به گزارش خبرگزاری بسیج، فرشاد مومنی اقتصاددان اصلاح طلب در نقد سخنان حسن روحانی گفت: تردیدی در نیت رئیس جمهور وجود ندارد. بدون شک وی تلاش خود را بهکار میبرد تا وضعیت اقتصادی کشور بهبود پیدا کند. به اعتبار نکاتی که در مصاحبه اخیر وی مطرح شده است، قاطعانه میتوان گفت تیم اقتصادی و مشاورهدهنده دولت از نقایص و کاستیهایی برخوردار هستند و بخشهای بزرگی از واقعیتها از چشم رئیس جمهور پنهان باقی مانده است و این مسأله میتواند برای آینده اقتصاد کشور بسیار پرهزینه و احیانا مشکلآفرین باشد.
رئیس جمهور به گواه نکاتی که مطرح کردهاند به وضوح نشان دادند که بدون
ایجاد تغییرات در ساختار نهادی اقتصاد و از طریق ادامه دادن راهی که از
طریق احمدینژاد به صورت افراطی پیموده شده بود آنها میخواهند به تعبیر
خود با شیب کمتر همان راه را ادامه دهند. هیچ راه ترقی و بهبودی برای
اقتصاد ایران قابل تصور نیست و متاسفانه طرز بیان نکاتی که در سخنان رئیس
جمهور مطرح بود به وضوح نشان میداد که وی به اندازه کافی پشتیبانی فکری
ندارد.
از او که تخصصی در اقتصاد ندارد نباید انتظار داشت که مانند یک کارشناس
خبره به مسائل نگاه کند اما از مشاوران و اطرفیان وی انتظار میرود که قدری
با دید وسیعتر و جامعتر به مسائل بنگرند و دید تنگ و محدود طیف اندکی از
اقتصاددانها به عنوان واقعیتهای اقتصادی در اختیار رئیس جمهور قرار
نگیرد. برای مثال وی به کاهش نرخ تورم بسیار بالیده است و گذشته از این
مسأله رئیس جمهور همچنین در سخنان اخیر خویش تصریح ساخت که در آینده، تورم،
استاندارد پیدا خواهد کرد.
کیست که نداند آنچه به عنوان کاهش تورم در اقتصاد ایران روی داده است
ارتباط بسیار ناچیزی با سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده از سوی دولت دارد.
حقیقت این است زمانی که وی به مردم در باب تنشزدایی تعهد داد، که به نظر
میتوانست یک سیاست اصولی و راهگشا برای کشور باشد، بخش اندکی از سهم
آیندههراسی و تورم موجود بسته شد، که به هیچ روی این مسأله ارتباطی با
سیاست اقتصادی نداشت و اتفاقا اشتباهات فاحش تیم اقتصادی دولت و به ویژه
مسئول بانک مرکزی سبب شد که چشماندازهای کاهش تورم و ترکیدن حباب
آیندههراسی بسیار زود متوقف شود و اگر آنها مرتکب آن خطا نمیشدند بدون
اینکه کوچکترین نیازی به سیاستهای اقتصادی باشد تورم کاهش چشمگیرتری پیدا
میکرد. اما رئیس بانک مرکزی و همفکران وی در دولت جلوی این کار را
گرفتند. مسأله مهم دیگری که از سخنان رئیس جمهور برمیآید آن است که
مشاوران دولت واقعیتها را به رئیس جمهور نگفته یا به صورت ناقص میگویند
که روند کاهش تورم یک وجهه بسیار فاجعهآمیز دیگری نیز دارد و آن هم به
گسترش بیسابقه فقر، فلاکت و فروپاشی طبقه متوسط مربوط میشود.
بر اساس گزارشهای رسمی به وضوح مشاهده میشود که در سال 1393 کاهش تورم
از جمله ریشه در بحران تقاضای موثر در اقتصاد نیز داشته است. بنابراین
زمانی که فقر گسترده و بحران تقاضای موثر سبب میشود که سیاستهای
تورمزایی اتخاذ شده از سوی دولت آثار تورمی متناسبی به جای نگذاشته
باشند، این به مفهوم فشار بسیار سنگین به معیشت فرودست و تشدید بحران در
میان تولیدکنندگان و بهویژه تولیدکنندگان فعال در بنگاههای کوچک و متوسط
است.در بنگاههای رسمی به صراحت گفته میشود که موجودی اموال بنگاههای
تولیدی در سال 1393 به بالاترین سطح خود طی پنج سال اخیر رسیده است و این
خود گواه آشکاری بر این تغییر و نکته تکاندهندهای به شمار میرود. در
حقیقت به وضوح روشن است که به شکل بایستهای به رئیس جمهور اطلاعاتی داده
نشده است و از سویی وی خبر ندارد حتی اطلاعاتی که توسط مرکز آمار ایران
درباره شرکتهای صنعتی فهرست شده و بورس تهران نیز ارائه کرده در بهار سال
1394 تولید این شرکتها بیش از 8 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش پیدا
کرده است...
بیش از هر چیز اکنون نقش دانشگاهیها بسیار پررنگتر است. آنها باید به
رئیس جمهور کمک کرده تا قدری بیشتر با واقعیتهای اقتصادی روبهرو شوند و
از تحلیلهای کلیشهای و به طرز غیرعادی و دور از واقعیت که تیم
مشاوردهنده به رئیس جمهور ارائه میدهند اجتناب شود. رئیس دولت باید از
این تحلیلها اندکی فاصله گرفته و آشنایی وی با واقعیتهای اقتصادی قدری
افزایش پیدا کند...
دولت باید به هوش باشد و به این مهم توجه کند که اگر بخواهد با این بینش
که مشاورانش مطرح ساختهاند چارچوب برنامه ششم توسعه را نیز طراحی کند حتی
امید بهبود در میانمدت نیز در اقتصاد کشور دریغ خواهد شد.