عادت كردن به ديدن صحنههاي زشت و از بين رفتن قبح بعضي كارهاي ناپسند، اتفاق بدي است كه طي چند سال گذشته در فوتبال كشور رخ داده و امروز به نظر ميرسد نميتوان جلوي آن را گرفت.
به گزارش خبرگزاري بسيج،دو بازيكن بر سر تصاحب توپ با هم جدال ميكنند، با هم برخورد ميكنند و در اين ميان خطايي صورت ميگيرد. داور يا به نشانه خطا در سوت خود ميدمد يا به هر دليلي صحنه را خطا تشخيص نميدهد تا اينجاي كار هيچ اتفاق غيرمعمولي رخ نداده، كاملاً طبيعي است ديدن چنين صحنههايي در يك مسابقه فوتبال، اما زشتي كار از جايي شروع ميشود كه دوربينها روي صورت بازيكنان صحنه درگيري زوم ميكند، آن وقت است كه بايد آرزو كنيم كاش تكنولوژي فيلمبرداري از مسابقات فوتبال اينقدر پيشرفت نميكرد، كاش انواع و اقسام سبكهاي تصويربرداري و نمايش با وضوح بالا به فوتبال راه نمييافت تا نتوان به راحتي فهميد كه بازيكن بعد از برخوردها در زمين فوتبال با چه الفاظ زنندهاي يكديگر را مورد لطف قرار ميدهند.
امروز به همت سيستمهاي تصويربرداري آنالوگ و ديجيتال و در نهايت HD ميتوان حتي ريزترين اتفاقات داخل زمين را از صفحه تلويزيون ديد. حالا ديگر وقتي دوربين ميتواند اينقدر روي صورت بازيكنان زوم كند كه حتي دانههاي عرق سر و صورتشان را ديد پس خيلي سخت نيست كه بتوان الفاظ و حرف هاي رد و بدل شده ميان آنها را لبخواني كرد. آن وقت است كه اگر با خانواده به تماشاي بازي پاي گيرنده تلويزيون نشسته باشي، از خجالت گوشهايت سرخ ميشود و در برخي موارد چارهاي نداري جز اينكه به بهانهاي كانال را عوض كني!
طبيعي است كه به هيچ عنوان نميتوان جلوي پيشرفت تكنولوژي را گرفت و حتي بايد اذعان داشت كه همين روشهاي مدرن تصويربرداري بسياري از معضلات مسابقات ورزشي را برطرف كرده است. پس آنچه بايد اصلاح شود، فرهنگ ورزشكاران است، فرهنگي كه گويا در نبرد با پرداختهاي بيحساب و كتاب به آنها قافيه را باخته است.
اتفاقاتي كه در جريان بازي پرسپوليس و صبا رخ داد از همين دست اتفاقات بود. البته اين بازي تنها ديداري نبوده و نيست كه اين قبيل برخوردها در آن رخ ميدهد اما اين بازي را نمونه آورديم چون قرار بود يك بازي ويژه باشد، يك بازي جوانمردانه در بزرگداشت هادي نوروزي، كاپيتان درگذشته پرسپوليس، ولي وقتي چهار بازيكن پرسپوليس و صبا با الفاظي ناشايست كه همه ديدند و لبخواني كردند، در جريان چنين ديداري مايه شرمساري ميشوند، آن وقت چه انتظاري ميتوان از بقيه بازيها داشت. جالبتر اينكه دو بازيكن صبا سابقه حضور در پرسپوليس و بازي كنار همين بازيكنان پرسپوليس را داشتند و مثلاً قبل از بازي براي زنده كردن ياد نوروزي اشك ريختند و همقسم شدند اما وقتي كار بالا گرفت با فراموش كردن تمام آنچه در پياش بودند، فقط شرمساري و خجالت برجا گذاشتند و يك خاطره زشت را رقم زدند، تا ديداري كه قرار بود تاريخي شود حتي ارزش به خاطر سپردن را نيز نداشته باشد.
تكرار مكررات است اينكه عنوان كنيم فرهنگ فوتبال مرده، اما بايد كاري كرد تا حداقل اگر نميتوان به ورزشگاه رفت! حداقل در خانه با خيال راحت فوتبال را ديد نه اينكه شرمنده خانواده شد، راستي تن هادي نوروزي جمعه شب در قبر لرزيد و اگر ميتوانست حتماً فرياد ميزد كه خواهشاً به اسم من اينگونه آبروريزي نكنيد.
امروز به همت سيستمهاي تصويربرداري آنالوگ و ديجيتال و در نهايت HD ميتوان حتي ريزترين اتفاقات داخل زمين را از صفحه تلويزيون ديد. حالا ديگر وقتي دوربين ميتواند اينقدر روي صورت بازيكنان زوم كند كه حتي دانههاي عرق سر و صورتشان را ديد پس خيلي سخت نيست كه بتوان الفاظ و حرف هاي رد و بدل شده ميان آنها را لبخواني كرد. آن وقت است كه اگر با خانواده به تماشاي بازي پاي گيرنده تلويزيون نشسته باشي، از خجالت گوشهايت سرخ ميشود و در برخي موارد چارهاي نداري جز اينكه به بهانهاي كانال را عوض كني!
طبيعي است كه به هيچ عنوان نميتوان جلوي پيشرفت تكنولوژي را گرفت و حتي بايد اذعان داشت كه همين روشهاي مدرن تصويربرداري بسياري از معضلات مسابقات ورزشي را برطرف كرده است. پس آنچه بايد اصلاح شود، فرهنگ ورزشكاران است، فرهنگي كه گويا در نبرد با پرداختهاي بيحساب و كتاب به آنها قافيه را باخته است.
اتفاقاتي كه در جريان بازي پرسپوليس و صبا رخ داد از همين دست اتفاقات بود. البته اين بازي تنها ديداري نبوده و نيست كه اين قبيل برخوردها در آن رخ ميدهد اما اين بازي را نمونه آورديم چون قرار بود يك بازي ويژه باشد، يك بازي جوانمردانه در بزرگداشت هادي نوروزي، كاپيتان درگذشته پرسپوليس، ولي وقتي چهار بازيكن پرسپوليس و صبا با الفاظي ناشايست كه همه ديدند و لبخواني كردند، در جريان چنين ديداري مايه شرمساري ميشوند، آن وقت چه انتظاري ميتوان از بقيه بازيها داشت. جالبتر اينكه دو بازيكن صبا سابقه حضور در پرسپوليس و بازي كنار همين بازيكنان پرسپوليس را داشتند و مثلاً قبل از بازي براي زنده كردن ياد نوروزي اشك ريختند و همقسم شدند اما وقتي كار بالا گرفت با فراموش كردن تمام آنچه در پياش بودند، فقط شرمساري و خجالت برجا گذاشتند و يك خاطره زشت را رقم زدند، تا ديداري كه قرار بود تاريخي شود حتي ارزش به خاطر سپردن را نيز نداشته باشد.
تكرار مكررات است اينكه عنوان كنيم فرهنگ فوتبال مرده، اما بايد كاري كرد تا حداقل اگر نميتوان به ورزشگاه رفت! حداقل در خانه با خيال راحت فوتبال را ديد نه اينكه شرمنده خانواده شد، راستي تن هادي نوروزي جمعه شب در قبر لرزيد و اگر ميتوانست حتماً فرياد ميزد كه خواهشاً به اسم من اينگونه آبروريزي نكنيد.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار