فرافكنيهاي وزير ورزش اين بار دامن سياسيون و اصحاب رسانه را گرفت. در فاصله كمتر از يك ماه تا آغاز المپيك ريو، مرد اول ورزش ايران به جاي پاسخگويي در مورد چالشهاي موجود، به منتقدانش اتهام تخريب زده است.
به گزارش خبرگزاري بسيج، فرافكنيهاي وزير ورزش اين بار دامن سياسيون و اصحاب رسانه را گرفت. در فاصله كمتر از يك ماه تا آغاز المپيك ريو، مرد اول ورزش ايران به جاي پاسخگويي در مورد چالشهاي موجود، به منتقدانش اتهام تخريب زده است. وزارت ورزش و جوانان اصليترين نهاد مسئول ورزش محسوب ميشود. اين در حالي است كه عملكرد اين وزارتخانه تاكنون انتقادهاي زيادي را به همراه داشته است. محمود گودرزي دو سال پيش پس از كش و قوسهاي فراوان بر مسند قدرت تكيه زد. همان زمان هم اظهارنظرهاي زيادي درباره معرفي گودرزي به مجلس مطرح شد. با اين وجود او از ابتداي دولت يازدهم عنان ورزش را به دست گرفت و حالا كه چند ماه سرنوشتساز را در پيش داريم، منتقدان و رسانهها به سياسيكاري متهم شدهاند، اتهامي كه نشان ميدهد آقاي وزير از انتقاد اصلاً خوشش نميآيد.
از آنجايي كه هيچ كدام از نقدهاي مطرح شده با پاسخهاي شفاف و قانعكننده پاسخ داده نشدهاند، گودرزي در اقدامي خودجوش به همه منتقدان اتهام سياسيكاري زد و تأكيد كرد، هدف همه آنها تخريب ورزش مملكت است: «اگر دوستان سياسي به سوي تخريب من گام برداشتهاند اين تخريب متوجه من نيست، بلكه متوجه ورزش كشور است. اصحاب رسانه و سياسيون عادت دارند كه به جاي تقويت و كمك به توسعه ورزش، راه تخريب را پيش ميگيرند و از ما ميپرسند كه تا به حال چه اقداماتي انجام دادهايد!» اينكه دكتر گودرزي با چه منطقي اينگونه مخالفانش را مورد خطاب قرار داده، سؤال مهمي است كه منتقدان بيصبرانه منتظر پاسخ آن هستند. هرچند بعيد است كه به اين زوديها به پاسخ سؤال مطرح شده برسيم اما ذكر چند نكته ضروري به نظر ميرسد.
همانطور كه اشاره شد بزرگترين آوردگاه ورزش جهان را پيشرو داريم و حضور قدرتمندانه در اين رقابتها مستلزم تداركاتي كامل و كمنقص است. در صورتي كه حال و روز رشتههاي مدالآور اصلاً خوب نيست. تا به امروز بارها مصاحبههاي انتقادي زيادي از ورزشكاراني خواندهايم كه به نظر اميد اصلي كاروان ايران در المپيك به شمار ميروند. اما در واقع به اندازه يك فوتباليست درجه دو يا سه ايران هم از امكانات موجود در ورزش كشور بهره نميبرند. موضوع آمادگي المپينها نگراني تمامي تيمهاي اعزامي به ريو است. اگرچه كميته ملي المپيك در خصوص اعزام ورزشكاران به المپيك سهم بسزايي دارد اما مسئوليت اصلي ورزش كشورمان برعهده وزارتخانه است. همانطور كه وزير و معاونانش زمان پيروزيها ژستهاي پيروزمندانه ميگيرند و از فتح قلههاي افتخار حرف ميزنند در صورت شكست نيز آنها بايد پاسخگوي كارشناسان و اصحاب رسانه باشند.
ناكامي تيم ملي واليبال و از دست رفتن قهرماني بسكتبال آسيا از جمله مواردي است كه انتظار ميرفت وزارت ورزش با حساسيت بيشتري در مورد آنها واكنش نشان دهد. علاوه بر اين، المپيني مثل احسان حدادي از داشتن مربي هم محروم است! برگزاري با تأخير انتخابات فدراسيونهاي ورزشي چالش ديگري است كه به نظر نميرسد ارتباطي با منتقدان اهل سياست داشته باشد. فدراسيون پزشكي ورزشي كه كار كنترل دوپينگ را برعهده دارد، ماههاست بدون رئيس اداره ميشود. موارد ذكر شده تنها گوشهاي از مشكلات حاكم بر ورزشمان بود، مشكلاتي كه با توجه به نگرش مسئولان ارشد به اين زوديها برطرف نخواهند شد. از سوي ديگر رسانهها در شرايطي به سياسيكاري و ضربه زدن به ورزش متهم شدهاند كه تا به امروز وظيفه سنگين خود را به خوبي انجام دادهاند. با اين حال آقايان باز هم ديواري كوتاهتر از رسانه پيدا نكردهاند. فراموش نكنيد كه بدون رسانه هرگز نميتوانيد به اهدافتان برسيد.
از آنجايي كه هيچ كدام از نقدهاي مطرح شده با پاسخهاي شفاف و قانعكننده پاسخ داده نشدهاند، گودرزي در اقدامي خودجوش به همه منتقدان اتهام سياسيكاري زد و تأكيد كرد، هدف همه آنها تخريب ورزش مملكت است: «اگر دوستان سياسي به سوي تخريب من گام برداشتهاند اين تخريب متوجه من نيست، بلكه متوجه ورزش كشور است. اصحاب رسانه و سياسيون عادت دارند كه به جاي تقويت و كمك به توسعه ورزش، راه تخريب را پيش ميگيرند و از ما ميپرسند كه تا به حال چه اقداماتي انجام دادهايد!» اينكه دكتر گودرزي با چه منطقي اينگونه مخالفانش را مورد خطاب قرار داده، سؤال مهمي است كه منتقدان بيصبرانه منتظر پاسخ آن هستند. هرچند بعيد است كه به اين زوديها به پاسخ سؤال مطرح شده برسيم اما ذكر چند نكته ضروري به نظر ميرسد.
همانطور كه اشاره شد بزرگترين آوردگاه ورزش جهان را پيشرو داريم و حضور قدرتمندانه در اين رقابتها مستلزم تداركاتي كامل و كمنقص است. در صورتي كه حال و روز رشتههاي مدالآور اصلاً خوب نيست. تا به امروز بارها مصاحبههاي انتقادي زيادي از ورزشكاراني خواندهايم كه به نظر اميد اصلي كاروان ايران در المپيك به شمار ميروند. اما در واقع به اندازه يك فوتباليست درجه دو يا سه ايران هم از امكانات موجود در ورزش كشور بهره نميبرند. موضوع آمادگي المپينها نگراني تمامي تيمهاي اعزامي به ريو است. اگرچه كميته ملي المپيك در خصوص اعزام ورزشكاران به المپيك سهم بسزايي دارد اما مسئوليت اصلي ورزش كشورمان برعهده وزارتخانه است. همانطور كه وزير و معاونانش زمان پيروزيها ژستهاي پيروزمندانه ميگيرند و از فتح قلههاي افتخار حرف ميزنند در صورت شكست نيز آنها بايد پاسخگوي كارشناسان و اصحاب رسانه باشند.
ناكامي تيم ملي واليبال و از دست رفتن قهرماني بسكتبال آسيا از جمله مواردي است كه انتظار ميرفت وزارت ورزش با حساسيت بيشتري در مورد آنها واكنش نشان دهد. علاوه بر اين، المپيني مثل احسان حدادي از داشتن مربي هم محروم است! برگزاري با تأخير انتخابات فدراسيونهاي ورزشي چالش ديگري است كه به نظر نميرسد ارتباطي با منتقدان اهل سياست داشته باشد. فدراسيون پزشكي ورزشي كه كار كنترل دوپينگ را برعهده دارد، ماههاست بدون رئيس اداره ميشود. موارد ذكر شده تنها گوشهاي از مشكلات حاكم بر ورزشمان بود، مشكلاتي كه با توجه به نگرش مسئولان ارشد به اين زوديها برطرف نخواهند شد. از سوي ديگر رسانهها در شرايطي به سياسيكاري و ضربه زدن به ورزش متهم شدهاند كه تا به امروز وظيفه سنگين خود را به خوبي انجام دادهاند. با اين حال آقايان باز هم ديواري كوتاهتر از رسانه پيدا نكردهاند. فراموش نكنيد كه بدون رسانه هرگز نميتوانيد به اهدافتان برسيد.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار