به گزارش خبرگزاری بسیج از لرستان،زندگی بشر از آغاز گواه آن است که هر زمان که جوامع انسانی را نا بسامانی اجتماعی و فرهنگی و ... فراگرفته است، پیامبران و انسانهای صالح زمان خود به دستور خداوند در جهت هدایت مردم و نجات و اصلاح جامعه اهتمام ورزیدهاند.
امام خمینی(ره)، نیز یکی از عارفان فرهیختهای است که در سایه معارف قرآن و عمل به آنها در جهت هدایت مردم کوشیده است.
لذا امام خمینی(ره) به عنوان یک اندیشمند مسلمان موفق شد نهضتی عظیم را به پا کند که برای اولین بار پس از تاریخ صدر اسلام به تشکیل حکومت اسلامی به معنای واقعی آن منجر شود، از این رو در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که امام خمینی(ره) در راه تشکیل حکومت اسلامی تا چه اندازه نهضتهای قبل از زمان خود را مورد بررسی قرار داده و تا چه اندازه نقاط منفی آنها را در صفهای مردم به مثبت تبدیل کرده است؟
اهمیت این رویداد تاریخی در این است که از یک سو معادلههای سیاسی استکبار را در ادامهی تقسیم استعماری جهان به دو قطب شرق و غرب بر هم زد و از سوی دیگر، یکی از مقتدرترین رژیمهای وابسته به قدرتهای بزرگ را در کشوری که از نظر استراتژیکی و اقتصادی با اهمیت بود ریشهکن نمود. مهمتر از آن با ایجاد آگاهی عمیق در میان ملتهای مسلمان، زمینهی جنبشها، حرکتها و تحولات سیاسی مهمی را فراهم نمود. ظهور این جریان سیاسی بار دیگر اسلام را به عنوان یک قدرت برتر در سطح جهان مطرح نمود و چشماندازی امیدبخش برای حرکت به سوی بازیابی خویشتن و ایستادگی در برابر استبداد و استکبار پیشروی مسلمانان قرار داد (زنجانی، 1381: 15).
در این میان، حضرت امام خمینی(ره) با توجه به زندگی ائمه(ع) و رویدادهای گذشته، در راستای اهداف ویژه خود، توانست نظامی دینمدار را جایگزین سلطنت طاغوتمحور کند و قواعد و اصول اسلامی را مبنای اداره امور کشور قرار دهد. در واقع، اندیشههای دینی، آغازگر مبارزه امام (ره) بودند، و تشکیل حکومت اسلامی هدف نهایی قیام امام(ره) بود.
در واقع حضرت امام خمینی(ره) توانست با بررسی ارزشهای اسلامی و نهضتهای گذشته و پشتوانه مردم، ابهامی را که نسبت به اسلام، بوجود آمده بود را برطرف سازد و با رفع این ابهام از دین است که پس از صدر اسلام حکومت اسلامی به معنای واقعی خود تشکیل میشود.
1-اثر پذیری قیام امام خمینی(ره) از سایر منابع دینی
قیام امام خمینی(ره)به عنوان یکی از برجستهترین رخدادهای قرن اخیر، بارها کانون توجه اندیشمندان و صاحبنظران بوده و ابعاد مختلف آن مورد بررسی و کند وکاو قرار گرفته است. برگزاری سمینارها و تألیف آثار گوناگون درباره انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام(ره) انقلابی که بسیاری از جنبشهای آزادی خواهانه دنیا، متأثر از ویژگیهای آن، شکل گرفته است، گواه تأثیر انکار ناپذیر، این اتفاق مهم بر جهان پیرامون است. با این همه، برخی از زمینههای تأثیر گذار در قیام امام(ره) منحصر به فرد بوده و نظیر آن در عصر حاضر کمتر به چشم میخورد که مهمترین موارد اثر پذیری قیام امام خمینی(ره) از سایر منابع دینی عبارتند از:
1-1- نهضت عاشورا
اول کسی که به قیام خود و اقامهی دیگران برای تمامیت دین خدا اقدام کرد، خود اهل بیت(ع) و به ویژه سالار شهیدان حضرت حسین بن علی(ع) بود که نه همتی جز خدا داشت و نه از اهتمام به امور مسلمانان تعلل میورزید و نه دربارهی همت گماردن به حل دشواریهای جامعهی انسانی، سهل انگاری را روا میداشت و نه در برابر حاکم طاغی تسلیم میشد. و شاهد این مدعا شعار «هیهاتَ منّا الذّلّةُ أبَی الله ذلک لنا و رسوله و المؤمنون» و نیز ندای «لا أعطیکم بیدی إعطاءَ الذّلیل و لا أفِرّ فِرارَ العَبید» است. (محمدبن نعمان، 1380، ج2: 98)
اگر انسان صالحی به معرفت الهی برسد به گونهای که همت او در اصل شناخت، فقط به خداوند معطوف شود و در پرتو عرفان الهی غیر خدا را بشناسد، هرگز جز خدا را وجههی همت خویش قرار نمیدهد. امام خمینی(ره) در این امر مهم توحیدی به سرور آزادگان جهان اقتدا و همت خویش را متوجه جلب رضا خدا کرد و خشنودی غیر خدا را معیار قیام خویش قرار نداد و این بینش در تمام مراحل اقدام ایشان مشهود بود.(شاه جویی، 1361: 25)
آموزههای شیعی فرهنگ عاشورایی همچون ابزاری کارآمد زنده و پویا در تمامی فرایند انقلاب اسلامی به مبارزات مردمی سمت و سویی جهت دار و پر محتوا بخشیده، ضمانت بقای انقلاب و نظام برخاسته از آن را فراهم آورده است. بر همین اساس امام امت(ره) فرمود: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.» و درجایی دیگر با تأکید بر بعد انقلاب آفرینی عاشورا چنین افزود: «واقعه عظیم عاشورا از سال 61 هجری تا خرداد 42 و از آن زمان تا قیام حضرت بقیه الله ارواحنا لمقدمه الفداه در هر مقطعی انقلاب ساز است.» (خمینی،1378، ج16: 179)
امام خمینی(ره) همچون زمان امام حسین(ع) اصل دین را در معرض خطر میدیدهاند. بنابراین عمل بر طبق روش حضرت سید الشهداء(ع) را تکلیف خود برشمردند.
دوران مبارزه توأم بود با رنجها و سختیهای بسیار، رنجها و سختیهایی که امام و امت آن را به مدد الگو برداری از قیام عاشورا بر خود آسان میدیدند در واقع امام خمینی(ره) آنها را که سختیها و آسیبهای مبارزه را یادآوری میکردند به قیام حضرت سید الشهدا (ع) ارجاع میداد و مسألهی پیروی از امام حسین(ع) در عرصهی قیام را بازگو مینمودند.
امام (ره) میفرماید:«ما که مدعی هستیم و امیدواریم که این ادعا صحیح باشد که شیعیان آنها هستیم و پیروان آنها هستیم، باید همان طور که آنها تحمل داشتهاند مصائب را... ما هم مصیبتها را تحمیل کنیم. در مقابل بایستیم.» (همان، ج18: 192)
امام خمینی(ره) رابطهای تکلیف گرایانه و هدایت جویانه با امام حسین(ع) داشت. او به برقراری رابطهای عاطفی با جریان عاشورا اکتفا نمیکرد. امام خمینی(ره) بر خلاف بسیاری دیگر، پرسش از تکلیف خود را بر عاشورا عرضه میداشت و از عاشورا پاسخ میخواست: «تکلیف ماها را سید الشهدا(ع) معلوم کرده است. در میدان جنگ از قلّت عدد نترسید. از شهادت نترسید. هر قدر عظمت داشته باشد مقصود و ایدهی انسان، به همان مقدار باید تحمل زحمت بکند.» (همان، ج17: 55)
امام خمینی با ارائهی تحلیلی از حادثهی عاشورا، پشتوانهای فقهی برای قیام خود فراهم نموده بود و امام(ره) اوضاع زمانهی خود را همچون دوران حضرت سید الشهداء(ع) میدید، ایشان نیز همچون امام حسین (ع) قبل از هر چیز اسلام را در معرض خطر میدید و مبارزه با اسلامهای غیر اصیل و منحرف را نشانه گرفته بود. امام خمینی(ره) در این اوضاع سکوت را جایز نمیدانست و تحمل هر گونه ضرر و صدمه را به قیمت اعتراض و قیام لازم شمرد.
امام(ره) میدید که تعریفها دگرگون و مفاهیم مسخ شدهاند و میدانست در چنین اوضاعی سکوت به منزلهی به رسمیت شناختن وضعیت موجود است امام خمینی(ره) در انگیزه و چرایی آغاز نهضت، سید الشهداء(ع) را الگوی خود قرار داده بود و نه تنها در آغاز بلکه در مسیر مبارزه نیز چنین بود:«ما حوزههای علمیه را میخواهیم برای حفظ اسلام، ترویج احکام الهی و قوانین قرآنی، اما اگر بنا شد، دستگاه جبار، دین مقدس اسلام را از رسمیت بیندازد، احکام اسلامی را از بین ببرد و قرآن را مهجور منکوب کند، وجود حوزههای علمیه چه ثمرهای دارد و چه آثاری بر آن مترتب است؟... این حکومت فاسد همه قوای خود را برای ضربه زدن به اسلام و مردم مسلمان به کار گرفته است و بساط ظلم و حیات خود را هر روز بیشتر گسترش میدهد ما وظیفه داریم که در برابر این جنایتکار بایستیم و سکوت نکنیم آیا در شرایطی که استعمار، قرآن مسلمانها را تحریف میکند ما ساکت باشیم؟ آیا در موقعی که دستگاه طاغی بر مدرسهی علوم دینی هجوم میبرد و اهل مدرسه را مورد ضرب و شتم قرار میدهد و اموال طلاب را غارت میکند و علمای اعلام را به زندان میبرد هتک میکند و مورد تهدید و تحقیر و اهانت قرار میدهد، ما ساکت باشیم.؟... »(همان: 159)
لذا انسان بصیر و با دیانت نمیتواند قرآن و دیانت را در خطر ببیند و ساکت باشد. و آن مسلمانی که احتمال دهد، ولو به نحو یک در هزار قرآن در خطر است، نباید آرام باشد.
امام(ره)، میفرماید: «تشکیل این حوزه و حوزههای مشهد و کربلا و نجف و مصر روی هم رفته تعلیم و تعلّم مباحث حلال و حرام دیانتی است که به متعلّم بما اجازه نمیدهد دستگاه، اصل دین را نابود کند و در صورت اضمحلال اصل، بقای فرع عموماً معنا ندارد. درک خودم را محض طلاب بیان کردم و مصمم شدم مثل حضرت سید الشهدا(ع) از برای حفظ اصل دین با ایادی دولت ظلم مبارزه کنم و مادام که مأمورین آنها از زور و ظلم و ملاعبه با احکام دست برندارند من نیز از مجاهده دست بر نمیدارم.» (همان: 193)
با مرور بر این جملات در مییابیم که امام خمینی(ره) همچون زمان امام حسین(ع) اصل دین را در معرض خطر میدیدهاند. بنابراین عمل بر طبق روش حضرت سید الشهداء(ع) را تکلیف خود برشمردند.
امام خمینی(ره) دربارهی رابطهی کربلا و اوضاع زمان خود میفرمود: «کربلا چه کرد، ارض کربلا در روز عاشورا چه نقشی را بازی کرد. همهی زمینها باید آنطور باشد. نقش کربلا این بود که سیدالشهدا(ع) با چند نفر جمعیت و عدد معدود آمدند کربلا. ایستادند در مقابل ظلم یزید و در مقابل دولت جبار؛ در مقابل امپراتور زمان ایستادند و فداکاری کردند و کشته شدند، لکن ظلم را قبول نکردند و شکست دادند یزید را همه جا باید اینطور باشد. همه روز هم باید اینطور باشد.» (همان، ج10: 122)
لذا میتوان گفت که نهضتهای انقلابی و اصلاحی معمولاً ثبات نظام اجتماعی را بر هم میزنند و افکار و آراء مردم را تحت تأثیر خود قرار میدهند. امام حسین (ع) و امام خمینی (ره) هر دو به نقش مردم و مشارکت آنها در قیام اسلامی اهمیت دادهاند ولی با توجه به تفاوتهای اساسی که از نظر زمانی و شرایط اجتماعی بین دو قیام وجود دارد مشارکت و استقبال از دو نهضت با یکدیگر قابل مقایسه و تطبیق نیستند.
1-2- اندیشمندان مسلمان مبارز
قیامهایی که در اکثر جوامع اتفاق میافتند اکثراً تأثیری از قیامهای اتفاق افتادهی قبل از خود، را دارند و قیام امام خمینی(ره) هم از این امر مستثنی نبود و در سخنان امام خمینی(ره) نگاهی به گذشته و تاریخ اسلامی به خصوص در صد سال خیر دیده میشود. که در ذیل به چند نمونه اشاره شده است:
1-2-1-توجه به تاریخ مبارزه و حکومتها در تاریخ اسلام
علم تاریخ در اندیشه امام خمینی(ره) از جایگاه بلند مرتبهای برخوردار بود و ایشان علیرغم اشتغالات به فقه، اصول، فلسفه، عرفان و غیره به دانش تاریخ نیز توجه فراوانی داشتهاند.
امام(ره)، تاریخ را سرمشق و الگوی زندگی و مبارزه میدانست:«وظیفه ماست که این مطالب را تذکر بدهیم، طرز حکومت اسلامی و روش زمامداران اسلام را در صدراسلام بیان کنیم. بگوییم که دارالامارة و دکة القضای او در گوشه مسجد قرار داشت و دامنه حکومتش تا انتهای ایران و مصر و حجاز و یمن گسترش داشت. متاسفانه وقتی حکومت به طبقات بعدی رسید طرز حکومت تبدیل به سلطنت و بدتر از سلطنت شد. باید این مطالب را به مردم رسانید و آنان را رشد فکری و سیاسی داد.» (مطهری، 1368 : 152)
میزان پرداختن امام«ره» به تاریخ معاصر و ابعاد مختلف آن به گونهای است که میتوان ادعا کرد بنیاد بینش سیاسی آن حضرت نیز به طور گسترده بر همین اندیشه تاریخ پژوهی، استوار گردیده است. به طور مثال ایشان در مورد جنبشهای صدسالهی اخیر ایران میگویند: «یکی از خصلتهای ذاتی تشیع از آغاز تا کنون مقاومت و قیام در برابر دیکتاتوری و ظلم است که در تمامی تاریخ تشیع به چشم میخورد، هر چند که اوج این مبارزات در بعضی از مقطعهای زمانی بوده است. درصد سال اخیر حوادثی اتفاق افتاده است که هر کدام در جنبش امروز ملت ایران تاثیر داشته است. انقلاب مشروطیت، جنبش تنباکو و... قابل اهمیت فراوان است. تاسیس حوزه علمی دینی در بیش از نیم قرن اخیر در شهر قم و تاثیر این حوزه در داخل و خارج کشور ایران و نیز تلاش روشن فکران مذهبی در داخل مراکز دانشگاهی و قیام سال 42-41 ملت ایران به رهبری علمای اسلامی که تا امروز ادامه دارد، همه عواملی هستند که اسلام شیعی را در سطح جهانی مطرح میکند».(همان: 37)
1-2-2- توجه به نهضت تحریم تنباکو
نهضت تنباکو یکی از تحولات و مبارزاتی است که امام(ره) مکرر به آن پرداختهاند: «قریب صد سال سابق دیدند که یک پیرمردی در یکی از دهات عراق وقتی که ایران در معرض فشار بود، این پیرمرد که در کنج یک ده بود، یک سطر نوشت و همه قوای خارج و داخل نتوانستند در مقابل این یک سطر مقاومت کنند. آن مرحوم میرزای شیرازی بزرگ رحمة الله که در سامره تنباکو را تحریم کرد برای اینکه ایران را تقریبا در اسارت گرفته بودند به واسطه قرارداد تنباکو، و ایشان یک سطر نوشت که تنباکو حرام است و حتی بستگان خود آن جائر (ناصرالدین شاه) هم و حرمسرای آن جائر هم ترتیب اثر دادند به آن فتوی و قلیانها را شکستند و در بعضی جاها تنباکوهایی که قیمت زیاد داشت در میدان آوردند و آتش زدند و شکستند و آن قرارداد لغو شد.» (خمینی، 1378، ج6: 60)
در واقع حکم میرزای شیرازی نقطه عطفی در تاریخ مرجعیت شیعه میباشد و نوعی تغییر مسیر مرجعیت به ولایت، در سطح مواجهه با نظام سیاسی قدرتمندی مثل پادشاهی قاجار میباشد، که همان اعمال ولایت فقیه میباشد و استبداد که در اندیشه مردم شکست ناپذیر مینمود با عقب نشینی در این جریان سطوت و شکست ناپذیری خود را از دست داد و مردم دریافتند که در بسیج هماهنگ و مشخص قادرند آرمانهای خویش را به پیش برند و استبداد را به اطاعت وا دارند. استبداد اگرچه فرو نریخت، ولی رسوا و محکوم گردید.
1-2-3- توجه به جریان ملی شدن نفت
نهضت ملی شدن صنعت نفت نیز از حوادث قابل توجه تاریخ معاصر کشور ماست که مورد توجه امام(ره) قرار گرفته است. امام(ره) در نگرش تاریخی خویش به این تحول، نقش شخصیتهایی چون آیت الله کاشانی و دکتر مصدق را مورد ارزیابی قرار دادهاست: «قدرت دست دکتر مصدق آمد لکن اشتباهات هم داشت. او برای مملکت میخواست خدمت بکند لکن اشتباه هم داشت . یکی از اشتباهات این بود که وقتی که قدرت دستش آمد این را (منظور شاه است) خفهاش نکرد که تمام کند قضیه را این کاری برای او نداشت. آن وقت هیچ کاری برای او نداشت... آن وقت اینطور نبود که این یک آدم قدرتمندی باشد مثل بعد که شد. آن وقت ضعیف بود و زیر چنگال او بود لکن غفلت شد. دیگر اینکه مجلس را ایشان منحل کرد و یکی یکی وکلا را وادار کرد که بروید استعفا بدهید. وقتی استعفا دادند یک طریق قانونی برای شاه پیدا شد و آنکه بعد از اینکه مجلس نیست، تعیین نخستوزیر با شاه است. شاه تعیین کرد نخست وزیر را. این اشتباهی بود که از دکتر واقع شد و دنبال او این مرد را دوباره برگرداندند به ایران، به قول بعضی که محمدرضا رفت و رضاشاه آمد. بعضی گفته بودند این را به دکتر که کار شما این شد که محمدرضا شاه رفت، محمدرضا آن وقت یک آدم بی عرضهای بود و تحت چنگال او بود او رفت و رضاشاه آمد یعنی یک نفر قلدر آمد» (همان: 84)
ملی شدن صنعت نفت که، همانند بسیاری از جنبشهای مردمی کشور ما از دو بازوی ملیگرایی و مذهبی تشکیل شده بود و رهبر مذهبی آن آیت الله کاشانی و رهبر ملی آن، دکتر مصدق بوده است. گرچه این نهضت با کودتایی که در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به وقوع پیوست به دلیل ضعفهای موجود، از جمله آنکه بعد سیاسی آن قوی و بعد مذهبیاش ضعیف بود سرانجام مطلوبی نداشت، اما امام خمینی(ره) این نهضت را مورد نقد قرار داده و اشتباهات آن را در قیام و پیروزی انقلاب اسلامی به کار گرفت. که مهمترین تأثیر در صفهای مبارزین تقویت بازوی مذهبی و ایمان به راه و سرانجام آن بود، که در واقع چه پیروزی و چه شکست، مردم به هدف خود خواهند رسید.
با مطالعه و بررسی نوشتهها و آثار امام خمینی(ره) در مییابیم که انقلاب مشروطیت ایران نیز سخت ایشان را به خود مشغول داشته است. بیتردید کسی که رهبری انقلابی بزرگ را دردست داشت ضروری مینمود تا حادثهای چون انقلاب مشروطیت را بخوبی بازشناسد. در جریان نهضت مشروطه، جدایی نیروهای حاضر در صحنه و پشت به هم نمودن و رویاروئی با هم، قدرت نهضت را از بین برد. اختلاف و تفرقه، بزرگترین ضربه را به نهضت مشروطه زد و نهضت را گرفتار آسیبهای فراوان نمود. امام خمینی (ره) در آسیبشناسی نهضت مشروطیت بارها از اختلافات و کشمکشهای داخلی و رویاروئی نیروها یادآور و خطرات آن را گوشزد نمودند. ایشان تفرقه را عامل به ثمر نرسیدن مشروطیت دانسته و فرمودند: «باید ملّت ایران بیدار باشد، نگذارید خون شهدای ما هدر برود، نگذارید خون جوانان ما پایمال شود. اغراض شخصی را دور بریزید تا دستهای خیانتکار، گروههای مختلف درست نکند، گروههای مختلف اسباب تفرقه میشود. رشد سیاسی نیست. درصدر مشروطیت هم با ایجاد گروههای مختلف نگذاشتند که مشروطه به ثمر خودش برسد او را برخلاف مسیر خودش راندند.»(خمینی،1378،ج6: 85)
از آنجایی که، یکی از آسیبهای نهضت مشروطیت، اختلافات و درگیریهایی بین روحانیون بود که دشمنان روحانیت کوشش کردند روحانیون را رویاروی هم قرار دهند و به اهداف شیطانی خویش برسند. اختلافات روحانیون اختلافات بین مردم را دامن زد و ضرر و زیانهای زیادی داشت و مشکلات فراوانی را پدید آورد، اما، امام خمینی(ره) نقش روحانیون را در جریان انقلاب اسلامی، همواره گوشزد نموده به گونهای که باید محور وحدت و هماهنگی اقدامات مردمی و راهنمای انسجام و همکاری آنان باشند.
از این رو، امام خمینی(ره) اختلافات نیروهای نهضت مشروطیت را عامل قدرت پیداکردن غرب زدگان دانسته و فرمودهاند: «ما باید از تاریخ عبرت ببریم و این تاریخ زمان مشروطه اینطور بود. در زمان مشروطه آنهایی که میخواستند ایران را نگذارند به یک سامانی برسد و چماق استبداد تا آخر باقی بماند بین افراد، و احزاب اختلاف انداختند و این اختلاف موجب شد که نهضت مشروطه آنطوری که علمای اسلام میخواستند تحقق پیدا نکند.» (همان، ج18: 270)
میتوان چنین برداشت کرد که، امام خمینی(ره) تلاش و کوشش در راه شناسایی آفت و آسیبهای نهضت مشروطیت تکلیف شرعی عمومی دانسته است و شناخت آسیبهای آن نهضت و عبرتگرفتن از آنچه در آن نهضت بر اثر آفات پیش آمده بود، راهنمای انقلابیون امروز و راهگشای تداوم انقلاب اسلامی شده است.
امام خمینی(ره) که خود در روزگار مدرس از شیفتگان او بود، و در دوران جوانی هم در درس و بحث طلبگی او شرکت کرده بود. و هم در مجلس شورای ملی آن زمان به عنوان تماشاگر از نزدیک شاهد مبارزات مدرس بوده است. لذا میتوان چنین تصور کرد که امام(ره) او را مصداق بارز یک روحانی سیاسی میدانست که به جز از خدا از هیچ کس هراسی به دل راه ندارد و یک تنه در مقابل ظلم رضاخان و قدرتش قرار گرفته است.
امام خمینی(ره) در باره آیت الله مدرس میفرماید: «شهيد بزرگ ما مرحوم مدرس كه القاب براي او كوتاه و كوچكاند، ستاره درخشاني بود بر تارك كشوري كه از ظلم جور رضاشاهي تاريك مينمود و تا كسي آن زمان را درك نكرده باشد، ارزش اين شخصيت عالي مقام را نميتواند درك كند. ملت ما مرهون خدمات و فداكاري اوست و اينك كه با سربلندي از بين ما رفته، بر ماست كه ابعاد روحي و بينش سياسي اعتقادي او را هر چه بهتر بشناسيم و بشناسانيم و با خدمت ناچيز خود، مزار شريف و دور افتاده او را تعمير و احيا نماييم.» (1378، ج6: 276)
2- نتیجهگیری
امام خمینی(ره)، با محور قرار دادن اسلام و ارزشهای اسلامی، تداوم، استمرار و آینده انقلاب را مبنی بر حفظ و تحقق معنویت اسلامی، تضمین نمود. امام(ره) رمز پیروزی ملّت ایران ر ا انگیزة الهی و هدف آن را تشکیل حکومت اسلامی میدانستند که علاوه بر قرآن به وسیلة عبرت از زندگی ائمه(ع) خصوصاً امام حسین(ع) و نهضتهای قبل از خود محقق شد. انگیزه اصلی امام(ره)، قیام برای خدا بود و «نهضت عاشورا»، مهمترین تأثیر را بعد از قرآن(که در جای خود توسط نگارنده نوشته شده است) در قیام داشته است. زمینههای دیگر اثر پذیری قیام امام، «ملی شدن نفت» که امام (ره) با تقویت بازوی مذهبی به خلاف نهضت ملی شدن نفت به قبام پرداخت. «تحریم تنباکو» و همچنین، «نهضت مشروطیت» از دیگر موارد اثر گذار در قیام امام(ره) است. ایشان در طول دوران مبارزه سیاسی خود، از طرح مسائل اختلاف برانگیز خودداری میکرد و میکوشید وحدت اقشار امت اسلامی را حفظ کند.
3- مراجع
قرآن کریم
1. خمینی، روح الله؛ صحیفه نور، انتشارات موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) ویرایش اول، 1378.
2. زنجانی، محمدرضا؛ تحریم تنباکو، انتشارات قلم، ویرایش اول، 1366.
3. شاهجویی، محمد امین؛ بنیان مرصوص امام خمینی(ره) در بیان حضرت آیة الله جوادی آملی، انتشارات مرکز نشر اسراء، چاپ پنجم، 1361.
4. محمد بن محمد بن نعمان، ابو عبدلله؛ الإرشاد، مترجم: ساعد خراسانی، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ویرایش سوم، 1380.
5. مطهری، مرتضی؛ نهضتهای اسلام در صد سال اخیر، انتشارات صدرا، ویرایش دوازدهم، 1368.
انقلاب اسلامى ایران، پدیدهاى آرمانگرا، غایتگرا، اسلامگرا، جهانشمول و کمنظیردر جهان اسلام است که به رهبری امام خمینی(ره) شکل گرفت. پژوهش حاضر به روش توصيفي ـ تحليلی، به هدف تبيين و بررسی ارتباط قیام امام خمینی(ره) و سایرنهضتهایی که قبل از انقلاب بوده است، انجام شده است. بررسیها نشان میدهد که «نهضت عاشورا»، «توجه به نهضت تحریم تنباکو»، «ملی شدن نفت» و «نهضت مشروطیت» مهمترین موارد اثر پذیری قیام ایشان را از سایر منابع دینی(به غیر از قرآن)، را تشکیل میدهد. امام خمینی(ره) رمز پیروزی ملّت ایران ر ا انگیزة الهی و هدف آن را تشکیل حکومت اسلامی میدانستند که علاوه بر قرآن به وسیلة عبرت از زندگی ائمه(ع) خصوصاً امام حسین(ع) و نهضتهای قبل از خود توانست آن را محقق کند.
کلیدواژهها: سایر منابع، امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، قیام
هوشنگ بیگی یارولی کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث