این واژه اولین بار در دیدار کارآفرینان با مقام معظم رهبری در شهریور سال 1389 مطرح گردید. در همین دیدار، مقام معظم رهبری « اقتصاد مقاومتی » را معنا و مفهومی از کارآفرینی معرفی و برای نیاز اساسی کشور به کارآفرینی نیز دو دلیل « فشار اقتصادی دشمنان » و « آمادگی کشور برایی جهش » را معرفی کردند.
برای درک شرایط جدید اقتصادی کشور و اطلاع از برنامههای اقتصاد مقاومتی با سید شمس الدین حسینی وزیر اقتصاد دولتهای نهم و دهم به گفتگو نشستیم، حسینی از سال 87 به عنوان وزیر اقتصاد و امور دارایی فعالیت خودش را شروع کرد و تا پایان دولت دهم بر مسند وزارت تکیه داشت.
وی دارای مدرک دکترای اقتصاد در بخش عمومی و بینالملل است و تاکنون چندین کتاب در حوزههای مختلف اقتصادی تدوین کرده است. بخش نخست گفتگوی ما با وزیر اقتصاد دولت نهم و دهم در پی میآید.
نخستین پرسش ما از وزیر اقتصاد دولتهای نهم و دهم درباره ضرورت حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی در شرایط فعلی کشور بود که در پاسخ به آن گفت: وقتی درباره اقتصاد مقاومتی صحبت میشود و به ویژه اینکه آن را به عنوان یک مجموعه سیاستی مطرح میکنید باید سابقه آن را بررسی کنید. بررسی سابقه تاریخی این بحث نشان میدهد که اقتصاد مقاومتی یک برنامه مستقل از سایر برنامهها و سیاستها نیست.
حسینی میگوید: وقتی به متن ابلاغی اقتصاد مقاومتی رجوع کنیم میبینیم که در مباحثی مانند اصل 44، اقتصاد دانش بنیان، هدفمند کردن یارانهها، صادرات غیر نفتی و عدالت بنیان بودن اقتصاد مشترکاتی وجود دارد که درواقع این موضوعات کلیدواژههای اقتصاد مقاومتی هستند. در کلامی ساده اقتصاد مقاومتی یعنی استفاده از ظرفیتهای درونی اقتصادی و افزایش توان رقابت با دیگر محصولات است.
رصد کردن تحریمها یکی از شاخصههای اقتصاد مقاومتی
وی میافزاید: به نظر بنده آن چیزی که در اقتصاد مقاومتی به صورت صریح وجود دارد و در بقیه سیاستها وجود ندارد. بحث مقاوم سازی اقتصاد در برابر موضوعاتی از قبیل تکانههای خارجی و به طور مشخص تحریمها است. شما در اقتصاد مقاومتی رصد کردن تحریمها و هشیاری نسبت به مخاطرات خارجی را میبینید. در واقع اقتصاد مقاومتی در منظومه سیاستهای ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری برای ایجاد نظم است.
این استاد دانشگاه عنوان میکند: در مقدمه سیاستهای اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری اشاره شده که ما به دنبال پیاده سازی یک الگوی بومی هستیم؛ به بیانی میبینید سیاستهای اقتصاد مقاومتی برای الگو شدن ایران در منطقه است.
وی ادامه داد: اگر می بینید امروز صحبت از الگو شدن میشود به دلیل وجود خلاء است؛ به طور مشخص آن خلاء این بود که در برنامه ریزی اقتصادی کشور ما آن چیزی که خیلی از کشورها قبول کردهاند را پذیرفتهایم. ما گمان میکردیم که داریم اقتصاد را مدیریت میکنیم و اگر فشاری وارد میشود به دلیل رقابت است اما دیدیم که چون در علم پیشرفت کردیم ما را تحریم کردند و این به معنی جنگ اقتصادی است.
وزیر اقتصاد دولت نهم و دهم میگوید: به همین دلیل شما میبیند که در مقدمه سیاستهای اقتصاد مقاومتی رهبر معظم انقلاب به جنگ اقتصادی اشاره کردهاند و شاید این شدت گرفتن تحریمها به معنی جنگ اقتصادی است. این شرایط ما را به سمتی بُرد که باید الگوی جدیدی تعریف کنیم، الگویی که بتواند نیازها را برطرف کند و در حقیقت توانمندساز و فرصت ساز باشد.
گفتمان سازی، نخستین گام برای تحقق اقتصاد مقاومتی
چگونگی نحوه عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی در وضعیت امروز کشور پرسش دوم خبرنگاران رهیاب بود ک حسینی در این باره گفت: اگر به ارکان اقتصاد مقاومتی توجه کنید میبینید که نخستین رکن آن اندیشه و گفتمان سازی است که ما باید آن را به یک گفتمان فراگیر ملی تبدیل کنیم. چون پیاده شدن هر الگویی نیاز به برنامه و گفتمان دارد. برای نمونه برنامه ششم در حال تدوین است و سیاستهای کلی آن نیز ابلاغ شده است، لازمه تحقق لازمه تحقق اقتصاد مقاومتی در این برنامه این است که نهاد برنامه ریزی کشور آن را به عنوان یک راهبرد بپذیرد.
وی با تأکید بر این موضوع که برای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی تخصیص کار باید به درستی انجام شود، تصریح میکند: یعنی در سیاستهای اقتصاد مقاومتی بر نقش آحاد جامعه و مشارکت مردم تأکید شده و این باید در برنامههای ما دیده شود وفرآیند آن تبیین شود.
حسینی ادامه میدهد: وقتی میگوئیم اقتصاد مقاومتی یک الگوی بومی است و مشارکت مردم را میطلبد نباید بلافاصله آن را مترادف با خصوصی سازی ببینیم و گفتمان سازی یعنی تببین این موضوع.
وی میافزاید: یک وقتی الگویی از جایی گرفته میشود و در آن به خصوصی سازی اشاره شده و ما هم به دنبال پیاده کردن آن الگو هستیم اما باید بدانید در اقتصاد غرب وقتی صحبت از خصوصی سازی میشود به این موضوع کاری ندارند که بعد از این فرآیند توزیع ثروت، مشارکت مردم و تملک ثروت به چه شکل است اما در اقتصاد مقاومتی بعد از مشارکت مردم مینویسیم به ویژه اقشار کم درآمد و متوسط جامعه.
توزیع ثروت به شکل عادلانه یکی از اهداف اقتصاد مقاومتی
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی میگوید: در واقع مشارکت مردم در اقتصاد مقاومتی مترادف با خصوصی سازی غربی نیست بلکه به معنای این است که رشد و ثروت در جامعه صورت بگیرد اما توزیع آن به شکل عادلانه باشد.
وی بیان میکند: اقتصاد مقاومتی یعنی مردمی کردن اقتصاد و به همین دلیل است که این موضوع نیاز به گفتمان سازی دارد. البته نباید گفتمان سازی تقدم داشته باشد بلکه باید به صورت هماهنگ در برنامه ریزی کلان کشور انجام شود تا در مسیر اجرا به عنوان مبنای کار قرار گیرد.
حسینی در پاسخ به این پرسش که پس از ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی تاکنون چقدر از برنامههای اقتصادی دولت را منطبق بر سیاستهای اقتصاد مقاومتی میدانید، اظهار کرد: بحثهایی مانند اقتصاد مقاومتی در لفظ خیلی مورد استقبال قرار میگیرند و به ویژه اینکه این موضوع از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده به همین دلیل کسی به صورت علنی با آن مخالفت نمیکند بلکه عملا کاری برای تحقق آن انجام نمیدهند.
وی تأکید میکند: قبل از اینکه اقدامات و کارهای انجام شده برای تحقق اقتصاد مقاومتی را بسنجیم باید مبنای فرهنگی و مدیریتی را ارزیابی کنیم؛ اما برای ارزیابی این موضوع فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در این باره نشان میدهد پیشرفت چندانی صورت نگرفته است.
حرکت کُند دولت برای اجرای اقتصاد مقاومتی
حسینی ادامه میدهد: البته این به معنای از دست رفتن زمان نیست چرا که برای اجرای این چنین برنامهای آن هم در حوزه اقتصاد زمان زیادی نیاز است اما اگر گفتمان سازی را نخستین گام اجرای اقتصاد مقاومتی بدانیم، باید بگویم که تاکنون به آن توجهی نشده و باید بگویم برای گفتمان سازی کمی کُند گام برداشتهایم.
وی تصریح میکند: تاکنون علائم اقدامات مشخص در راستای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی ندیدم و به اندازهای که درباره تأثیر سیاستهای خارجی در اقتصاد داخلی پرداخته میشود به ظرفیتهای درون کشور اهمیت داده نمیشود. این موضوع بر خلاف گفتمان اقتصاد مقاومتی است.
این کارشناس حوزه اقتصاد معتقد است: اقتصاد مقاومتی متمرکز به بیرون از کشور نیست. ما امروز در مرحلهای هستیم که نویدهای بزرگی از سوی دیپلماسی خارجی به موضوعات داخلی کشور داده میشود و به نظر بنده این موضوع در آینده بیشتر میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی میگوید: فارغ از اینکه چقدر از این نویدها قابل تحقق هستند، لازمه تحقق اقتصاد مقاومتی نگاه به ظرفیتهای درونی کشور بیش از گذشته است. البته ممکن است نگاه به بیرون در کوتاه مدت گشایشهایی صورت بگیرد اما اگر این گشایشها مبتنی بر ظرفیتهای درونی کشور نباشد میتواند وابستگیمان را افزایش دهد.
افزایش آسیب پذیری کشور با نگاه به بیرون از کشور
وی میافزاید: نگاه به بیرون منجر به افزایش ضریب آسیب پذیری ما میشود و این خلاف سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که میخواهد ما را در برابر این نوع وابستگیها مقاوم کند. به همین دلیل یکی از مشکلات ما این است که اگر بسیاری از فعالیتها را به آیندهای موکول کنیم که غیرواقعی و خوشبینانه نگاه کنیم سبب افزایش فرصتهای از دست رفته ما میشود.
یکی از توصیههای مقام معظم رهبری به انقلابیون مصر در سال 90 جلوگیری از نفوذ دلارهای آمریکایی در این کشور است و این روزها بنا بر تصریح امام خامنهای دشمن به دنبال نفوذ به کشور اسلامی ما است؛ به نظر شما راه نفوذ اقتصادی دشمن به درون کشور در برهه حساس مذاکرات هستهای چیست و چگونه میتوان جلوی نفوذ غربیها در حوزه اقتصاد را گرفت. حسینی در این باره میگوید: همان طور که مقام معظم رهبری در فرمایشات خود گفتند نفوذ میتواند از فرآیند آغاز مذاکرات، در دوران مذاکرات، زمان توافق و دوران پساتوافق رخ دهد. به عقیده بنده نفوذ در باورها مقدمه سایر نفوذها است. اگر باور کنیم پس از توافق هستهای با غرب دیگر نیازی به الگوی اقتصاد مقاومتی نداریم، درواقع اصلی ترین راه نفوذ دشمن به درون کشور را باز گذاشتیم.
وی تصریح میکند: اگر خودمان را دلخوش به پیمانی کنیم که ممکن است هر لحظه قطع شود و یا پس از توافق هویت دشمن را فراموش کنیم، هویتی که سابقه بدعهدی دارد مقدمه نفوذ در باورهایمان را برای دشمن فراهم کردهایم.
این استاد دانشگاه عنوان میکند: درست است که نخستین مرحله نفوذ، نفوذ در باورها است ولی این به معنی این نیست که دشمنی استکبار در این نقطه ختم میشود و نباید در سایر بحثها دچار غفلت شویم.
وی میافزاید: ما دیدیم که یکی از مسائل ما این بود که بخش قابل توجهی از فعالیتهای نفتی ما معطوف به غرب و هم پیمانان آنها بود، به همین دلیل به راحتی کار را نیمه کاره رها کردند وما به مشکل برخوردیم چرا که از ظرفیت مناطق مختلف جهان بهرهای نبرده بودیم.
این کارشناس حوزه اقتصاد بیان میکند: اینکه با ما قرارداد منعقد کنند و آن را نیمه کاره رها کنند یعنی این یک نوع نفوذ است، اگر ما همکاران استراتژیک را از کشورهای مختلف انتخاب کنیم یا مانع از نفوذشان میشویم و یا نفوذ آنها آنقدر کاهش پیدا میکند که نمیتوانند به ما ضربه بزنند.
حسینی میگوید: در این اوضاع که ما باید مانع از نفوذ دشمن شویم برخی هم آمارهای غلط ارائه میدهند. مثلاً در مقطعی اعلام شد که ما 700 میلیارد دلار برای چینیها اشتغال ایجاد کردیم در صورتی که کل این رقم 40 میلیارد دلار بود ولی هیچ زمانی نگفتیم که غربیها چه میزان از منابع نفتی ما بهره بردند.
غرب به دنبال تمرکز بر اقتصاد ایران
وی اظهار کرد: پس دومین راه نفوذ به کشور از طریق انتخاب همکار استراتژیک است. یعنی آنها در ابتدا به دنبال نفوذ در باور هستند تا پس از ایجاد خلل در باور ما بر اقتصاد کشور متمرکز شوند تا نفوذشان بیشتر و عمقیتر شود.
حسینی تأکید میکند: در دوران توافق و پسا توافق ما باید ببینیم که غربیها و هم پیمانانشان به دنبال سرمایه گذاری در کدام بخش از کشور هستند. باید ببینیم که ممکن است آنها بخواهند در پروژههایی سرمایه گذاری کنند که مزیتها و تواناییهای ما در آن آشکار شده و میخواهند دچار غفلت شویم؛ پس باید مراقب باشیم در حوزههای استراتژیک و انتخاب شرکای استراتژیک در دام تمرکز و انحصار غرب نیفتیم.
وی معتقد است: در این مرحله نباید دستاوردهای خودمان را که با قهر آنها به دست آوردیم را بیهوده، کم ارزش و اشتباه بدانیم و کنار بگذاریم. چرا که گذاشتن همه تخم مرغها در سبد دشمن سبب افزایش آسیب پذیری ما میشود.
منبع: رهیاب نیوز