وقتی که برای نخستینبار در تاریخ تاسیس امریکا، هیمنه جهانی این کشور بوسیله انقلاب اسلامی شکسته شد و همه روشهای براندازی نتوانست این انقلاب را از بین ببرد، امریکا از آخرین حربه خود یعنی تحمیل جنگی تمام عیار استفاده کرد و صدام تشنه قدرت، این ماموریت را علیه انقلاب نوپای اسلامی ایران بهعهده گرفت.
به گزارش خبرگزاری بسیج مازندران، در
دهه 1970 میلادی هنگامی که جهان بین دو بلوک قدرت شرق و غرب تقسیم شده بود و
امریکا بهعنوان ابرقدرت برتر، توانسته بود همه کشورهای بلوک خود را تحت سیطره علیالاطلاق
به مهمیز قدرت خود بکشاند، بهناگاه انقلاب اسلامی ایران توسط رهبر و مرجع دینی به
پیروزی رسید و در میان حیرت جهانیان و سردرگمی امریکاییها، توانست بفوریت استقرار
خود را تثبیت کند و فرایند انتخاب خبرگان و تصویب نظام و قانون اساسی و ایجاد مجلس
و انتخاب نمایندگان پارلمانی را طی کند.
تنها اقدام امریکاییها، اجرای انواع
ریز و درشت توطئهها و سنگاندازی و تحریک همسایگان جمهوری اسلامی ایران و بلوکه کردن
همه دارائیهای کشورمان بود.
سفارتخانه امریکا در تهران به مرکزی
برای دسیسهچینی و هدایت عملیاتهای تخریبی و براندازی علیه ایران و پایگاهی برای
جاسوسی از کشورهای همجوار جمهوری اسلامی ایران شد.
دانشجویان پیرو خط امام با تسخیر لانه
جاسوسی امریکا، این کشور را برای اولینبار در جهان در موضع انفعال قرار دادند،
چرا که با انتشار اسناد دخالتهای امریکا در کشورهای منطقه که از محل این مرکز
جاسوسی بهدست آمده بود، طشت رسوایی امریکا از بام جاسوسخانهاش در تهران فرو
افتاد.
امریکا برای رهایی از مخمصه و گرداب
جاسوسخانه خود در تهران و آزادی 66 تن از کارکنان جاسوس خود، که 444 روز دلهره و
چالش را متوجه خود کرده بود، با حمایت و پشتیبانی کامل از عنصر قدرتطلب و
ماجراجویی چون صدام، جنگ تمام عیاری را با هدف براندازی و نابودی حکومت و انقلاب
اسلامی بر ایران مقاوم تحمیل کرد.
علل
اصلی تجاوز عراق و آغاز جنگ تحمیلی
در جریان یک مبارزه سیاسی در مقابل
پناهندگی شاه به امریکا، سفارت امریکا در تهران که به صورت پایگاه مرکزی علیه
کشورمان و کشورهای منطقه عمل میکرد، به تصرف دانشجویان پیرو خط امام در آمد که
امام از آن به عنوان انقلاب دوم ملت ایران یاد کرد. این واقعه شکل جدیدی به
رویارویی ایران با این قدرت استکباری بخشید.
امریکا تاب چنین تحقیری را نداشت، لذا
با حمله نظامی به طبس تلاش کرد این حقارت را جبران کند، لیکن به صورتی مفتضحانه
شکست خورد.
از این رو امریکا در یک بررسی منطقهای
جهت مهار گسترش انقلاب اسلامی و نیز جبران شکستهای پی در پی خویش، ابتداء اقدام
به تحریم اقتصادی و تسلیحاتی ایران کرد و سپس توسط رژیم بعث عراق به عملیات نظامی
علیه ایران پرداخت.
چرا
عراق؟
در عراق صدام با روحیه قدرتطلبی و
سلطهگری، حسنالبکر را طی کودتایی از صحنه قدرت راند و با طمع رهبری جهان عرب و
پرکردن خلاء قدرت در منطقه و به دست آوردن امتیازات از دست داده در قرارداد 1975،
خود را به عنوان وسیلهای که غرب میتواند توسط او به اهداف سلطهگرانهاش دست
یابد معرفی کرد.
به همین منظور نیز در اولین اقدام به
سرکوبی شیعیان عراق دست زد و همزمان به بمبگذاری در تاسیسات نفتی ایران توسط
گروهکهای ضدانقلاب مبادرت کرد، در عین حال جنگ تبلیغاتی شدیدی علیه ایران اسلامی
آغاز کرد و در تلویزیون دولتی به بهانه باز پسگیری سه جزیره ابوموسی و تنبهای
بزرگ و کوچک، حملات مستقیم و غیرمستقیم تبلیغاتی را متوجه ایران کرد.
و سرانجام همه بهانهجوییها...
و سرانجام پس از یک دوره مذاکرات
مسئولان عراقی با مسئولان امریکایی و حضور برخی فرماندهان ارشد نظامی شاه در عراق،
وزارت امور خارجه آن کشور، به صورت رسمی در تاریخ 1359/6/26 طی یادداشتی قرارداد
1975 الجزایر را لغو کرد و ارتش عراق نیز در تاریخ 1359/6/31 حمله سراسری خود را
به مرزهای جمهوری اسلامی آغاز کرد.
صدام در روزهای شروع جنگ، به
خبرنگاران گفته بود که ظرف یک هفته در تهران با نابودی انقلاب اسلامی ایران با
خبرنگاران مصاحبه خواهد کرد، غافل از آنکه امریکا به عنوان شیطان بزرگ همواره
شیاطین کوچک را با همین وعدههای تخیلی به گناه و نابودی تشویق و امیدوار میسازد.