دیپلماسی لبخند!

28مرداد؛ روزی که مصدق کتک «اعتماد به آمریکا» را خورد/نقش«سوگلی» این روزهای وزارت ارشاد در کودتا

مصدق به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ برای اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیس‌ها نجات بدهد، به آمریکایی‌ها متوسّل شد؛ آمریکایی‌ها به‌جای اینکه به مصدق کمک کنند، با انگلیس‌ها همدست شده و مأمورشان را فرستادند و کودتای ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدق اعتماد کرد، کتکش را [هم‌] خورد.
کد خبر: ۸۵۵۷۴۸۸
|
۲۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۵:۴۸

به گزارش خبرگزاری بسیج به نقل از عصر سیاست، مرداد سال 1332، نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران است. این روز یادآور کودتای ننگین و سیاهی است که شیرینی نهضت ملی شدن صنعت نفت را در کام ملت ایران تلخ کرد. پس از پیروزی قیام سی تیر به رهبری آیت‌الله کاشانی که باعث روی کار آمدن مجدد دکتر محمد مصدق شد، وی درصدد افزایش اختیارات خود و محدود کردن اختیارات مجلس شورای ملی برآمد و بنای اختلاف با آیت‌الله کاشانی را گذاشت.


تلاش مصدق برای جدایی دین از سیاست

بدین ترتیب مصدق بدون توجه به نقش و رهبری آیت‌الله کاشانی در قیام سی تیر که منجر به روی کار آمدن مجدد او شد، به پیاده نمودن شعار «جدایی دین از سیاست» پرداخت و برخی روحانیون و نزدیکان آیت‌الله کاشانی را دستگیر کرد. عوامل داخلی و خارجی نیز آن‌چنان شخصیت این مرد روحانی بزرگ و شریف را لکه‌دار کردند که شاید بتوان آن را در تاریخ ایران بی‌سابقه دانست.

طرح کودتای نظامی 28 مرداد را باید در اصل، یک طرح انگلیسی دانست. انگلیس که پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و خصوصاً ایران ازدست‌داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد.

موافقت اولیه آمریکا با ملی شدن صنعت نفت!

آمریکا در گام نخست با ملی شدن صنعت نفت در ایران موافق بود؛ اما این موافقت تا آنجا بود که به انحصار شرکت نفت وابسته به انگلیس پایان داده شود، نه اینکه صنعت نفت به‌نحوی‌که هدف دولت ایران بود، ملی شود. آمریکا همواره از این می‌ترسید که اگر ایران بتواند نفت را به نحوی ملی کند که اداره تولید و فروش آن را هم کاملاً خودش به عهده بگیرد این الگویی برای کشورهای نفت‌خیز خاورمیانه می‌شود.

بعد از جنگ جهانی دوم با آغاز جنگ سرد یکی از اهداف سیاست خارجی آمریکا جلوگیری از توسعه نفوذ کمونیسم در کشورهای دنیا به‌ویژه خاورمیانه بود؛ ایالات‌متحده همواره ایران را یکی از کشورهایی می‌دانست که در آن کمونیست‌ها فعالیت دارند و معتقد بود که باید از نفوذ کمونیسم در ایران جلوگیری شود؛ به همین منظور استراتژی ست‌های آمریکا باروی کار آمدن آیزنهاور دموکرات تصمیم گرفتند سیاست سازش با مصدق را کنار بگذارند و باسیاست انگلیس که تنها راه‌حل مسئله نفت را سقوط مصدق می‌دانست همراهی کنند.

توطئه‌چینی دولت آمریکا علیه نهضت ملی ایران

باروی کار آمدن آیزنهاور «و» والس «رییس وقت سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) در آمریکا، خیانت و توطئه‌چینی دولت آمریکا علیه نهضت ملی ایران تشدید شد؛ و سردمداران آمریکایی برای همراهی دوستان انگلیسی‌شان جهت سرنگونی کردن دولت قانونی ایران مصمم شدند.

سقوط دولت قانونی در ایران

مقدمات چرخش سیاست آمریکا از اسفند 1331(مارس/ 1953) با سفر» ایدن «نخست‌وزیر انگلیس  به واشنگتن و تشکیل اجلاس مرکب از وزرای خارجه دو کشور و مشاوران آن‌ها آغاز شد و نتیجه اجلاس چیزی جز سقوط دولت قانونی در ایران نبود.

پس از جلسات مشترک میان مقامات آمریکا و انگلیس و تشکیل ستاد مشترکی در ایستگاه اطلاعاتی انگلیس در قبرس، سازمان سیا اختیار یافت که با بودجه تخصیص‌یافته به برنامه‌ریزی کودتا در ایران بپردازد و این تصمیم به اطلاع» هندرسون «(سفیر آمریکا در ایران) و» گودیران «(رییس سازمان سیا در ایران) رسانده شد. در 4 آوریل 1953 یک‌میلیون دلار به پایگاه سیا در تهران داده شد تا بنا به تأیید» گودیران «و» هندرسون «در هر راهی که  سرنگونی مصدق را تسهیل و تسریع می‌کند، مورداستفاده قرار گیرد.

متخصصان» سیا «در امور ایران پس از اختیار یافتن در ماه مارس، تدارک کودتا را آغاز کردند. آنان وضعیت را موردمطالعه قراردادند و در 28 فروردین 1332(6 آوریل 1953) گزارش اولیه‌ای تهیه کردند که طبق آن‌یک کودتای موردحمایت» سیا «در ایران امکان‌پذیر و» زاهدی «بهترین نامزد برای جانشینی مصدق است.

نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد

در این میان اما رفتار سیاسی مصدق و نامه‌های استمداد طلبانه او به آیزنهاور، استراتژی ست‌های آمریکایی را برای اجرای کودتا ترغیب می‌کرد. مصدق دریکی از نامه‌های خود به آیزنهاور، به رئیس‌جمهور آمریکا تذکر می‌دهد که اگر به دولت او کمک مالی نشود، ایران عن‌قریب به دامن کمونیسم می‌افتد؛ اما تحلیل گران آمریکایی بامطالعه وضعیت و شرایط ایران در آغاز دهه 30 شمسی به آیزنهاور اطمینان داده بودند که حزب توده که به‌عنوان نماینده شوروی در ایران فعالیت می‌کند، توانایی چندان برای مسلط شدن به اوضاع ایران ندارد؛ بنابراین رئیس‌جمهور آمریکا نامه‌های و نهیب‌های مصدق را یک بلوف محسوب می‌کرد.

در جلسه اول تیر 1332 (ژوئن 1953) که در دفتر وزیر خارجه آمریکا تشکیل‌شده بود تصمیم نهایی برای آغاز عملیات کودتا و سرنگونی دولت قانونی ایران گرفته شد و» کرمیت روزولت «به‌عنوان فرمانده عملیات کودتا از سوی آمریکایی‌ها تعیین شد.

پس‌ازآنکه آمریکایی‌ها به کمک جاسوسان انگلیس تمهیدات و مقدمات لازم را برای کودتا در ایران فراهم کردند، ژنرال ­شوارتسکف» را روانه ایران کردند؛ شوارتس کف یک کارشناس نظامی بود که بین سال‌های 1321 تا 1327 مأموریت سازمان‌دهی و آمورش کادرهای شهربانی ایران را به عهده داشت و با «زاهدی» که در آن دوران رییس شهربانی بود دوستی دیرینه‌ای داشت؛ بنابراین شوارتس کف طی ملاقاتی با شاه، به او می‌فهماند که بهترین فرد برای پیشبرد اهداف کودتا شخص زاهدی است

همزمان با فعالیت‌های «شوارتس کف» در ایران «آلن دالس» و برادرش «فالستر دالس» (وزیر امور خارجه آمریکا) و «لویی هندرسون» (سفیر آمریکا در ایران) رهسپار سویس شدند. «لویی هندرسون» قبل از سفر با خواهر شاه «اشرف» ملاقات کرد و «اشرف» نیز پس از ابلاغ اوامر آن‌ها به شاه، روانه سوییس شد و ازآنجا بود که کودتا مرحله‌به‌مرحله هدایت می‌شد.

طرح کودتا از سوی آمریکایی‌ها عملیات «تی. پی. آژاکس» نام گرفت و کرمیت روزولت به‌منظور اجرای این امر به ایران آمد و انگلیسی‌ها نیز کریستوفر وودهاس را مأمور این کارکردند و نام عملیات خود را «عملیات چکمه» گذاشتند.

پس از ناکام ماندن طرح کودتا در 25 مرداد، تلاش آمریکایی‌ها برای سرنگون کردن دولت قانونی ایران، چندین برابر شد؛ آن‌ها در این میان برای تسریع در کودتا به عوامل میدانی خود در داخل ایران متوسل شدند؛ عواملی که گستره وسیعی را شامل می‌شد، از اراذل و چماق دارانی همچون «شعبان بی‌مخ» گرفته تا برخی زنان نگون‌بخت معلوم‌الحال محله بدنام . 

اگرچه اجرای نقشه کودتا در 25 مرداد شکست خورد و شاه از ایران فرار کرد اما سستی مصدق و دلایل مختلف دیگر باعث شد که در 28 مرداد 1332 کودتا عملی شود و سرلشکر فضل‌الله زاهدی مجری طرح کودتا به‌جای مصدق نخست‌وزیر شد و بدین ترتیب با قبضه شدن قدرت در دست استبداد داخلی و استعمار خارجی یکی از ننگین‌ترین دوره‌های استبداد در تاریخ معاصر ایران رقم خود و باعث حاکمیت 25 سال دیکتاتوری محمدرضا شاه با حمایت مستکبرین و خصوصاً آمریکا گردید.

مهم‌ترین نقش آمریکا، تأمین هزینه عملیات کودتا بود در رابطه با تأمین هزینه عملیات کودتا «روزولت» در مصاحبه‌ای با روزنامه «لس‌آنجلس تایمز» گفته است: «مبلغ یک‌میلیون دلار برای ترتیب دادن تظاهرات خیابانی به‌منظور سقوط دولت ناسیونالیسم مصدق که سیصد کشته به‌جای گذاشت در اختیار ما بوده که حدود 75 هزار دلار آن خرج شده است و بقیه پول را در گاوصندوق مطمئنی گذاشتیم تا پس از عملیات این مبلغ به شاه تحویل داده شود» همچنین «روزولت» در مصاحبه‌اش فاش ساخت که مبلغ 75 هزار دلار هزینه ترتیب دادن تظاهرات خیابانی را به یک شبکه مرکب از سه نفر آمریکایی و پنج نفر ایرانی که با او همکاری داشته‌اند پرداخت کرده است.

عزل مصدق و انتصاب زاهدی

با ورود روزولت، تحرك بیشتری به فعالیت كودتا داده شد. روزولت علاوه بر پول، حجم قابل‌توجهی مقاله، كاریكاتور و امكانات لازم برای فضاسازی نیز به همراه خود آورده بود. در یازدهم مرداد سال 1332 كرمیت روزولت، رهبر كودتا، با شاه ملاقات كرد و طرح كودتا و بركناری مصدق و نخست‌وزیری زاهدی را با وی مطرح و رضایت نهایی وی را در عزل مصدق و انتصاب زاهدی جلب نمود.

در داخل ایران نیز شبکه مخفی شاپور ریپورتر (فرزند اردشیر جی از حامیان اصلی رضاخان در کودتای سوم اسفند 1299) و اسدالله علم و برادران رشیدیان تحت حمایت خانواده صهیونیستی لرد روچیلد انگلیسی به نام «عملیات بِدامَن» فعالیت می‌کردند.

وظایف این گروه نفوذ در رهبری احزاب و سازمان‌های سیاسی و مذهبی و ایجاد ناامنی و هرج‌ومرج در کشور و به آتش کشیدن و غارت اموال مردم بود.

در 22 مرداد 1332 شاه  فرمانی غیرقانونی مبنی بر عزل مصدق و نصب زاهدی به نخست‌وزیری را ابلاغ کرد و کشور را به مقصد ایتالیا ترک کرد. مأمور این ابلاغ به مصدق، «سرهنگ نصیری» بود

وقتی «سرهنگ نصیری» در بامداد 25 مرداد برای ابلاغ فرمان شاه به  خانه  مصدق مراجعه کرد، با محاصره قوای نظامی سرلشکر ریاحی رئیس ستاد کل ارتش که از نزدیکان مصدق بود، مواجه شد.

 روز 27 مرداد «هندرسون» سفیر کبیر آمریکا باعجله وارد تهران شد و بلافاصله با مصدق گفتگو کرد و به وی گفت دولت آمریکا دیگر نمی‌تواند حکومت او را به رسمیت بشناسد و اعلام داشت که آمریکا با تمام قوا از ادامه حکومت او جلوگیری خواهد کرد و به مصدق تکلیف کناره‌گیری از کار را کرد؛ در همین زمان دولت آمریکا طی بیانیه‌ای اعلام کرد که دولت رسمی ایران دولت زاهدی است.

نامه آیت‌الله کاشانی به مصدق و پاسخ آن

در متن نامه آمده است که «گرچه امكانی برای عرایضم باقی نمانده است ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است. خودتان بهتر از هرکسی می‌دانید كه تمام هم‌وغمم در نگهداری دولت جنابعالی است كه خودتان به بقای آن مایل نیستید از تجربیات روی كار آمدن قوام و لجبازی‌های اخیر بر من مسلم است كه می‌خواهید مانند سی‌ام تیر كذائی یک‌بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. حرف این‌جانب را در خصوص اصرارم در عدم اجرای رفراندوم نشنیدید مرا لكه حیض كردید خانه‌ام را سنگ باران و یاران و فرزندانم را زندانی فرمودید و مجلس را كه ترس داشتید شما را ببرد بستید حالا نه مجلسی هست و نه تكیه گاهی برای این ملت گذاشته‌اید. زاهدی را كه من با زحمت در مجلس تحت نظر و قابل كنترل نگه داشته بودم با لطایف الحیل خارج كردید و حالا همانطور كه واضح بود درصدد به اصطلاح كودتا است.

اگر نقشه شما نیست كه مانند سی‌ام تیرماه عقب‌نشینی كنید و به ظاهر قهرمان بمانید... همان‌طور كه گفتم آمریكا ما را در گرفتن نفت از انگلیسی‌ها كمك كرد حالا به‌صورت ملی و دنیا‌پسندی می‌خواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد و اگر واقعاً با دیپلماسی نمی‌خواهید كنار بروید این نامه من سندی است در تاریخ ملت ایران كه من شما را با وجود همه بدی‌های خصوصی‌تان نسبت به خودم از وقوع حتمی یك كودتا توسط زاهدی كه مطابق با نقشه‌های خود شماست آگاه كردم كه فردا جای هیچ‌گونه عذری نباشد اگر براستی در این فكر اشتباه می‌كند با اظهار تمایل شما... سید مصطفی و ناصر خان قشقایی را برای مذاكره، خدمت می‌فرستم. امضا: سید ابوالقاسم كاشانی»

دكتر مصدق در پاسخ نامه آیت‌الله كاشانی نوشت که «27 مرداد ماه مرقومة حضرت آقا توسط آقای حسن سالمی زیارت شد این‌جانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم؛ و السلام. دكتر محمد مصدق

با این پاسخ دكتر مصدق، آیت‌الله كاشانی را از دخالت در حوادث آینده منع كرد و حتی اعلام حمایت وی را نیز لازم نشمرد. كودتای 28 مرداد و سقوط دكتر مصدقبا شكست طرح اولیه كودتا و استفاده از ارتش، كه بیشتر با برنامه آمریكائی‌ها هم‌خوانی داشته است، مرحله دوم كودتا در بیست و هشتم مرداد ماه توسط شاپور جی و عوامل انگلیسی و حمایت آمریكائی‌ها به اجرا گذاشته شد

نقش سوگلی این روزهای وزارت ارشاد در کودتای 28 مرداد

رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت (ع) از سوء استفاده دشمن از نتایج مذاکرات هسته ای هشدار دادند و تصریح کردند دشمن در تلاش است در کشور نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشد که ما با توان توان بالای خود اجازه نمی دهیم.

پس از توافق هسته ای ورود مظاهر فرهننگی سیاسی غرب به ایران وارد فاز جدیدی شد که یکی از موارد اقتصادی آن ورود رستوران های مک دونالد به کشور دانست که همراه خود تحولات سیاسی و اقتصادی متعددی را به یدک می کشد.

یکی از موضوعات اساسی که در این نوشتار مد نظر است نقش بی بی سی در کودتای 28 مرداد است رسانه ای که در آن زمان در جهت کودتا تلاش فراوانی را صورت داد؛ اما با وجود تلاش خرابکارانه این رسانه در تحولات سیاسی بخصوص در کودتای 28 مرداد 32 و فتنه 88، این رسانه پس از توافق هسته ای مجوز فعالیت در کشور را از وزارت ارشاد گرفته است تا راه نفوذی برای دشمن باشد.

در ادامه به نقش بی بی سی در کودتای 28 مرداد می پردازیم.


"اینجا لندن است واکنون ساعت دقیقا 12 نیمه شب است. این پیام رمز عملیات آژاکس برای سرنگونی دولت مصدق بود که از رادیو بی.بی.سی در شب ۲۴ مرداد سال ۱۳۳۲ اعلام شد.

با آغاز جنبش ملی شدن صنعت نفت، بی.‌بی.‌سی بر اساس مصالح ملی انگلیس، به طور آشکار باسیاست‌های دولت انگلیس همراه شد. نخست با تهیه‌ گزارش‌ها و تفسیرهایی در ارایه تصویر مثبت از کارنامه شرکت نفت انگلیس و ایران و سپس در همگامی

کامل با دولت لندن برای مقابله با ملی شدن صنعت نفت ایران، پرده‌ آخر نمایش بی.‌بی.‌سی فارسی نیز، همکاری مستقیم این شبکه در کودتای 28 مرداد 1332 و سرنگونی حکومت مصدق بود.

 

در این کودتا و به شکست کشاندن نهضت ملی نفت، طراحان کودتا در خارج از مرزهای ایران با رهبران کودتا در داخل کشور از جمله «شاپور ریپورتر» قرار گذاشتند که در نیمه‌ شب 24 مرداد 1332 با شنیدن پیام رمز «اکنون ساعت دقیقا 12 نیمه شب است» از رادیو بی.بی.سی عملیات کودتا و براندازی دولت مصدق تحت عنوان عملیات آژاکس را کلید بزنند.

 

. اعتماد مصدق به آمریکایی ها به روایت رهبر معظم انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی در مورد اشتباهات تاکتیکی و راهبردی مصدق و اعتماد بیجا او به آمریکایی ها طی سخنانی می فرمایند:

رویکرد استکباری که آمریکایی‌ها دارند و از ده‌ها سال پیش تا امروز هم ادامه دارد، موجب شده است که در ملّت‌های دنیا یک احساس بی‌اعتمادی و بیزاری نسبت به دولت آمریکا به وجود بیاید؛ این مخصوص کشور ما نیست؛ هر ملّتی به آمریکا اعتماد کرد، ضربه خورد؛ حتّی آن‌کسانی که دوست آمریکا بودند. حالا در کشور ما دکتر مصدق به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ برای اینکه بتواند خود را از زیر فشار انگلیس‌ها نجات بدهد، به آمریکایی‌ها متوسّل شد؛ آمریکایی‌ها به‌جای اینکه به دکتر مصدق که به آن‌ها حسن ظن پیداکرده بود کمک کنند، با انگلیس‌ها همدست شدند، مأمور خودشان را فرستادند اینجا و کودتای ۲۸ مرداد را راه انداختند. مصدق اعتماد کرد، کتکش را [هم‌] خورد؛ حتّی کسانی که با آمریکا میانه‌شان هم خوب بود و به آمریکا اعتماد کردند، ضربه‌اش را خوردند.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار