدیدی علیه آن به حساب میآیند!
6- بند 11 از پیشنویس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل درباره فعالیت هستهای ایران تصریح میکند در صورتی که یکی از طرفهای برجام بر این اعتقاد باشد که تعهدات توافق وین و یا بخشی از آن اجرا نشده است، شورای امنیت ملزم است ظرف 30 روز نظر اعلام شده را به رأی بگذارد تا چنانچه اقدام کشور یاد شده (بخوانید ایران) مصداق نقضتعهد تلقی شود، ادامه اجرای پاراگراف A از بند 7 این قطعنامه لغو شود. توضیح آن که موضوع پاراگراف یاد شده، لغو قطعنامههای قبلی شورای امنیت علیه برنامه هستهای ایران و بازگشت دوباره آنها است بنابراین مفهوم بند 11 این است که اگر یکی از 6 کشور گروه 5+1 اعتقاد داشته باشد که ایران به تعهدات خود پایبند نبوده و یا بخشی از آن را اجرا نکرده است، شورای امنیت ظرف 30 روز ادامه لغو قطعنامههای قبلی را به رأی میگذارد و چنانچه ادامه لغو قطعنامههای پیشین رأی نیاورد مطابق ماده 12 از قطعنامه پیشنهادی، تمامی تحریمهای ناشی از قطعنامههای قبلی بدون نیاز به تصویب مجدد- در این نکته دقت کنید- باردیگر لازمالاجرا خواهد شد. اکنون به موضوع بعدی که اوج موذیگری و خدعه حریف است توجه کنید!
7- نکته در خور توجه این که، در این رأیگیری نیازی به رأی اکثریت اعضای شورای امنیت سازمان ملل نیست و از آنجا که 5 کشور عضو دائمی این شورا یعنی آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین و روسیه دارای حق وتو هستند، فقط کافی است که یکی از آنها خواستار بازگشت قطعنامههای قبلی شود. در این صورت، حتی اگر همه اعضای دیگر شورای امنیت نیز نظر دیگری داشته و خواهان عدم بازگشت قطعنامههای قبلی باشند، نظر و خواست آنها نمیتواند مانع از بازگشت قطعنامههای قبلی باشد، چرا که خواست و نظر همه آنها با همان یک رأی، یکی از 5 کشور یاد شده «وتو» و بیاثر خواهد شد.
به بیان دیگر بندهای 11 و 12 پیشنویس قطعنامهای که قرار است امروز به تصویب برسد، تصمیم احتمالی - فقط احتمالی- چین و روسیه برای پیشگیری از بازگشت قطعنامههای قبلی را غیرقابل اجرا و بیاثر کرده است. زیرا بر فرض که یکی از دو کشور چین و یا روسیه بخواهند مانع از بازگشت قطعنامههای قبلی شوند، در این صورت، اگر چه هر دو کشور یاد شده دارای حق وتو هستند و میتوانند خواستار ادامه بخشA از بند 7 یعنی ادامه لغو قطعنامههای قبلی و عدم بازگشت دوباره آنها شوند ولی رأی منفی فقط یکی از سه کشور آمریکا، فرانسه و انگلیس برای بیاثر کردن تصمیم آنها کافی است زیرا این سه کشور نیز دارای حق وتو هستند و رای منفی هر یک از آنها به بازگشت دوباره قطعنامههای یاد شده به مفهوم وتوی نظر سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود.
اکنون میتوان این اظهارنظر اوباما را به ارزیابی نشست که با تلویحی نزدیک به تصریح دست چین و روسیه را در پیشگیری از اقدامات آمریکا علیه برنامه هستهای ایران، کوتاه اعلام کرده بود.
8- پیشنویس قطعنامهای که قرار است امروز - و یا حداکثر چند روز دیگر- در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برسد، از سوی آمریکا تهیه و ارائه شده است و از آنجا که تصویب آن به دلایل یاد شده، میتواند ایران را با دشواریهای فراوانی روبرو کند پیشنهاد میشود جمهوری اسلامی ایران از هماکنون، مخالفت خود با پیشنویس مورد اشاره را رسما اعلام کرده و خواستار تغییر بخشهایی از متن پیشنویس- از جمله بندهای 11 و 12، ضمیمهB و... آن- شود.
9- درباره متن سند وین که با عنوان برجام از آن یاد میشود نیز گفتنیهایی هست که اصلاح آن ضرورتی حیاتی دارد و در شمارههای آینده به آن خواهیم پرداخت ولی از آنجا که تصویب قطعنامه فصل هفتمی اخیر متن یاد شده را قطعی و لازمالاجرا خواهد کرد، انتظار میرود- وانتظار منطقی و فوری و حیاتی نیز هست- که جمهوری اسلامی ایران نظر نهایی خود درباره آن را به نتیجه بررسیهای دقیق این سند از سوی مجلس شورای اسلامی، شورای عالی امنیت ملی موکول کند و برای انجام این بررسی دقیق علاوه بر دو نهاد یاد شده، از حقوقدانان برجسته و صاحبنظران دیگر نیز به طور جدی دعوت به عمل آورد.