انتقاد از ضعف داستان های دفاع مقدس در سینما

 

 

نقش "فخر الدین صدیق شریف" در سریال شب هزار و یکم به عنوان پزشک و جانباز شیمیایی، بهانه برایمان بود تا با وی همکلام شویم.  یکی از ویژگی های این سریال، نشادن دادن نقش پزشکان متخصص در عرصه دفاع مقدس بود و جالب اینکه، به موضوع حملات شیمیایی دشمن در آن اشاره شده بود. 

این بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص نقش خود در سریال شب هزار و یکم گفت:مضمون داستان این سریال، از جهاتی برایم خیلی جالب بود، چون به نقش پزشکان متخصص در عرصه دفاع مقدس اشاره می کرد که در آن شرایط سخت، از خود گذشتگی کردند و خودشان هم در کنار رزمنده ها، مبتلا به مجروحیت شیمیایی شدند. دکتر رحمانی، فردی بود که در آمریکا تحصیل می کرد که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع می شود. دیدن خوابی، باعث بازگشتش به کشورمان و خطوط مقدم جبهه می شود. سرانجام در کنار فداکاری ها و از خودگذشتگی هایش، خودش هم مبتلا به ضایعه شیمیایی می شود و ...

 

صدیق شریف ادامه داد: بعد از اینکه پیشنهاد بازی در این سریال را به من دادند، برای کسب اطلاعات بیشتر، پیش چندین نفر از جانبازان شیمیایی رفتم و درباره ز ندگی و عوامل شیمیایی و نوع مجروحیتشان، تحقیق کردم. همین باعث شد که زیاد نسبت به نقشم، بیگانه نباشم.

 

بازیگر فیلم اخراجی ها در خصوص نقش سینمای دفاع مقدس در جذب نسل های سوم و چهارم انقلاب خاطر نشان کرد: به نظر من، با فاصله گرفتن از دوران دفاع مقدس و روبرو شدن با نسل های جدید، باید زبانشان را بفهمیم و طبق آن صحبت کنیم. زبان نسل های امروزی، زبان سال های اول انقلاب نیست و تفاوت کرده است. اگر بخواهیم با روش های قدیمی پیش برویم و فیلم بسازیم، قطعا موفق نخواهیم بود. الان فصل، فصل ارتباطات و سرعت و سینماست. در یک فیلم، نویسنده، بازیگر و تمام دست اندرکاران باید مخاطب شناسی کنند و با خلاقیت پیش بروند. ما باید ببینیم که امروزه، با چه تفکرتی در جامعه مواجه هستم و بیهوده خودمان را فریب ندهیم. ابتدا باید جامعه خود خوب بشناسیم و سپس براساس آن، فیلمنامه بنویسم و فیلم بسازیم. اگر با رعایت پیش شرط ها، توانستیم فیلم بسازیم، قطعا موفق خواهیم بود.

 

صدیق شریف در پایان افزود: مهمترین مسئله ما، فیلمنامه و قصه سریال است. یک قصه خوب که از شرایط تکنیکی برخوردار باشد، موفق خواهد بود. فیلمنامه هایی که به زندگی جانبازان شیمیایی اشاره داشتند، به طور متوسط کار کردند، چون هنوز شناخت مردم نسبت به این مصدومان زیاد نیست! ما باید نسل جوان را با ادبیات جنگ آماده کنیم. 

 

این بازیگر سینما و تلویزیون به اینکه سینمای دفاع مقدس تا رسیدن به نقطه ایده آل، هنوز فاصله دارد گفت: بعد ازاینکه جنگ تمام شد، در فیلم" سرود خاک" ایفای نقش کردم. این فیلم درباره بازدید عده ای دانش آموز از مناطق جنگی بود که من در اینجا راننده آمبولانس بودم. فیلم های جنگی زیادی دیده ام اما معتقدم که سینمای دفاع مقدس کشورمان هنوز صد در صد به نقطه ایده آل خود دست نیافته است.

وی در ادامه با اشاره به حال و هوای روزهای دفاع مقدس در تهران افزود: در زمان جنگ، هر کس کاری از دستش بر می آمد برای دفاع انجام می داد. من بمباران های هوایی تهران را به خوبی به یاد دارم. خانه مان زیر زمینی داشت که هر موقع وضعیت خطرناک اعلام می شد، به آنجا می رفتیم و پناه می گرفتیم. آن روزها، زندگی کمی سخت بود و اکثرا در اضطراب و نگرانی بودیم که سرانجام جنگ چه می شود؟

 

قاضی مرادی در ادامه به حضورش در جبهه اشاره کرد و افزود: من به عنوان کارشناس امور فرهنگی در اداره ای مشغول به کار بودم که تصمیم گرفتم به جبهه بروم. بعضی از رزمنده ها در جبهه خیلی علاقه داشتند که در حین جنگ، درسشان را هم ادامه دهند. من به عنوان یکی از افراد برگزار کننده کنکور به جنوب رفتم و در آنجا برای رزمنده ها امتحان برگزار کردیم.

 بازیگر سریال همسایه‌ها  خاطراتش را این گونه ادامه داد: من با اینکه در آن روزها پدرم پیر بود و با رفتنم به جبهه مخالفت می کرد، برای ادای دین خود به مملکتم به جبهه رفتم تا سهمی در حراست از خاک کشورمان داشته باشم و روزی با افتخار سینه ام را جلو بدهم و بگویم ایرانی ام. همه ما به ایرانی بودنمان افتخار می کنیم و کشورهای جهان هم فهمیدند که هرگز نمی توانند هویت ایرانی بودن را از ما بگیرند و ما با کمترین سلاح های نظامی در مقابلشان ایستادگی کردیم تا این موضوع را به آنها بفهمانیم.

 

 

مرادی معتقد است که ایران همانند کشورهای خارجی باید فیلم های جنگ را طوری بسازد که برای مردم کشورهای دیگر هم جذابیت داشته باشد. وی در این باره می گوید:

 

 

 

 

کارگردان سریال یوسف پیامبر(ع) در ابتدای صحبت های خود با بیان اینکه در دوران دفاع مقدس به عنوان مستند ساز مشغول به فعالیت بوده، گفت: به عنوان رزمنده به جبهه نرفته ام اما در آن زمان، در مناطق عملیاتی مشغول تهیه مستند و گزارش تصویری بودم. بعد از پایان جنگ، جزو اولین گروه هایی بودیم که برای بازدید به مناطق جنگی اعزام  شدیم. 60 نفر بودیم و در این سفر از مناطقی همچون جزیره مجنون، دشت عباس ومکان هایی همچون مسجد خرمشهر و ... بازدید کردیم.

 

سلحشور با انتقاد از سینمای دفاع مقدس افزود: معقتدم که داستان های دفاع مقدس در سینمای ما ضعیف کار می شود و برای مخاطبان جذابیتی زیادی ندارد ولی نباید از حق گذشت که مستند ساز و گزارشگرهای خوبی در صداو سیما هستند که اخبار حوزه دفاع مقدس را پوشش می دهند.

 

وی تاکید کرد: ماهواره و رسانه های بیگانه فارسی زبان، طول مدت زیادی را برای تخریب راهیان نور و دفاع مقدس صرف می کنند و صدا و سیما باید با جدیت تمام در مقابل این هجمه دشمن، مقابله به مثل کند.

 

این کارگردان سینما و تلویزیون در بخشی از سخنانش، به تاثیرگذاری اردوهای راهیان نور اشاره کرد و افزود:صفای مناطق عملیاتی دفاع مقدس در این روزها بیشتر شده است. راهیان نور مردمی تر شده است و سالانه تعدادی زیادی از زائران، راهی این مناطق می شوند. 

 

 

 

حلیمه سعیدی را همه با چهره بازیگر سریال های طنز تلویزیونی می شناسند. وی سال 1313 درشهر «ضیاءآباد» قزوین به دنیا آمد. از 65 سالگی شروع به بازیگری کرده و بازی در سریال «خوش‌نشین»‌‌ها، «ترش و شیرین»، «متهم گریخت»، «بزنگاه»، «زن‌بابا» و... از او چهره‌ای طناز ساخته است و بیشتر مردم او را با نام «سوری خانم» یا «خاله قزی» می‌شناسند. خانم سعیدی، مادر شهید "رضا لشکری"،  فرزندش را در سال 63 تقدیم میهن و اسلام کرده است.

 

این مادر شهید در خصوص خاطرات فرزندش گفت:رضا فرزند سومم بود که سال 1346 در تهران به دنیا آمد و اسمش را عمه‌اش انتخاب کرد. در دوران انقلاب 11 ساله بود و نمی‌توانست در مبارزات شرکت کند. وقتی جنگ شروع شد، چون سنش برای جبهه رفتن کم بود شناسنامه‌اش را دستکاری کرد.

 

سعیدی ادامه داد: شرایط زندگی‌مان متوسط بود. همسرم «حاج‌عباس»‌ در بازار مشغول کار بود، من هم در خانه کار می‌کردم. کارهایی مثل خیاطی و‌ بافتنی.رضا نوجوان بود. دوست داشتم که درسش را ادامه دهد نه اینکه کار کند. درسش خوب بود و نمره‌های بالا می‌گرفت. من به دلیل نداشتن وقت، نمی‌توانستم به مدرسه برای پیگیری وضعیت درسش بروم ولی معلم‌ها از او راضی بودند. من هم تشویقش می‌کردم که درسش را بخواند و در آینده وارد شغل آبرومندی شود. می‌گفتم درس بخوان تا به جایی برسی. تابستان‌ها که از راه می‌رسید، رضا گاهی پیش پدرش در بازار یا پیش برادرش جواد که در خیاط‌ خانه کار می‌کرد.

 

وی افزود:رضا تا کلاس هشتم درس خواند. یک روز به ما گفت که می‌خواهم به جبهه بروم. گفتیم، بمان و درست را ادامه بده. گفت که به دستور امام خمینی(ره) باید عمل کند و به جبهه برود. همین شد که رفت. من اصلاً مخالفت نکردم. در روزهای جنگ، سه تا بچه داشتم که هر سه در جبهه بودند. جواد، رضا و جلال همه یک دوره زمانی جبهه بودند و پدرشان هم در بازار کار می‌کرد.

 

این بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص آخرین خداحافظی فرزندش اظهار داشت: آخرین خداحافظی‌اش، همان موقعی بود که به او گفتم، فعلا به جبهه نرو و بگذار ما به مکه برویم و بعد از برگشتنمان برو، اما قبول نکرد. او به جبهه رفت و بعد از یک هفته، خبر شهادتش را برایمان آوردند. قبل از اینکه این خبر را بشنوم، یک هفته بود که مدام نگرانش بودم. حس غریبی داشتم. آن شب، مدام دلشوره داشتم. ماه رمضان بود. شوهرم رفت مسجد نماز خواند و با دو نفر از همسایه‌هایمان به خانه برگشت و گفت که حاج خانم، رضا در جبهه ترکش خورده است. بغض کردم و گفتم: رضا شهید شده؟! گفت: آره، بغضم، گریه شد و برایش تا توانستم گریستم. او در جبهه تخریب‌چی بود و سال 63 انفجار مین در کردستان رضا را برای همیشه از من گرفت.

 

بازیگر سریال خوش نشین ها در پایان با اشاره به علاقه اش به بازی در نقش یک مادر شهید گفت: تا به امروز در فیلم ها نقش مادر شهید را بازی نکرده‌ام، چون پیشنهادی نداشته‌ام، اما خیلی این نقش را دوست دارم، چون نقشی احساسی است و فکر می‌کنم که می‌توانم از پس آن بربیایم چون اگر شهدا نبودند، ایران هم نبود. در حال حاضر،‌ بیشتر به من نقش‌های طنز پیشنهاد داده می‌شود.

 

 

 

بازیگر چهره خشن سینما و تلویزیون در ابتدای صحبت های خود با اشاره به تاثیرگذاری اردوهای راهیان نور گفت: سفرهای راهیان نور را می توان بعد از سفر به مشهد مقدس  و قم، جزو سفرهای مقدس کشورمان دانست که باعث ترویج فرهنگ دفاع مقدس در میان نسل های امروزی می شود و این خود باعث پیوند میان نسل های امروزی و دیروزی می شود.

 

علی مرادی با اشاره به خاطره برادر شهیدش افزود: برادرم شهید قربانعلی علی مرادی برادر سال 1367 در دهلران مفعودالاثر شد. به گفته همرزمش، با هم در سنگر خوابیده بودند که دشمن حمله های خود را شروع می کند. از خواب بیدار می شوند و از آن منطقه دور می شوند. موقع بازگشت، این شهید بزرگوار بر اثر اصابت خمپاره از ناحیه دست مجروح می شود.  او را سوار آمبولانس کرده و به بیمارستان می برند اما بعد از آن، هیچ فردی او را ندیده است.

 

بازیگر فیلم سینمای «توفان شن» اضافه کرد:در دوران دفاع مقدس، چندین بار برای یافتن پیکر مفعود شده برادر شهیدم به مناطق جنگی رفتم اما سرانجام هم موفق نشدیم. بعد از جنگ افتخار حضور در مناطق جنگی را نداشتم ولی خیلی مشتاقم که به مناطق جنگی برای بازدید بروم.

 

 

 

این بازیگر سینما و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار کوله بار با اشاره به نقش مردم در مقابله با رژیم بعث عراق گفت:جنگ میان ایران و عراق با جنگ های دیگر فرق داشت. جهان از شنیدن خبر مقابله بسیجی های با عراقی که مجهز به سلاح های پیشرفته جنگی بود متعجب شده بود. اولا ما متجاوز گر نبودیم و از دین و کشورمان دفاع می کردیم  و دوم اینکه به اسلام و فرهنگ عاشورا اعتقاد راسخ داشتیم و می دانستیم که پیروزی ما، پیروزی اسلام و شیعه است و تا آخرین نفس می جنگیدیم. 

 

شهرام عبدلی افزود: رزمنده های ما از مرگ نمی ترسیدند چون آن را شهادت در رکاب امام حسین(ع) می دیدند و می دانستند که با شهادت با سالارشهیدان در آن دنیا دیدار خواهند کرد. مردم رهبری آگاه داشتند و به رهنمودهای او عمل می کردند و همین چیزها بود که جنگ میان ایران و عراق را متفاومت کرده بود. 

 

بازیگر سریال تکیه بر باد با اشاره به راهکارهای علاقمند کردن نسل های امروزی با فرهنگ دفاع مقدس خاطر ابراز داشت:ما باید برای علاقمند کردن نسل های امروزی با جنگ از رده های سنی پایین مثل دانش آموزان شروع کنیم. بنابراین شرکت دادن درسفرهایی مثل راهیان نور کار جالبی است. ما باید با هر رده سنی با زبان خودش صحبت کنیم، با کودکان بازبان خودشان صحبت کنیم و با نوجوان هم همین طور و جنگ را این گونه برایشان معنی کنیم. باید مفهوم دفاع مقدس را طوری برایشان جذاب کنیم که علاقمند به دانستن آن باشند.

عبدلی در پایان خاطر نشان کرد: سینمای دفاع مقدس تا به امروز جرقه هایی را برای بالابردن شناخت مردم با موضوع جنگ زده است مثل فیلم های حاتمی کیا و رسول ملاقلی پور اما فکر می کنم که جا برای پیشرفت زیاد مانده است. 

 

انتهای پیام/